اینک موجِ سنگین‌گذرِ زمان است که در من می‌گذرد.
اینک موجِ سنگین‌گذرِ زمان است که چون جوبارِ آهن در من می‌گذرد.
اینک موجِ سنگین‌گذرِ زمان است که چونان دریایی از پولاد و سنگ در من می‌گذرد.

 

 

در گذرگاهِ نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کردم
در گذرگاهِ باران سرودی دیگرگونه آغاز کردم
در گذرگاهِ سایه سرودی دیگرگونه آغاز کردم.

 

نیلوفر و باران در تو بود
خنجر و فریادی در من،
فواره و رؤیا در تو بود
تالاب و سیاهی در من.

 

در گذرگاهت سرودی دیگرگونه آغاز کردم.

 

 

من برگ را سرودی کردم
سرسبزتر ز بیشه

 

من موج را سرودی کردم
پُرنبض‌تر ز انسان

 

من عشق را سرودی کردم
پُرطبل‌تر ز مرگ

 

سرسبزتر ز جنگل
من برگ را سرودی کردم

 

پُرتپش‌تر از دلِ دریا
من موج را سرودی کردم

 

پُرطبل‌تر از حیات
من مرگ را
سرودی کردم.

 

آذرِ ۱۳۴۰

از آن‌جا که حکومت‌های فردی، معمولاً قشری از فاسدترین و سودجوترین افراد جامعه را به گرد خود متبلور می‌کند که جز سوء استفاده از قدرت هدفی ندارند، سانسور حصاری می‌شود که توده‌های مردم را از عمق فساد گروه حاکمه، از کشف ارقام نجومی غارت و چپاول ثروت‌های ملّی و از درک اسراری که در پس پرده‌های فرو افکنده و درهای بسته می‌گذرد بی‌خبر نگه می‌دارد.

این توجیه که پاره‌یی از لب‌ها را برای آن‌که دکه‌ی آزادی جامعه باز بماند می‌دوزیم، توجیه خررنگ‌کنی بیش نیست.

زیرا وقتی که «جزئی از یک ملّت» نتواند آن‌چه را که در فکر و اندیشه‌ی جست‌وجوگر یا سازنده‌اش گذشته است به آزادی بیان کند، دیگر «آزادی کُل آن ملّت» حرف مفتی بیش نخواهد بود.

و این موضوعی خنده‌آور است که معمولاً «دولت‌ها» همه میهن‌پرست و طرفدار آزادی هستند و «ملّت‌ها» همه دشمن آزادی و میهن خویش!

■ احمد شاملو | سخن سردبیر، ایرانشهر، شمارهٔ طلیعه | با دوستان ــ خوشه، شماره‌ٔ ۴۸ | صفحات وب‌سایت رسمی احمد شاملو

t.me/ShamlouHouse ■ www.shamlou.org ■ instagram.com/shamlouhouse

==

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)