اگر حذف را شروع کردیم، علی می ماند و حوضش!

ولی فقیه سوم؛ خطری که در کمین است! شماره (۶۸)

[حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران

فصل دوم (۲۵)

تصویب اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی (اول) تا دوره ی «مطلقه»]

تدوین و تحقیق از: محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)

 @shourimohammad

مصاحبه اختصاصی با دکتر بهشتی

سوال:

کار مجلس[خبرگان قانون اساسی اول] تا به حال نشان می دهد که در آن اکثریت و اقلیت شکل گرفته ای در برابر هم قرار ندارند. نمایندگان به تناسب موضوع و مورد متفاوت رای می دهند. به عبارت دیگر در مجلس فراکسیون بازی به راه نیفتاده است. اما اذهان عمومی با نحوه مطالبی از طرف بعضی از آقایان که با زبان سیاسی نو سخن نمی گویند، آشنایی ندارند و مطالب برای وی مبهم می ماند. مثلا ولایت فقیه آنطور که باید و شاید برای مردم تشریح نشده است. و عده ای از آن این برداشت را دارند که غرض تحمیل حکومت قشر خاصی است. علیرغم نظر مردم، نظر شما در این مورد چیست؟

ج:[دکتر بهشتی]:

در مورد بخش اول سوالتان  به چیزی بنام فراکسیون بازی  و گروه بندی و رای گروهی در مجلس وجود ندارد و این درست است به این دلیل است که اگر قرار بود فراکسیونی باشد، در درجه اول احیانا باید فراکسیونی از نمایندگان مورد تائید و کاندیدا شده حزب چمهوری اسلامی باشد و چون در خود حزب اصوالا این روحیه وجود ندارد، طبعا در مجموعه نمایندگان منتخبش نیز این روحیه نیست…..

در مورد قسمت دوم سوال قبلی تان بگویم:

ولایت فقیه وقتی مطرح می شود همانطور که اشاره کردید ممکن است برای بسیاری از مردم بخصوص تحصیلکرده ها مفهوم چندان موجهی نداشته باشد. در حالی که همین مساله را وقتی با تغییر و اصطلاح و طرز بیان دیگری مطرح کنیم می بینیم که مورد قبول عمومی است.

مساله ولایت فقیه درحقیقت عبارت از این است که در یک نظام ایدئولوژیک مراکز تصمیم گیری و قدرت باید شناخت عمیق صاحب نظرانه از آن ایدئولوژی داشته باشند و البته این شرط لازم است و نه کافی. علاوه بر این باید مدیر باشند، مدبر باشند، زمان آگاه باشند. و بد نیست بدانید در پیش نویس  که گروه اول – که منهم عضو آن هستم- تهیه کرده اند، در زمینه اصول کلی در یک اصل، درست همین مطلب بیان شده است:

«در عصر غیبت در جمهوری اسلامی ولایت امر و امامت امت بر عهده برترین اسلام شناس  فقیه عادل، باتقوا، آگاه به زمان شجاع و مدیر و مدبر است که اکثریت مردم  او را به رهبری شناخته  و پذیرفته باشند».

در نظام اسلامی و در جمهوری اسلامی و در یک جامعه اسلامی ولایت امر و مرکزیت عالی قدرت و تصمیم گیری باید همیشه بر عهده برترین اسلام شناسی باشد که ایدئولوژی زیر بنای این نظام  راخوب درک کند. چون تصمیماتی که یک مرکز قدرت می خواهد بگیرد، تصمیماتی نیست که با تقلید بتواند بگیرد. او باید مجتهدانه درباه رویدادهایی که پیش می آید، درباه حوادث واقعه به تعبیر آن، روایت مسائل تازه، در رابطه با ایدئولوژی اسلامی نظر بدهد. و تازه چنین فردی اگر مردم او را نشناخته باشند و اکثریت مردم رهبری او را نپذیرفته یاشند، باز او تصمیماتش ضامن اجرایی ندارد. پس باید باشد کسی که مردم همه او را پذیرفته باشند. و اصولا خود این رابطه با مردم در تصمیم گیری ها اثر دارد. ما می گوئیم در یک جامعه ایدئولوژیک رهبر و مراکز رهبری، مراکز اصلی تصمیم گیری نمی تواند در دست کسانی باشد که قدرت تحلیل ایدئولوژیک نداشته باشد و الا به بیراهه و به ضعف کشانده می شود. معنی ولایت فقیه این است.

در جوامع ایدئولوژیک دیگر هم همینطور است. مثلا مراکز تصمیم گیری و قدرت در جامعه شوروی، در جامعه چین، در اقمار شوروی،  در اقمار چین نیز همینطور است. این خصلت یک جامعه ایدئولوژیک است. طبیعت این جامعه ایدئولوژیک است.  و ولایت فقیه چیری جز این نیست. معنایش این است که از طرف ائمه ما(س) واقع بینانه و آنطور که اوج اندیشه اجتماعی ایجاب می کند، گفته شده است در عصری که امام معصوم وجود ندارد امامت و رهبری و مرکزیت تصمیم گیری ها در درست اینگونه افراد باشد. ولایت فقیه یک چنین چیزی است. و ما ازاین طریق است که امیدواریم که بتوانیم در جریان این مجلس  این پیوند را با این نوع و اسلوب عرضه کردن آرمان ها تقویت کنیم و به نتایج  مشترک برسیم.

سوال:

گفتید که باید اکثریت مردم رهبری فقیه را پذیرفته باشند. به عبارت دیگر اگر اشتباه نکنم رجوع عامه به زبان امروزی یعنی آرای عمومی؟

ج:

همینطور هم هست. منتها بسیار فرق است بین این آرای طبیعی که در رجوع عامه وجود دارد و بین آرای خریداری شده یا تبلیغاتی که معمولا در خیلی جاها وجود داشت. در عین حال ما نمی خواهیم بگوئیم این شکل برترین شکل است. ما بدنیال دست یافتن به شکل برتر از این هم هستیم. چه بسا بتوانیم در آینده اصالت این آرا را با یک نوع سازماندهی آرا مخلوط کنیم و همه تلاش ها  به چنین سوئی است.

سوال:

مساله این می شود که چطور رجوع عامه را با واقعیات زمان امروزی طوری در اصول ترجمه کنیم که امر حکومت مواجه با اشکال و توقف و تعطیل نشود. چون در مورد رجوع عامه مواردی پیش می آید که معلوم نیست اعلم کیست؟ یعنی هنوز شیاع عامه نیافته است؟

ج:

همینطور است. یعنی زمان طولانی می برد. همین ها مسائلی  است که ما می توانیم در آینده حل کنیم. البته مشکلات وجود دارد. و بعضی دوستان ما به محض اینکه در یک مورد با دشواری و پیچیدگی برخورد می کنند، ترجیح می دهند سراغ راه حل های دیگر  بروند. درحالی که  ما معتقدیم راه حل هایی که داریم  اصالتشان  را شناخته ایم و آزموده ایم، حفظ کنیم. و اگر پیچیدگی و اشکالی درباره اش پیش آمد دوباره به آن فکر کرده، حل کنیم.  و نه اینکه  رد و حذف کنیم. من این روش برخورد حذفی را با اشخاص، اندیشه ها و گروه ها خطرناک می بینم. برای اینکه اگر حذف را شروع کردیم آخر کارطبق معروف علی می ماند و حوضش!

سوال:

در زبان جدید آن چیری که برای غیر معمم شاید درکش آسان تر باشد در امر حکومت، حق انتخاب حاکم، حق نظارت بر اعمال حاکم و حق اعمال عزل حاکم از بزرگترین دستاوردهای مبارزه بشر می باشند در برابر مستبدین. در شیعه این حقوق حتی در موردمرجع تقلید به شکل دیگری برای مردم وجود دارد. یعنی شخص در انتخاب مرجع تقلید خود مختار است و می تواند از او در صورتی که شکی در اعلم بودن او و یا سایر شرایط دیگرش کرد، عدول کند. آیا این سه حق در امر حکومت  در آینده  برای مردم تامین خواهد شد؟

ج:

این حقوق از پیش تامین شده است. یعنی در همین فتوای موجود، در همین آرایی که در رساله های علمیه آمده، همه این ها تامین شده است.جای نگرانی نیست. آنچه مهم است این است که ما چگونه نهادهای اجتماعی بوجود بیاوریم  که در عالم سیاست و مدیریت مملکت نیز این سه حق حفظ شود و اعمال شود بدون اینکه اصالت ها و ارزش های دیرپا و پر معنویتی را که داشته ایم خدشه دار بکنیم. به عقیده من آنچه مشکل است آنچه وظیفه ای است که در این مجلس انجام بدهیم جمع بین این دو امر است. و الا اصل این مساله روشن است که با فتاوی موجود  در رساله های علمیه نیز می توان به مردم نشان داد که این سه حق از پیش برای آن ها طبق همین فتوای شناخته شده است.

[روزنامه انقلاب اسلامی ۱۵ شهریور ۱۳۵۸ مصاحبه با دکتر بهشتی]

ادامه دارد…

۱۶ شهریور ۱۴۰۰

نه به ولی فقیه سوم!

پیشگیری بهترین درمان. علاج واقعه قبل از وقوع.

t.me/shourimohammad

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)