شهادت خانم‌ها مهناز میمنت و مهری حاجی نژاد

بیست و هفتمین جلسه دادگاه حمید نوری در سوئد روز پنجشنبه ۲۲ مهرماه برگزار شد. در این جلسه دادگاه خانم ها مهناز میمنت و مهری حاجی نژاد از آلبانی به صورت ویدئویی شهادت دادند.

 معرفی شاهدین دادگاه حمید نوری

خانم مهری حاجی نژاد از مسئولان سازمان مجاهدین خلق است که به مدت ۵ سال در زندان‌های خمینی زیر شکنجه بود. او خاطرات زندانش را در کتابی تحت عنوان آخرین خنده لیلا به نگارش در آورد. چهار تن از بستگانش از جمله احد و صمد و  علی حاجی نژاد توسط پاسداران خمینی به شهادت رسیدند. علی حاجی نژاد در جریان قتل عام  سال ۶۷ در زندان گوهر دشت اعدام شد. یعنی همان جایی که حمید نوری و ابراهیم رئیسی به صورت فعالانه در قتل عام زندانیان سیاسی شرکت داشتند.

درباره؛ دادگااه حمید نوری بیشتر بخوانید

دادگاه حمید نوری؛ شهادت زنی که ۶برادرش توسط حکومت به قتل رسیدند

همسر خانم مهری نژاد یعنی شهید فرزاد گرانمایه نیز در جریان یک درگیری با پاسداران کشته شد.

خانم مهناز میمنت نیز یکی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران است. او نیز به صورت ویدئویی از آلبانی در دادگاه سوئد شهادت داد.

۵ تن از بستگان خانم میمنت توسط حکومت خمینی اعدام و یا کشته شدند. مادرش اختر مولوی و همسرش محمد معصومی در جریان عملیات فروغ جاویدان شهید شدند. برادرش مسعود میمنت در سال ۶۲ توسط لاجوردی در اوین اعدام شد. برادر دیگرشان محمود میمنت پس از ۵ سال زندان درمسیر خروج از کشور بازداشت و در سال ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شد. برادر دیگرش به نام منوچهر میمنت به ۵ سال زندان محکوم و به برازجان تبعید شد و پس از پایان محکومیت مفقود شد.

شهادت خانم مهناز میمنت

در جلسه دادگاه حمید نوری خانم میمنت از نحوه اعدام برادرش محمود میمنت سخن گفت.

پیش از سخنان او، وکیل مشاور گفت که محمود میمنت، یکی از برادران مهناز میمنت، در جریان اعدام‌های سال ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شده و او به عنوان شاکی درباره اعدام این برادرش حرف می‌زند.

به گفته وکیل مشاور، پدر مهناز میمنت به نقل از برادرش در باره نقش حمید نوری در زندان گوهردشت با او صحبت کرده بود.

محمود میمنت، به گفته خواهرش، در سال ۵۷ دانشجوی معماری دانشگاه ملی بود و از همان زمان عضو فعال سازمان مجاهدین خلق بود. در سال ۶۱ در خیابان توسط پاسداران شناسایی و دستگیر شد و به چهار سال زندان محکوم شده بود. او در این چهار سال در زندان‌های اوین، قزل‌حصار و گوهردشت زندانی بود و سال ۶۵ آزاد شد اما کمتر از دو ماه بعد که قصد خروج از کشور را داشت مجددا دستگیر شد.

خانم مهناز میمنت گفت که برادرش این بار به اتهام هواداری از مجاهدین خلق به پنج سال زندان محکوم شد. وی از بهمن ۶۶ از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل شد و به پدرش گفته بودند که از این به بعد برای ملاقات به زندان گوهردشت برود.

نقش حمید نوری در اعدام‌های گوهردشت

خانم میمنت ادامه داد که پدرش عبدالله میمنت قبل از انقلاب قاضی دادگستری بود و بعد استعفا داد. وی گفت: «پدرم گفته بود حمید عباسی (نوری) را در زندان گوهردشت دیده. او را یک پاسدار بی‌سواد معرفی کرد که لباس قضایی تنش کردند. او در تیر ۶۷ و در مهر ۶۷ از حمید عباسی (نوری) نام برد و در سال ۸۸، وقتی پدرم را حضوری در فرانسه دیدم، باز از حمید عباسی نام برد».

خانم میمنت همچنین از قول حسین فارسی یکی از شاهدان قتل عام نقل کرد که: «هفتم مرداد ۶۷، پاسدارها از جمله همین ناصریان (محمد مقیسه) و حمید عباسی (نوری) به بند آن‌ها رفته و لیستی را خوانده‌اند که نام محمود هم در آن بوده. هشتم مرداد محمود را به اتاق هیات مرگ برده‌اند و او هنگام خروج از اتاق هیات مرگ به حسین فارسی گفته که اسم و اتهامش را پرسیده‌اند و او هم گفته که هوادار سازمان مجاهدین خلق است. محمود گفته بود که (حسینعلی) نیری به او فحش داده و گفته که تو را باید زودتر پیش برادرت می‌فرستادم».

خانم مهناز میمنت ادامه داد: «مهر ۶۷ با پدر محمود میمنت تماس گرفته می شود که پسرت اعدام شده، بیا وسایلش را ببر. در زندان گوهردشت یک ساک کوچک از وسایل برادرم را به او تحویل دادند. پدرم گفت خیلی تلاش کرده تا بفهمد برادرم کجا دفن شده اما چیزی به او نگفته‌اند».

شهادت خانم مهری حاجی نژاد

خانم حاجی نژاد در جلسه دادگاه حمید نوری ابتدا لیستی از زنان اعدام شده در قتل عام ۶۷ را خواند و گفت که از روزی که دادگاه حمید نوری شروع شده اینکه کسی از زنان قتل عام شده صحبت نمی کند، او را آزار می دهد.

خانم حاجی نژاد گفت: «سال ۶۵ از زندان آزاد شدم، تعدادی از دوستانم که حکم‌شان تمام ‎‌شد و باید آزاد می‌شدند آزاد نشدند و همه آن‌ها در قتل‌عام سال ۶۷ در زندان اوین اعدام شدند».

به گفته خانم حاجی نژاد ابراهیم رئیسی برادرش را محاکمه و به ۸ و سپس به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. «فروردین یا اردیبهشت سال ۶۷ آخرین ملاقاتی بود که مادرم با علی داشت و علی به مادرم گفته بود وضعیت زندان مشکوک است و زندانیان را جابجا می‌کنند، شاید من دیگر ملاقات نداشته باشم و نگران من نباش».

خانم مهری حاجی نژاد توضیح داد که: «دهم یا یازدهم آذر، یک پاسدار به خانه مادرم رفت و گفت فردا به گوهردشت بیایید. مادرم با همسایه‌مان رفت و سه پاسدار به مادرم گفته بودند او (علی) دشمن اسلام و خدا بود، اعدامش کردیم».