گزارش

قریب به دو سال از مدیریت نادر جعفر یوسفی در گروه ملی صنعتی فولاد ایران می گذرد.

مدیریتی که با شعارهای به اصطلاح دهان پرکن و بدون پشتوانه علمی و عملی بر سرکار آمد و وعده داد ظرف یکسال تولید در شرکت را به بالاترین ظرفیت ممکن خواهد رساند.

اما آنچه که امروز در عمل از مدیریت فشل و ناتوان این شخص که مدعی دکترای مدیریت استراتژیک است، میتوان استتناج کرد این است که او و تیم همراهِ همیشه در پروازش، نه تجزیه و تحلیل درستی از سازمان و بحران های موجود داشت و نه راهکارها و تصمیماتی که اتخاذ کرد باعث پیشرفت و حرکت رو به جلوی شرکت و کاستن از مشکلات مجموعه گردید.

تصویری که از یوسفی در ذهن اغلب ما نقش بسته تنها خلاصه شده در شعارها و وعده های پوچ و عملی نشده و شوآف های عوامفریبانه او در بازدیدهای نمایشی اش از بخش های کارخانه بدون آن که کوچکترین برنامه ریزی جدی و عملی در پس این بازدیدها وجود داشته باشد.

قصد نداریم در این مطلب بیشتر از این به این مدیر تا کمر خم شده مقابل فرماندهان سپاه و دست بوس مقامات دادگستری بپردازیم.

در فرصتی نزدیک، خصوصا اکنون که بحث رفتن او به “مجتمع فولاد صدر” مطرح است و ارتباطش با خاندان احمد بیگی ها و شرکت های اصفهانی ورق سپاهان، صبا فولاد آریان، فولاد سپاهان حدید، موسسات پوششی خیریه نذر امام حسین و رسول اکرم و هلدینگ ها و گروه های اقتصادی دیگر وابسته به مافیای اصفهانی فولاد و غلامحسین مطهری بعنوان یکی از سرشاخه های مافیای فولاد و پتروشیمی حتما خواهیم پرداخت.

همکاران عزیز ؛
اجازه بدهید بی مقدمه به بحث اصلی این نوشتار که مربوط به موضوع بیمه تکمیلی ما و قرارداد جدید شرکت با بیمه تعاون است بپردازیم:

از تاریخ بیست و پنجم مرداد ماه سال جاری، مطابق قرارداد منعقده، شرکت ” بیمه تعاون ” بعنوان بیمه گر جدید معرفی شده است.
قراردادی که که روابط عمومی در اطلاعیه خود با ذوق زدگی غیرقابل توصیفی از آن به عنوان تدبیری از سوی مدیریت عامل شرکت نام برد.

انتظار به حق و طبیعی ما کارگران آن بود که پس از سالها متضرر شدن مان از ناحیه قراردادهای نا کارآمد بیمه تکمیلی با شرکت های ریز و درشت قبلی؛ اکنون یک شرکت معتبر و توانمند ما را تحت پوشش بیمه ای خود قرار دهد.

به گواه همکارانی که طی روزهای گذشته پیگیر مسائل درمانی خود و یا اعضای خانواده خود بوده اند، متاسفانه این شرکت بیمه ای جدید نه تنها هیچ مزیت و برتری نسبت به شرکت های قبلی ندارد بلکه به لحاظ تعدد مراکز بیمارستانی و آزمایشگاهی طرف قرارداد و نیز میزان و سقف تعهدات از همه بیمه های گذشته هم کمتر و ناچیز تر است.

بدون شک در انعقاد قرارداد با شرکت های بیمه گر، خصوصا در کارخانجات و مراکز تولیدی عظیمی همچون گروه ملی فولاد، افراد و گروههایی منتفع خواهند بود و سودهای کلانی به جیب خواهند زد.

اما برای روشن شدن موضوع و این که در بین این همه شرکت بیمه ای چرا و چگونه “بیمه تعاون” انتخاب می شود و چه کسانی در این بین سود و منفعت دارند، لازم است توضیحات و اطلاعاتی را به همکاران عزیز ارائه دهیم و تقاضا کنیم در یک حرکت جمعی، این مطلب را با مدیریت ارشد سازمان (یوسفی) درمیان گذاشته و تا قبل از عزیمت وی به ایمیدرو یا فولاد صدر خرم آباد از او توضیح شفاف خواسته و تکلیف این بیمه سودجو و افراد پشت پرده را مشخص نماییم.

شرکت بیمه تعاون در سال هشتاد و شش توسط تعدادی از مدیران ارشد شرکت بیمه رازی بعنوان بخش خصوصی در صنعت بیمه پایه گذاری شد.
سه سال بعد یعنی در سال هشتاد و نه “یونس مظلومی” که عضو هیئت مدیره شرکت بیمه رازی و یکی از سرمایه گذاران بیمه تعاون بود به مدیریت این شرکت انتخاب می شود.

یونس مظلومی علاوه بر مدیریت شرکت بیمه تعاون؛ عضو هیئت مدیره بیمه رازی، شرکت صنعتی جام دارو، مجتمع صنعتی لاستیک کردستان ، شرکت پالایش نفت آناهیتا و چند شرکت دیگر است.

تا اینجای موضوع ایرادی به چشم نمی‌خورد. به هرحال این شخص هم مانند مفتخوران بسیار دیگری که در این کشور در جایگاه ها و مشاغل متعددی همزمان مشغول به کار ( بخوانید غارت و دزدی ) هستند، تصدی گری هایی دارد.

موضوع از این جا دچار اشکال است که مظلومی مدیرعامل بیمه تعاون، عضو هیئت مدیره شرکتی است که در فاصله اردیبهشت ماه سال نود و هشت تا اردیبهشت ماه سال نود و نه ” عبدالکریم پهلوانی ” مدیرعامل آن شرکت یعنی پالایش نفت آناهیتا بوده و به همراه وی در شرکت های دیگری همزمان بعنوان اعضای هیئت مدیره و حتی سرمایه گذار حضور دارند.

هیچکدام از ما نمی توانیم و نخواهیم توانست این سخن پهلوانی در تالار اجتماعات شرکت را که گفت افراد و گروههایی برای ضربه زدن به گروه ملی فولاد پیشنهادات مالی هنگفتی به وی داده اند را فراموش کنیم مگر آن که دچار آلزایمر حاد شده باشیم.

اکنون شرکتی برای مسئله بیمه تکمیلی ما پا به میدان گذاشته که مدیرعاملش با پهلوانی همکاری و شراکت های فراوانی دارد.

ما بخوبی از میزان نزدیکی و درهم تنیدگی مافیای فولاد و مافیای پتروشیمی با خبر و آگاهیم و همانطور که گفتیم در آینده علاوه بر اسامی افراد و شرکت هایی که در ابتدای این نوشتار به آنها اشاره کردیم، از روابط آنها با یوسفی و برخی افراد دیگر پرده برخواهیم داشت و توضیحات بیشتری خواهیم داد، لیکن در حال حاضر مسئله بیمه تکمیلی را اولویت و موضوع مهم دانستیم و قطعا از مدیرعامل گروه ملی و کمیسیون معاملات پاسخ خواهیم خواست که دلیل و چرایی انتخاب این شرکت بیمه گر و رابطه پهلوانی با این شرکت و نقش او و هلدینگ های سرمایه گذاری پشت پرده را توضیح داده و در اسرع وقت نسبت به فسخ این قرارداد ظالمانه و منفعت طلبانه اقدام نمایند.

انتشار مدارک و مستندات را به بعد از پاسخ “نادر جعفر یوسفی” و مدیریت کمیسیون معاملات که مسئولیت مستقیم در این خصوص دارند را موکول خواهیم کرد.

🧷لطفا نظرات خود را در این رابطه با ادمین کانال در میان بگذارید:
@sedayefolad

🧷صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد – آدرس کانال:
t.me/sedayemostaghelfolad

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)