کارگران نفت. ۱۹۱۷. آبادان.

 

“بلی، خوابی که برای کارگران دیده بودند عبارت از تقلیل حقوق بی صدا بود، یعنی طریقی که به آن وسیله کارگران را به آتش فقر و نداری بسوزانند.
طریق فوق عبارت بود از اخراج مداوم عده‌ای از کارگران شعبات مختلف و تشکیل اردوی بیکاران. […] کارگران اخراج‌شده مدتی بیکارگشته، علاوه بر اینکه ذخیره‌ای را که در نتیجه‌ی مدتها جان‌کندن عایدشان شده بود خرج احتیاجات عائله میکردند، کلیه‌ی اثاثیه‌ی خانه را به قیمت ناچیزی به کسبه‌ی بی‌انصاف خوزستان فروخته، بالاخره مستأصل شده برای درخواست کاری مجدداً به اداره‌ی استخدام شرکت مراجعه‌ می‌کردند؛ مأمورین اداره‌ی استخدام هم به بهانه‌ی اینکه شرکت فعلاً کاری ندارد، ولی چون صاحب رئیس قسمت، از شما راضی است ما می‌توانیم شما را با حقوق کمتر استخدام کنیم، به‌شرط آنکه کوشش کنید همیشه رضایت و نظر صاحب را جلب کنید.

کارگران مستأصل و درمانده شرایط غیرقابل‌قبول و کمرشکن شرکت را ظاهراً قبول کرده […] ولی این یک آتش زیر خاکستر بود که می دانستیم عن‌قریب شعله‌ور خواهد شد.”

عکس: کارگران نفت. ۱۹۱۷. آبادان.

#اعتصاب_نفتگران
@zan_j

 

یوسف افتخاری؛ سازماندهی بزرگ

**************************

زهرا: چهره ای ماندگار

از همرزمان یوسف افتخاری, شخصیتی نادیده گرفته, که هنوز باید وی را شناخت.
———————————
زهرا نخستین کادر زن و کارگر کمونیست ایران است که کمتر نشانی در نوشتارها و تاریخ جنبش کارگری و سوسیالیستی‌ از او یافت می‌شود. از کودکی و سرانجام زهرا، نخستین کادر کمونیست و سازمانده جنبش کارگری زنان نتوانستیم چیزی بیابیم. تنها می دانیم که نام همسرش،‌ صادق است که دوش به دوش هم در زندگی و کار و مبارزه طبقاتی با استثمارگران و حکومت طبقاتی در پیکار بوده‌اند. جنبش کارگری و سوسیالیستی در ایران در این باره کم کاری کرده است. یوسف افتخاری که باید از او سپاسگزار بود، در گوشه ای از یادواره هایش از زهرا یاد می‌کند:

” بانو زهرا با عده‌ای از زنان هر آن کارگران را به مبارزه ی شدید و گرفتن حق خود ترغیب می‌کرد.
حرارت و عصبانیت و احساسات زنان بیشتر از مردان بود.
زیرا عمل مردها با منطق توام بوده و مواظب بودند از دستور تشکیلات خارج نشده به روش عاقلانه‌ی تشکیلات لطمه وارد نیاورند.
زنان برعکس کاملا تابع احساسات شده و دائما کارکران را به تصرف شهربانی و خلاصی زندانیان تحریک می‌کردند.
زن‌ها به اصول آنارشی بیشتر مایل بودند و اجبارا دیسیپلین تشکیلات را قبول داشته و اوامر تشکیلات را اجرا می‌کردند.
عده‌ای از پاسبانان شهربانی از زنان کارگر مفصلا کتک خورده و بعضی از مامورین به قدری مرعوب شده بودند که در قضیه‌‌ی شهریور ۱۳۲۰ آن اندازه وحشت زده نبودند.”

چهره های ماندگار

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)