اعتصابی را که بخشی از کارگران پیمانی و پروژه ای در صنایع نفت، گاز وپتروشیمی در روز بیست ونهم خرداد جرقه آن را زدند، با گذشت سه هفته بیش از ۱۰۰ پالایشگاه‌، شرکت پتروشیمی‌ و نیروگاه‌ و مرکز تولیدی را در برگرفته است.

تشکلها وسندیکاههای کارگری، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، خانواده های جانباختگان، زندانیان سیاسی، نویسندگان وفعالین اجتماعی تعدادی از تشکلها واتحادیه های کارگری جهانی هر یک به گونه ای به پشتیبانی از این اعتصاب برخاستند.

از همان ابتدا کارگران اعتصابی اعلام کردند که تا کسب مطالباتشان پیگیرانه مبارزه خواهند کرد. همه اینها جایگاه پر اهمیت اعتصاب این کارگران را نشان میدهد. به گزاف نخواهد بود اگر بگوئیم که این اعتصاب سراسری بار دیگر اعتصاب پرشکوه نفتگران در ماه های پایانی رژیم ستم شاهی را در خاطره ها زنده کرده است.

کارگران پیمانی صنایع نفت و پتروشیمی در عمل پایبندی خود را به بیانیه ای که در اسفند ماه انتشار دادند و در آن یادآور شده بودند که اگر به خواسته هایشان رسیدگی نشود، اعتصابات خود را از سر خواهند گرفت، نشان دادند. اکنون معلوم میشود که آنان با آگاهی به حرص وآز شرکتهای پیمانکاری و سیاست خصوصی سازی دولت خود را برای یک نبرد سرتاسری آماده میکنند.

آنان دور از چشم شبکه های امنیتی رژیم وبا نگاهی مسؤلانه به تجربۀ مهم کارگران هفت تپه، شورای خود را برای هدایت اعتصاباتشان سازمان دادند.

بیانیۀ اول “شورای سازماندهی اعتراضات” در سی خرداد اساسی ترین مطالبات این بخش بزرگ از کارگران پیمانی وپروژه ای را در هفت ماده مبنی بر اینکه مزدهیچ کارگر شاغل در نفت نباید کمتر از دوازده میلیون تومان در ماه باشد، پرداخت به موقع مزدها، کوتاه شدن دست پیمانکاران از صنعت نفت، ممنوعیت اخراج کارگران، لغو قوانین برده وار مناطق آزاد اقتصادی، رعایت استانداردهای بهداشتی، محیط زیستی و ایمنی محیط کار و بالاخره پایان دادن به امنیتی سازی محیط کار و به رسمیت شناختن حق تشکل، تجمع و اعتراض کارگران، را اعلام کردند.

اعلام رهبری جمعی و شورائی از جانب آنان نشان میداد که آن دستآورد عظیم کارگران قهرمان هفت تپه با همۀ هزینه های گرانی که برایش پرداختند می رود که به یک سنت جا افتاده درجنبش کارگری ایران تبدیل شود واین بدون تردید اهمیتی حیاتی برای پیشروی جنبش کارگری دارد.

یادمان نرفته است که چگونه ضد انقلاب برآمده از انقلاب مردم به جنگ شوراهای کارگری رفت، بسیاری از رهبران وفعالین شوراهای کارگری را به بند کشیده وبه قتل رساندند وچگونه بازوان امنیتی خود را به نام شوراهای اسلامی جایگزین آنها نموده ودر ادامه هر تحرک کارگران جهت ایجاد تشکل های مستقل خود را با شلاق و زندان جواب دادند.

با وجود همه این سرکوبگریها اکنون به یمن پایداری، استقامت وشجاعت کارگران نه تنها کارگران بلکه بازنشستگان، معلمان و دانشجویان نیز در مقابله با بازوان امنیتی رژیم به سوی ایجاد شوراهای مستقل خود تمایل پیدا کرده اند.

دیدیم که در هفت تپه چگونه ترفند های رژیم جهت جایگزینی بازوان امنیتی اش به جای شورا و سندیکا با شکست کامل روبرو شد. اکنون هم میبینیم که کارگران اعتصابی نفت، بار دیگر کوس رسوائی تلاش های رژیم برای درست کردن اینگونه شوراهای امنیتی را به صدا در آورده اند.

بی جهت نبود که “شورای سازماندهی اعتراضات” و تعدادی از کارگران اعتصابی در بیانیه ها ومصاحبه های خود هرگونه تشکل سازی در مقابل “شورای سازماندهی” را کوشش باندهای رژیم برای مقابله، به بیراهه بردن و بالاخره شکستن اعتصاب خود خواندند. آنان به درستی گفتند که:

“صدای شورای سازماندهی ما کارگران را شنیده اند وبه خیال ایجاد شورای اسلامی افتاده اند تا مهارمان کنند. همه اینها نشان میدهد که ما شورای سازماندهی اعتصابمان رالازم داشتیم و ایجادش کردیم و این یک دستآورد مهم این دور از اعتصابات ما کارگران نفت است”.

در واقع مطالبه حذف کامل پیمانکاران، مشابه همان درخواست خلع ید از بخش خصوصی است که کارگران هفت تپه به یمن مقاومت و پایداریشان به رژیم تحمیل کردند. با وجود این دیدیم که هنوز که هنوز است، این خلع ید از بخش خصوصی در جدال باندهای حکومتی به سرانجانم نرسیده است. بدون تردید کارگران اعتصابی نفت این تجربه را نیز در جلوی چشمان خویش دارند.

در روزهای اخیر برخی از پیمانکاران با پیشنهاد دو برابر کردن دستمزد ها و قبول خواست بیست روز کار و ده روز مرخصی برای گفتگو اعلام آمادگی کرده و از این طریق کوشش جدیدی را برای ایجاد شکاف در میان کارگران اعتصابی آغاز کرده اند. با اینحال عقب نشینی برخی از شرکت های پیمانکاری نشانه قدرت اتحاد و همبستگی کارگران در جریان این اعتصاب است.

همانطور که شورای سازماندهی اعتصاب تأکید کرده است این اعتصاب یک اعتصاب سراسری و علنی است, خواسته ها و مطالبات کارگران سراسری است، بنابراین عقب نشینی برخی از شرکت های پیمانکاری در برابر خواست و مبارزه کارگرن لازم است به مقدمه ای برای تحمیل خواسته های محوری کارگران به صاحبان شرکت های پیمانکاری در سطح سراسری تبدیل گردد.

لازم است هر گونه توافق کارگان با پیمانکاران در هماهنگی با کارگران دیگر بخش ها و شرکت ها و در ارتباط و هماهنگی با شورای سازماندهی اعتراضات کارگران باشد.

تلاش تفرقه افکنانه شرکت های پیمانکاری در شرایطی است که بسیاری از کارگران خود در تجربۀ عملی آموخته اند که هر گونه امید بستن به وعده های شرکت های پیمانکاری، شبیه توهم به نیش عقرب است. کارگران به تجربه دریافته اند که مهمترین سلاح آنان در مقابله با بورژوازی حریص ودولتشان صفوف متحد وبه هم پیوسته آنان است.

همین استقامت وپایداری و همین هوشیاری در مقابل ترفندهای پیمانکاران و دولتشان سبب گردیده که برخی از پیمانکاران در مقابل اراده کارگران عقب نشینی کنند. همین اتحاد و یکپارچگی کارگران باعث شده که در چهارمین هفته اعتصابات بیش از یکصد وپنجاه هزار نفر از کارگران پیمانکاری و شرکتی وزارت نفت با آغاز یک کمپین در فضای مجازی خواهان “حذف کامل پیمانکاران و شرکت های واسطه ای” شده اند.

بدون تردید این جنبش عظیم اعتصابی اعتماد به نفس بالائی نه تنها در میان کارگران اعتصابی، بلکه در بخش های دیگر طبقه را دامن زده است، کل فضای سیاسی و اعتراضی جامعه را تحت تأثیر قرار داده و روحیه مبارزه جویی در دیگر جنبش های اعتراضی و اجتماعی را تقویت کرده است.

این جنبش اعتصابی که تا هم اکنون هم دستاوردهای با ارزشی داشته است، پیوند کارخانه و خیابان را تقویت می کند و جایگاه و وزن جنبش کارگری و رهبران این جنبش در تحولات پیش رور را برجسته تر نشان می دهد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)