اگر حق را بوسیله افراد اعمال کنیم می شود همان شاهنشاهی قدیمی!

ولی فقیه سوم؛ خطری که در کمین است! شماره (۷۶)

[حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران

فصل دوم (۳۳)

تصویب اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی (اول) تا دوره ی «مطلقه»]

تدوین و تحقیق از: محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)

  @shourimohammad

«این حق حاکمیت ملی معنایش این است که یک ملتی در رابطه با ملل دیگر حق دارد که سرنوشت خود را تعیین کند. صحبت از حق حاکمیت ملی که می کنند معنایش همین است. فقیه هم در طریق اجرای این حق حاکمیت است. حالا این را فقیه اعمال می کند یا قوای پنجگانه ناشی از آن، که یکی از قوای ناشی از حق حاکمیت است. و الا دیگران، انگلبسی، آمریکایی، فرانسوی، روسی، حقی بر ما ندارند. حق مربوط به این ملت و مال خود این ملت است. اگر ما در این اصل در مجلس خبرگان برای ملت حق حاکمیت قائل نشویم خدای نکرده یک وقت اقلیت هایی در داخل یک تحریکاتی می کنند و یا خارجی می آید و در اینجا هر کاری می خواهد می کند. این اصل ذره ای مربوط به قوای ناشی از حاکمیت نیست. آن مساله بعد است. که شما برای اعمال ابن حق قوایی در نظر می گیرید مثلا می گوئید مسئول این قوه فقیه باشد یا غیر فقیه. این مساله ثانوی است. مساله اولی این است که حاکمیت مال این ملت است و مال هیچ قدرتی دیگر روی زمین نسبت به این سرزمین نیست. حالا اگر این وضوح ندارد باید طوری آن را نوشت که مراد ما از حق حاکمیت این است. حالا که معنی حق حاکمیت این شد، یک ایراد اساسی بر متنی که شما تهیه کرده اید وجود دارد. شما در اینجا گفته اید این حق مستفیما یا از طریق افراد واجدالشرایط با رعایت کامل قوانین اعمال می شود، در صورتی که اعمال حق حاکمیت طبق ولایت فقیه است. زیرا فقیه متصدی امر ولایت است. و الا شخص به صفت فقیه که حاکمیت ندارد. و اگر این طور باشد خطر پیش می آید. مثلا شما بیست سال بعد را در نظر بگیرید که یک وضعیتی پیش بیاید و یک کسی یک رفراندوم قلابی بکند و بگوید که از طریق قانونی حق حاکمیت به من داده شده است. بنابراین به این شکل صحیح نیست اگر هم می خواهید بگذارید، بگذاریدکه مستقیما یا از راه قوایی که در اصل بعد می آید این حق را اعمال خواهد کرد. زیرا این حق را از طریق قوه باید اعمال کرد و اگر حق را بوسیله افراد اعمال کنیم می شود همان شاهنشاهی قدیمی که می گفت شاه مصدر بیم و امید است و حرف شاه قانونی است و مالک الرقاب کشور است و هرچه تصمیم گرفت باید اجرا شود. بنابراین اگر از طریق افراد باشد همیشه این خطر را دارذ. خوب حالا اگر قرار است که این تصحیح بشود باید این صورت باشد که با مواد دیگر هم ور دراید و ناراحتی آقایان هم درباره اینکه، این متناقض با ولایت فقیه است، از بین برود.

[بنی صدر، ابوالحسن.کتاب: صورت مشروح مذاکره مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی.ج۱ص۵۲۰جلسه بیستم،۲۷ شهریور۱۳۵۸].

ادامه دارد…

۱مهر ۱۴۰۰

نه به ولی فقیه سوم!

پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.

t.me/shourimohammad 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)