نفرت و خشم را میشود به آسانی از لابه لای سطور جملات و لحن گفتار فهمید، ولی شخص کینه ورز در اغلب اوقات باهوشتر از آن است که با کلمات و لحن گفتار خودش را لو دهد؛کینه ورز را باید از دل روایتها و بازنماییهای که از افکار و باور مخالفانش دارد تشخیص داد، و یا از گزینشهای که از دل مجموع استدلالهای حریف انجام میدهد.
فرد کینه ورز به ضعیفترین نقاط استدلالی حریف حمله میکند، بجای اینکه با نقاط قوت باورهای حریف دست و پنجه نرم کند و تناقضاتش را آشکار کند.
آنچه باعث می شود که انسان از مواجه و گفتگو با فرد کینهورز خودداری ورزد، نه شدت اختلاف نظر یا ناامیدی از حصول توافق با او است، بلکه ناشی از حس انزجاریست که کینه ورز با بازنمایی کاریکاتوروار و تقلیل دهنده از باورهای مخالفان، در وجود انسان بر می انگیزد.انسان بیش و پیش از آنکه بخواهد از موضع خود دفاع کند، ناگزیر می شود از آنچه نیست سخن بگوید.
تفاوت جامعهای که از دل اختلافات نظریاش روح روشنگری و تفکر انتقادی ظهور میکند،با جامعهای که از دل اختلافاتاش فاشیسم ظهور میکند، در همین نکته نهفته است.در جامعه اول جنگ بر سر باورها و اندیشه هاست در جامعه دوم بر سر روایت ها.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.