یک ماه؛ سی بزنگاه

 

–  مردی سر دخترش را با داس برید. دلیل را می‌پرسند؛ می‌گوید با یک مرد فرار کرده بود. برادری خواهرش را خفه می‌کند. علت را جویا می‌شوند؛ می‌گوید عکسش را برهنه در آغوش پسری دیدم. شوهری زنش را زنده‌زنده آتش می‌زند. به دنبال انگیزه‌اش می‌روند؛ می‌گوید عاشق دیگری بود و من را نمی‌خواست. زن‌ها می‌میرند و مردها مدال افتخار می‌گیرند. زن‌ها می‌میرند و مردان با تاج دفاع از ناموس به خانه‌ها بازمی‌گردند. می‌گویید اغراق می‌کنم؟ حق دارید.

صحبت از نقد فرهنگ ناموسیِ زن‌ستیز و زن‌کش که می‌شود باید تن صدا را پایین آورد. باید جوری انتقاد کرد که مردان خیلی آزرده‌خاطر نشوند. باید آنقدر کج‌دارومریز به این در و آن در زد که مبادا بادی مخالف مردسالاری در جامعه بوزد. زن‌ها یکی‌یکی با انگیزه‌های متعصبانه و متحجرانه‌ی مذهبی و فرهنگیِ متعلق به عصر یخبندان می‌میرند و ما باز هم باید حواسمان جمعِ قاتل‌جماعت باشد.

▪️هر نوع مجازات اعدام و قصاص، تاکیدا محکوم است.

 صریح‌ترین نقدی که در رسانه‌های رسمی پس از انتشار اخبار زن‌کشی، شاهد هستیم از نقص قانونی می‌گویند، از اینکه مرد اگر کشت باید مجازاتش از سه سال حبس بشود ده سال!

قانون مجازات اسلامی، رسما و قانونا اسلحه را در دست مردان می‌نشاند. زیر گوشش‌شان می‌خواند که نَکش برایت دردسر می‌شود، اما بعد با تکرار کلیشه‌های جنسیتی تبعیض‌آمیز و قلقلک‌ دادن به اصطلاح رگِ غیرت مردان، انگشتشان را روی ماشه سُر می‌دهد. مصداقِ بارز با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن. ماده ۲۹۱ قانون مجازات اسلامی در بند ب خود، قتل با اعتقاد به مهدور‌الدم بودن افراد را از عنوان قتل عمد خارج می‌کند. به تصریح این ماده و نیز متن ماده ۳۰۲ قانون مجازات، اگر قاتل معتقد باشد مقتول مرتکب جرمی شده که مستوجب سلب حیات است، و با این اعتقاد دست به قتل او بزند، قاتل عمد نیست و قصاص نمی‌شود.

همچنین بند ث ماده ۳۰۲، صراحتا حق قتل در فراش را به مرد تقدیم می‌کند؛ در این بند آمده که اگر مردی زن خود را با مرد دیگری در حال سکس ببیند و هر دو آن‌ها بکشد هم قصاص و هم دیه از او ساقط می‌شود.

در ماده ۳۰۱ نیز قانون‌گذار مشخصا پدر و اجداد پدری را از قتل فرزند و نوادگان خود مبرا کرده است. لابد همینجا محکوم به مغالطه می‌شوم که تبرئه‌ای در کار نیست تنها قصاص ساقط می‌شود. به عنوان یک وکیل به شدت معتقدم که وقتی حقیقت قانونی در عالم ثبوت منجر به خشونت و نقض حق گروهی از مردم مانند زنان می‌شود، استناد کردن به دشواری مراحل اثبات مغالطه‌ای واضح در راستای تطهیر قانون و قانون‌گذار است. به زبان ساده همین که قانون مجوز خشونت‌ورزی علیه دیگران را به دست گروه خاصی از شهروندان سپرد، کار تمام است و اگر قرار است نقدی از سوی فعالان حقوق بشر به این قوانین وارد شود، باید تیز و مستقیم متن قانون را نشانه برود. اینکه به عنوان یک حقوقدان داعیه‌ی دفاع از زنان را داشته باشیم اما ناز قانونِ ضدزن را بکشیم با این توجیه که ممکن است بخشی از جامعه علیه مبارزه‌ی ما جبهه‌گیری کند، عین نقضِ غرض است و به نظر اصلا قابل پذیرش نیست.

تا زمانی که احتمال وقوع یک جنایت، تنها یک جنایت متکی بر قانونِ مردسالار از سوی مردان برود، آن قانون ضدزن و مردود خواهد بود. نمی‌توانیم با این توضیح که برای مثال شرایط اثبات چنین اعتقادی دشوار است یا اینکه قتل در فراش ضروریاتی دارد که در عمل به ندرت قابل استناد است، از مخالفت با این قوانین دست برداریم.

پدرها چه مانند پدر رومینا به عدم قصاص خود علم داشته باشند چه اینکه با جهل دست به قتل فرزندشان بزنند، در هر صورت قاتل هستند و قانون تبعیض‌آمیز عدم قصاص به کمک‌شان می‌آید. این قانون‌گذار است که وظیفه دارد به حذف قوانین ناعادلانه و خشونت‌آمیز کمر ببندد.

شوهرها نیز با تکیه بر بند ب و یا بند ث ماده ۳۰۲، در نهایت می‌توانند همسران خود را چه از روی اعتقاد چه از روی علم و مشاهده‌ی رابطه‌ی جنسی با دیگری بکشند. هر انگیزه و هدفی پشت این قتل‌ها باشد از قتل و جنایت بودن واقعه کم نمی‌کند. این تکلیف قانون‌گذار است که اهمیت قانون و قطعیت اجرای مجازات را به شهروندان نشان دهد.

از سوی دیگر بدیهی است که کسی خواهان به رسمیت شناختن این حقوق برای زنان نیست. در واقع صحبت ما این نیست که باید زن‌ها نیز حق کشتن بی‌دلیل و ناموسی دیگران را داشته باشند، بحث اینجاست که هیچ مرد یا زنی حق ندارد براساس قضاوت‌های متعصبانه و باورهای شخصی خود، دیگری را مستحق مرگ بداند.

در نظام حقوقی ایران، نادیده‌انگاری حقوق زنان، شیءوارگی آن‌ها و فرهنگِ زن‌ستیز ناموس‌پرستی همگی با تکیه بر اعتبار و مشروعیت قانونی راه را برای زن‌کشی‌های بی‌شمار باز کرده‌اند. زن‌ها در این سیستم به شنیع‌ترین اَشکال ممکن سلاخی می‌شوند تنها به این خاطر که زن هستند. 

این قصه‌ی پرغصه چیزی نیست جز زن‌کشی سیستماتیک زیر سایه‌ی بلند و گسترده‌ی قانون!

 

 

 

زن‌کشی را متوقف کنیم!

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت 

#بیست_و_پنج_نوامبر 

@bidarzani

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)