ترانه غرورانگیز فتح بابل با صدای سحرانگیز مرضیه در روز کوروش بزرگ
متن ترانه فتح بابل به مناسبت روز کوروش بزرگ؛
زنجیر بابلیان را از هم گسسته نگر
زندان خستهدلان را در هم شکسته نگر
از خنده بر لب ایشان نقشی نشسته نگر
کوروش پیام محبت به جهانیان آرد
منشور او ز سعادت به خدا نشان دارد
کوروش پیام محبت به جهانیان آرد
منشور او ز سعادت به خدا نشان دارد
…
شهر بابل اینک شد آزاد از غمها
نخلستانش خرم گندمزارش زیبا
همراه آرد کورش با خود آزادی را
هر ویرانی بیند سوی آبادی را
…
هر جا او قدم نهد
فردی از ستم رهد
شهری در هر قدمش گل میبارد
کوروش پیام محبت به جهانیان آرد
منشور او ز سعادت به خدا نشان دارد
کوروش پیام محبت به جهانیان آرد
منشور او ز سعادت به خدا نشان دارد
من که امروز افسر پادشاهی را بر سر نهادهام، تا روزی که زنده هستم… هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خود بپذیرد یا نپذیرد… نخواهم گذاشت کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستمکاران را به کیفر خواهم رساند…
من اعلام میکنم که هر کس آزاد است هر دین وآیینی را که میل دارد برگزیند و در هر جا که میخواهد سکونت نماید. و به هرگونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خود را بجا آورد…(از منشور کوروش)
نظرات
غرور کارگران ایرانی (که هشتشان گرو نهشان می باشد) نه به یک سلطان ایران باستان است, که دستوراتش را از اهورمزد می گرفته.
غرور کارگر جماعت به غیرتش, منتظر کسی نماندن و سرنوشت خود را رقم زدن می باشد.
“افسر پادشاهی” در ۲۰۰ سال پیش که آزادی و تحمل را تبلیغ میکرد بسیار جالب است.
اما امروزه آزادی و تحمل و آیندهء نسل بشر تمامی بستگی دارد به زدودن سرمایه داری, کارگران یا جنبش های کارگری که بدون کوچکترین سویه های ضد-سرمایه داری مغرور از حاکمین ۲۰۰۰ سال پیش هستند, شاید بیشتر به درد داستانهای کوتاه بهرام صادقی بخورند, تا مبارزهء طبقاتی در ایران.
یکشنبه, ۹ام آبان, ۱۴۰۰
در مورد مقاله ای که از کوروش گرد آوری کرده بودید باید بگم ،،، تماماً همه رو واو به واو مطالعه کردم ،،، راستش من دو ساله که رو یه موضوعی تحقیق کردم «که اتفاقاً در مورد زندگی کوروش» بود ،،، البته شما هم یه اشاره ای به این موضوع داشتید !!!
اونم شباهت داستان زندگی و اتفاقاتی که برای کورش رخ میده با گروهی از اساطیر باستان و شخصیتهای باستانی ،،، اما اگه من دلیل این که چرا پیروان یهودیت کوروش رو مسیح و منجی خودشون میدونن و اینکه چرا مثل یک قدیس او رو تکریم و احترام میذارن براتون بگم باورتون نمیشه ؟؟؟ کوروش و داوود نبی هر دو یک نفره ،،، نه تنها کوروش و داوود هر دو یک نفره بلکه کوروش ،،، داریوش و داوود هر سه یک نفره ،،، داوود در کودکی به سپاه طالوت میپیونده تا علیه جور و ستم جالوت بجنگند ،،، جالوت بعدها دختر خودش رو به عقد داوود در میاره ،،، بعد از مدتی داوود خیال حکومت به سرش میزنه و جالوت و هر دو پسر جالوت رو بقال میرسونه ،،، حالا کوروش به لشکر آزتیاک میپیونده علیه نبونید میجنگن ،،، آزتیاک دخترش رو به عقد کوروش یا همون داریوش در میاره ،،، یه مدت بعد هم کوروش یا داوود به قلمرو آزتیاک حمله ور میشه به خونخواهی و انتقام مرگ پدرش از آزتیاک و آزتیاک و و دوپسر آزتیاک رو میکشه ،،، داریوش و داوود هر دو چهارتا پسر داشتن که سه تاشون تنی و یکی ناتنی بود ،،، ولی جالب اینجاس ولیعهد و جانشین هر دو این اشخاص پسر خونده ها بودن ،،، یعنی خشایار شاه و سلیمان ،،، در ضمن هر دونفر این اشخاص ((خشایار و سلیمان)) از ناحیه دست دچار عارضه مادرزادی بودن ،،، که حتی نقل که به خشایار میگفتن اردشیر دراز دست ،،، و اینکه هیکل سلیمان ،،، همون تخت جمشید ماست ،،، حتی خودتون هم بهش اشاره ای کردید که کوروش گفته نبویید داشته قصری درست میکرده که به دست کوروش انجام میگیره ،،، ساخت هیکل سلیمان هم به دست داوود شروع میشه و به دست سلیمان تموم میشه ،،، و اینکه یه عده بخاطر سیاست ،،، بخاطر دین ،،، و… خیلی چیزای دیگه تاریخ رو تحریف گنگ و نامفهوم انتقال میدم به آیندگان ،،، این افراد همه یکی بودن منتهی تاریخ رو جوری برای ما بازی دادن که ما سردرگم و کلافه سیم و دنبالش نریم ،،، مثلاً اسامی رو عوض میکنم زمان و مکان و اشخاص رو جابجا میکنن و خیلی کارای دیگه ،،، موفق باشید خدانگهدار
جمعه, ۲۸ام آبان, ۱۴۰۰