نان صلواتی، سنت قدیمی که هر کدام از ما دست‌کم یکبار در نانوایی‌ها با آن مواجه شده‌ایم، طی سال‌های اخیر که قیمت نان، همزمان با افزایش رکود تورمی، کاهش قدرت خرید عمومی با سرعت نور در حال افزایش است و بارها گزارش‌هایی درباره ناتوانی طبقات فرودست از خرید نان به عنوان قوت غالب مردم، منتشر شده است، تشویق به اجرای این سنت بیش از پیش توسط نهادهای حکومتی قوت گرفته است.

خیریه و خیرات از گذشته با باورهای شیعی گره خورده و از آنجایی که بازار و مذهب شیعی در رابطه ای تنگانگ با یکدیگر بوده و هستند، اغلب خیریه ها مستقیم یا غیر مستقیم با جمهوری اسلامی به عنوان داعیه دار حکومت شیعه در جهان، در رابطه اند.

از نمونه های بارز آن، طی دهه های گذشته هیئت موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی بازار اند که یک پای اعضایش در اتاق بازرگانی و وزارت اقتصاد است و یک پای دیگرشان در اتاق های فکر اصولگرایان و ستادهای انتخاباتی و حتی مجلس.

با این حال طی سال های اخیر شاهد پیگیری سنت خیرات با دو فرم تازه و زیر سایه حکومت بوده ایم.

در شکل نخست، نهادهای حمایتی جمهوری اسلامی چون بنیاد مستضعفان، کمیته امداد و ستاد اجرایی فرمان امام اقدام به تاسیس هولدینگ های اقتصادی کرده اند، هولدینگ هایی با درآمدهای میلیاردی که از یکسو، دستشان تا بازو در جیب فرودستان است و از خون کارگران تغذیه می کنند و از سوی دیگر، برای شستن و تطهیر درآمدهای رانتی خود، اقدام به تاسیس بنیادها و قرارگاه های جهادی کرده و با فرودستان، محذوفان و به حاشیه راندگان که خود معلول سیاست های جمهوری اسلامی اند، عکس یادگاری می گیرند.

در شکل دوم، نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی و مسئولان حکومتی در لایه های مختلف، همزمان با تثبیت حکومت در دوران سازندگی، از روابط و رانت های شخصی استفاده کرده و کسب و کارهایی در بخش خصوصی برای خود و خانواده هایشان دست و پا کردند. البته این پایان ماجرا نبود، اغلب آنها در کنار برگزاری روضه و مولودی، یک موسسه خیریه هم بنا کردند تا از این طریق، درآمدهای کثیف خود را پاک و مسیر فرار مالیاتی را بر خود هموار کنند.

همین پیوندهای خانوادگی سبب شده است که فضاهای مربوط به تبلیغات شهری (متعلق به شهرداری ها و سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری و بسیج و …) و ساعت طلایی و پر بیننده تلویزیون ملی به این موسسات به ظاهر خیر و در باطن مقوم سیاست های اقتصادی حکومت که نتیجه ای جز تشدید شکاف طبقاتی، غارت منابع کشور، به حاشیه راندن هرچه بیشتر فرودستان و کاهش سیاست های رفاه عمومی و … ندارند، اختصاص یابد.

«نذر نان» یا همان «نان صلواتی»، «نذر کتاب»، راه اندازی « کمپین بوی ماه مهر»، «تنور دلگرمی» و مدرسه سازی در سیستان و پلوچستان و «یک قطره آب» همی از سوی این خیریه ها و با هدف برانگیختن احساس همدلی عمومی سعی در بروکراتیک ساختن اشکال سنتی و غیر حکومتی کمک رسانی مردم داشته باشد؛ سیاستی که به نظر می رسد در راستای کنترل هرچه بیشتر فرودستان، تداوم سیاست های اقتصادی و جلوگیری از قیام فرودستان علیه وضع موجود انجام می گیرد.

در همین راستا بد نیست به پیشینه موسسه حمایتی «کمک»، به عنوان مبدع کمپین «تنور دلگرمی» از طریق جمع آوری کمک از مردم و صدور بن نان برای فرودستان است، اشاره ای کوتاه داشت.

مدیر عامل و موسس این مجموعه فردی به نام منصور دهقان است؛ او همزمان مدیر انتشارات شریعت و مرصاد است و مدیرکلی حراست سازمان اوقاف و امور خیریه، مدیریت و برگزاری نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم و مشاور فرهنگی اولین اجلاس سران کشورهای اسلامی و ریاست اداره توسعه نظم عمومی کشور را در کارنامه خود دارد.

حال رسالت ما در مواجهه با این نهادهای به ظاهر مردمی و در حقیقت، مجریان سیستم سرمایه‌داری اسلامی چیست؟

از آنجایی که خیریه‌‌ها منطق و کارکردی ضد فرودستان دارند، ضروری است از همراهی با سیاست‌هایی از این دست و کمپین‌‌های خیرخواهانه، پرهیز کرد و در مقابل به گسترش اشکال همبستگی اجتماعی میان فرودستان، در محلات و محیط‌های کار و تحصیل کمک کرد.

@sarkhatism

***********************

در همین رابطه:

چرا ایجاد کمیته محلات و سازماندهی سراسری کارگران و زحمتکشان در محل زیست ضرورتی حیاتی دارد؟

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)