این ۶ نفر نایب امام زمان در راس مجلس هستند!
ولی فقیه سوم؛ خطری که در کمین است!(۹۶)
حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران
فصل دوم (۵۳)
تصویب اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی (اول) تا دوره ی مطلقه
تدوین و تحقیق از: محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)
@shourimohammad

[میر ابوالفضل] موسوی تبریزی:
این اصل ۸۵ [اصل ۱۰۸] از اول تا آخرش که در واقع تتمه اصل اصل ۸۴ [اصل ۱۰۷ قانون اساسی اول] است، غیر از یک جلسه و یک نکته بقیه همانست که آقایان مراجع در رساله های خودشان نوشته اند.
حالا من تعجب می کنم چطور آدم این مسائل به اصطلاح پیش پا افتاده در رساله های عملیه را نتواند تصور کند!
ولایت فقیه و رهبری یک فرد یا رهبری به عنوان شورایی، یکی از ضروریات مذهب است.
روز جمعه گذشته در محضر امام بودم، پاسداران منطقه ۶ آمده بودند محضرشان، آنجا صحبتی برایشان فرمودند _جمله ای که فرمودند، من یاداشت کردم، که عین جمله شان را بگویم_ ایشان فرموند:
《کسی اگر بگوید اسلام منهای ولایت فقیه، معنایش این است که تا به حال اسلام را تجزیه و تحلیل نکرده، و معنای اسلام را نفهمیده است》.
بعد فرمودند:
《اینقدر تقلید از غرب نکنید》!
و اسم کلمه خبرگان را هم آورند و گفتند:
《حتی این ها که در مجلس خبرگان هستند، آن ها نباید اینقدر تقلید از غرب و شرق بکنند! چرا اصالت خودشان را باید از دست بدهند؟》.
این مطلب را صراحتا فرمودند و نوارش هم موجود است که:
《کسی که مخالف ولایت فقیه است، مخالف اسلام هست》!
و به نظر من از ربقه ی اسلام خارج است!
این یک مطلب راجع به اصل ولایت فقیه.
حالا بنده اول راجع به این اصل صحبت می کنم، بعد جواب فرمایشات برادرم آقای مقدم مراغه ای را عرض می کنم.
ما گفتیم رهبر یا شورای رهبری را خبرگان تعیین بکنند. چون ما رهبر را فقط نمی خواهیم که رهبر سیاسی باشد، بلکه علاوه بر رهبر سیاسی بودن، باید مرجعیت هم داشته باشد که پشتوانه مردمی داشته باشد. و در مساله مرجعیت خبره می خواهد. این مساله ای است که در رساله های عملی خود آقایان مراجع نوشته اند که حداقل دو نفر خبره در تعیین مرجع لازم هست. ما هم اینجا گفته ایم چه کسانی هستند آن افرادی که به عنوان رهبر یا به عنوان شورای رهبری در مملکت رهبری خواهند کرد، به اضافه مرجعیت شان، خبرگانی هستند،. خبرگان یعنی آن هایی که اجتهاد اشخاص و عدم اجتهاد اشخاص را تشخیص می دهند. و منظور این مجلس خبرگان نیست. چون ولایت فقیه زیربنایش اجتهاد است. ملاک خبره بودن اجتهاد است. و آن ها می آیند و تعیین می کنند.
در کمیسیون بحث شد که آیا بگوئیم هفتاد نفر، _جناب آقای دستغیب که الان اینجا تشریف ندارند، ایشان فرمودند: هفتاد نفر_ بعضی ها گفتند سیصد نفر، بعضی ها گفتند صد نفر و یا پنجاه نفر و بحث شد که از تمام بلاد و حوزه ها تعداد خبرگان چند نفر باید باشند؟ بعد گفتیم بهنراست بگذاربم به عهده قانونی که بعدا می آید و تعدادی که خبرگان تمام بلاد و خبرگانی که درتمام حوزه های علمیه هستند صلاح بدانند این اول کیفیت انتخاب و تعدادشان را شورای نگهبان که ۶ مجتهد جامع الشرایط هستند و من جمله شرایطهم العداله هست، آن ها تعداد و کیفیت انتخاب را بیان کنند. حالا این کجایش مخالف شرع است؟
بنده نمی دانم کجایش مخالف حقوق بشر است؟
اما مساله حاکمیت ملت که جناب آقای مقدم مراغه ای فرمودند!
این اصل ۸۴ [۱۰۷] را که با ۵۹ رای تصویب کردید اگر این ولایت فقیه که در قسمت اول اصل ۸۵ [۱۰۸] مثل به اصطلاح رهبری امام خمبنی باشد، عین معنایش حاکمیت ملت است!
حاکمیت ملت مگر معنایش این نیست که مستقلا باید نظر و رای بدهد؟ مگر حاکمیت ملت معنایش این نیست که من باید در سرنوشت خودم استقلال رای داشته باشم؟ …این ملت در پیش چشم شما هستند. این ها همه می گویند: حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله!این را خودشن قبول دارد!
بعد از پذیرش مردم که ولایت فقیه از نظر اثبات در اصل پنجم هم بعد از پذیرش مردم اثباتا پذیرش مردم را پشتوانه رای آن قرار دادیم. و نه ما قرار دادیم، بلکه خدا قرارداده است، لذا حاکمیت ملت عین ولایت فقیه است!
واگر قسمت دومش را بفرمائید، قسمت دوم که خبرگانی بیایند و یک نفرکه اوصاف ویژه و خاصی دارد، از بین مراجع یا به عنوان شورای رهبری انتخاب کنند، این کار با حاکمیت ملی کجایش مخالف است؟
من نمی خوام بگویم جناب آقای مقدم مراغه ای عمدا مخالفت می کنند!‌ برای اینکه این خلاف شرع است که درباره ایشان بگویم، ولی از ایشان خواهش می کنم این مسائل را که جنبه تخصصی دارد مثل مساله ولایت فقیه که بعد از غیبت کبرای امام زمان… به اصطلاح اسلام شاهنشاهی به من و شما معرفی کردند و حالا ما از اسلام فقط اسلام شاهنشاهی را می دانیم. در این مسائل که تخصصی است اگر برادران محترم یک مقدار مطالعات بیشتر داشته باشند می فهمند که جریان امر چیست؟ و دیگر بی جهت مخالفت نمی کنند.
پس بنابراین، نه این اصل با حاکمیت ملت مخالفت دارد و نه خلاف شرع است و نه مخالف حقوق حقه مردم است. و اینکه به عهده قانون گذاشته است که شورای نگهبان و آن ۶ نفر! علتش این است که ما دیدیم بهترین مرجع برای تعیین خبره و برای تعیین تعداد خبره و کیفیت انتخاب، همان ۶ نفر نواب امام زمان هستند! که در راس مجلس شورای ملی هستند و باید از نظر تطبیق‌قانون با شرع آن ها نظارت داشته باشند. به این جهت به عهده آن ها گذاشته شده است که قانون نحوه تشکیل مجلس خبرگان را معین می کند. بعد ملت آن ها را انتخاب می کنند واین عین حاکمیت ملت است!
[رحمت الله] مقدم مراغه ای:
بنام خدا. بنده این مطالبی را که عرض می کنم برای تاریخ است و می دانم که حالا موثر نخواهد بود. ولی انشاالله روزی نوه ی آقای بهشتی می آید مجلس و سراغ کتابخانه را می گیرد و بعد می رود آنجا صورت جلسات را می خواند و بعد قضاوت می کند…
[محمد مهدی] ربانی املشی:
بفرمائید نوه ی همه! اختصاص به شخص خاصی ندارد…
[مقدم مراغه ای]:
بنده هم می میرم و آقایان همه خواهند مرد! ولی انشاالله ایران زنده می ماند و اسلام باقی می ماند! ولی همه ما خواهیم مرد! و لیکن آن روحی که انتظار بود از این مجلس، چون این ساختمانی که اینجا ملاحظه می فرمائید صحنه های عجیب و غریبی دیده است. ولی همه گذشته.
مطلبی را که راجع به این اصل بنده خواستم عرض کنم اینست که ما آمدیم یک ابداع جدیدی که می خواهد بشود بنده این را صریحا عرض می کنم که تا حالا در تشیع سابقه نداشته است!
ما می خواهیم اختیاراتی به دست یک هیاتی یعنی شورای نگهبان بدهیم_عرض کردم مساله امروزمان است تا امام باقیست این مساله حق است و اینکه عرض می کنم برای تاریخ صحبت می کنم_…
[محمد]کرمی:
بگذارید آن موقع صحبت کنید!!
نایب رئیس (بهشتی):
آقای کرمی اجازه بدهید ایشان آزادانه صحبت کنند…
[مقدم مراغه ای]:
این امانتی که به ما سپرده شده است، دادن این اختیارات به شورای نگهبان به عقیده من صحیح نیست!
[محمد] یزدی: تصویب شد و گذشت!…
[مقدم مراغه ای]:
مجلس خبرگانی که دراین اصل گفته شده، مجلس خبرگان دیگری است. با یک اختیارات دبگر. حالا ما چطور می خواهیم در باره نحوه تشکیل آن به یک شورایی، یعنی شورای نگهبان اختیار بدهیم که ۶ نفر حقوقدان هم در آن شوراهست… بنده می گویم چنین شورایی که می خواهد مقررات مربوط به مجلس خبرگان و انتخاباتش و همه چیزش را تعیین کند، آیا چنین چیزی را صحیح می دانید؟ خدا شاهد است صحیح نیست!…
کرمی:
آقای دکتر بهشتی یا جواب بدهید، یا ما می آئیم جواب می دهیم!
مفدم مراغه ای:
حضور آقایان گفتم که از ابن به بعد این دو، در حال تصادم هستند و آن مساله حاکمیت ملت و مساله ولایت فقیه است…
ربانی املشی:
آقای مهندس مراغه ای هر وقت پشت میکروفون می آیند یک مطلبی را می گویند که جنجالی ایجاد کند. این بار هم که آمدند می گویند اگر بعد از این نوه ی آقای بهشتی بیایند و صورت جلسات مجلس را ببینند، آنوقت اعتراض می کنند! این در حقیقت به این معنا است که ما این مطالب را خودمان تصویب نکردیم! آفای بهشتی به ما دستور دادند و ما گفتیم بلی! و اگر آقای بهشتی به ما بگویند نه، ما هم می گوئیم نه! شما هر وفت می روید پشت میکروفون یک مطلب علیه ما می گوئید!
مقدم مراغه ای:
بنده مطالبم را درآن جلسات هم گفتم!
کرمی:
ساکت باش!

ماخذ:
کتاب صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج۲، جلسه چهلم ، ۱۷ مهرماه۱۳۵۸. ص ۱۰۹۸ تا ۱۱۰۰.
ادامه دارد…
۱۱ آبان ۱۴۰۰
نه به ولی فقیه سوم!
پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.

t.me/shourimohammad
 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)