یک ماه؛ سی بزنگاه
– در یکی از واحدهای متون فقه با عنوان نکاح، یک جلسه کامل بحث در این ارتباط بود که آیا میتوان در ازدواج شرط کرد که زن الزامی به تمکین جنسی مرد ندارد؟ به تعبیر سادهتر آیا میتوان سکس را در ازدواج انتخابی کرد؟ به نظر بسیاری از فقها، این شرط در زمرهی شروط باطل و مبطل قرار دارد؛ چرا که این شرط به اصطلاح حقوقیها شرطی خلاف مقتضای ذات عقد نکاح است.
به بیان بهتر سکس ذات ازدواج است و با اعمال شرطی که ذات را از بین ببرد، اصل قرارداد بیمعنا و نامعتبر میشود.
در این میان، فقهایی هم مخالف بودند و چنین شرطی را مشروع میدانستند اما در نهایت به یاد دارم که بحث به نتیجهی مشخصی نمیرسید و به تعبیر حقوقیها موضوعی اختلافی بود.
مطابق قوانین ایران زن مکلف به تمکین است. تمکین در این قوانین دو معنای عام و خاص دارد. منظور از تمکین عام، اطاعت از مرد در تمام زمینههاست؛ ریاست مرد بر خانواده به صراحت در قانون مدنی بیان شده است. اما تمکین خاص به معنای در دسترس بودن شبانهروزی برای برقراری رابطهی جنسی است.
مطابق قانون اگر زنی از انجام این وظیفه سر باز زند، استحقاق دریافت نفقه را ندارد. مشخص است که ارائهی خدمت جنسی در نظام حقوقی ایران از وظایف اساسی یک زن در خانواده است. در همین نقطه میتوان ادعا کرد خودمختاری زنان و رضایت به رابطهی جنسی در چهارچوب ازدواج از سوی نظام حقوقی ایران به طور قانونی نقض شده است.
در حقیقت زن در این قرارداد نه تنها امکان نه گفتن به سکس را ندارد بلکه نه گفتنش حامل تبعات حقوقی است و برای مرد حق طرح شکایت را ایجاد میکند.
اینکه در این معادله، نفقه در مقابل تمکین قرار دارد موضوعی قابل توجه است. نفقه در واقع هزینههای متعارف زندگی زن را شامل میشود که طبق قانون به عهدهی مرد است. این هزینهها بر خلاف باور عمومی یا آنچه در سریالهای تلویزیونی نمایش داده میشود، مبلغ پولی از روی لطف که هر روز توسط مردان روی طاقچه قرار داده میشود، نیست.
مطابق قوانین ایران، نفقه معادل با حق بر مسکن، پوشاک، خوراک و نیز هزینههای درمانی زن است. اگر چه شایسته است این حقوق اولیه توسط حاکمیت و با تلاش مستقلانهی خود افراد از جمله زنان تامین شود و هیچکس در دارا شدن این حقوق وابسته و نیازمند دیگری نباشد، اما نهاد ازدواجی که در قوانین ایران مورد تعریف قرار گرفته است به واسطهی مختصاتی که دارد نتوانسته و نمیتواند این حقوق را برای زنان تضمین کند.
حقیقت این است که در ساختار فعلی ازدواج که مرد ریاست خانواده را به عهده دارد و زن ابتدائا از حقوقی نظیر حق تحصیل و کار محروم است، نفقه معادل حقوق اساسی یک زن برای بقاست.
اینجاست که میتوان ادعا کرد ما در قوانین ایران با نوعی بردگی جنسی در ازدواج روبهرو هستیم.
چرا که اولا زن در چهارچوب ازدواج به عنوان فردی تابع و مطیع در نظر گرفته شده است.
ثانیا سکس و خدمت جنسی تحت عنوان تمکین خاص از وظایف زن خانواده است.
ثالثا ضمانتاجرای حق مرد بر بهرهبرداری جنسی از زن، محروم کردن وی از نفقه است.
رابعا نفقه مطابق توضیحات بالا برابر با نیازهای اساسی زن برای بقاست.
در نتیجه مرد میتواند به سادگی با گرو گرفتن ضروریات زندگی یک زن به صورت کاملا قانونی، او را وادار به ارائهی خدمت جنسی نماید.
احتمالا عدهای در واکنش به این ادعا خواهند گفت چنین تحلیلی اغراقآمیز است و در عمل آدمها زندگی مشترک را دایر مدار سکس بنا نمیکنند و معمولا نرمهای اجتماعی پیشروتر از قوانین، بر زندگی مشترک افراد حاکمیت دارند.
اما دقیقا نکته اینجاست که اگر تبعیضآمیز بودن هنجارها و ارزشهای اجتماعی را به دلیل آگاهی کم افراد و ریشهدار بودن کلیشهها و سنتها بپذیریم، بروز و ظهور این خشونتها در متن قوانین و رویههای قضایی به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست.
چرا که از مفروضات اولیه در حوزهی تقنین، پایبندی به اصول برابری و عدمتبعیض است. اینکه قوانین یک کشور ظرفیت جهنم کردن زندگی زنان را دارند بسیار خطرناک و غیر قابل قبول است حتی اگر با آمار و ارقام نشان دهیم که در عمل این قوانین مهجور هستند.
جالب اینجاست حتی به چنین گزارهای نیز نمیشود استناد کرد. چرا که در عمل دادگاههای خانواده لبریز از چنین دعواها و خواستهها هستند. بله شاید کم باشند مردانی که دادخواست تمکین را صرفا برای تمکین تقدیم دادگاه کنند، اما آنچه در این آشفتهبازار قابل مشاهده است استفاده از این دعاوی کذایی برای اطالهی دادرسی و در نهایت بردن دعاوی اصلی طلاق و مهریه است.
مردها مطابق توصیهی قوانین و مجریانش، با طرح دعوای تمکین از زیر بار حکم الزام به پرداخت نفقه شانه خالی میکنند و در نهایت با آزار زنان و سوءاستفاده از حق طلاقی که آنها دارند و زنان ندارند، در این فرایند زنها را وادار به گذشتن از مهریه نیز میکنند.
توصیهی وکلا و قضات در دعاوی خانواده به زنان همیشه یک چیز است؛ مرد همیشه برنده است، بهتر است پیش از به رخ کشیدن تمام حقوق قانونیاش و آلوده شدن به محیط دادگاه، از همه چیز بگذری تا بلکه بتوانی رها شوی!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.