خانم فروشنده انسان: از صبح که آمدم سرکار نمیدونم دومین یا سومین مشتری بود که اومد تو فروشگاه. پولشو از جیبش در آورد انداخت رو میز. یه جوری بهم فهموند که با این پول بهم یه مانتو بده، حدود ۲۰ یا ۳۰ تومن بود .اولش بهش گفتم با این پول مانتو نداریم و نمیشه. باز دلم نیومد رفتم یه مانتو بهش نشون دادم دیدم خیلی خوشش اومد. وقتی ذوقشو دیدم دلم نیومد مانتو رو ندم. بهم گفت نمیپوشم، منم…
این ویدئو با اجازه این دخترخانم نمایش داده میشود؛ انسانیت چقدر زیباست
سه شنبه, 4ام آبان, 1400
منبع این مطلب ایران کارگر
نویسنده مطلب: ایران کارگرمطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.