رئیس جلاد ۶۷ اکنون به فکر محرومان افتاده است!!!
ابراهیم رئیسی کاندید خامنهای در انتخابات ۱۴۰۰ عصر روز سهشنبه ۱۱ خرداد در برنامه «با دوربین» شبکه یک تلویزیون حکومت به ایراد برخی اظهارات و تبلیغات انتخاباتی پرداخت که موجب حیرت و شگفتی است.
تابستان ۶۷ آغشته به خون شد. اعدام و قتلعام با هم درآمیختند وقتی که بر اساس فتوای خمینی، رئیسی جلاد ۶۷ و سایر دوستانش دست به کار شدند.
۳۰ هزار زندانی و بنا بر روایت رضا ملک؛ از معاونان سابق وزارت اطلاعات حکومت ۳۳ هزار و ۷۰۰ زندانی در تابستان ۶۷ قتلعام شدند.
وقتی منتظری نائب وقت خمینی به این قتلعام و هیئت مرگ که رئیسی در کسوت معاون دادستان، جزء آنها بود اعتراض کرد، با اصرار آنها مبنی ادامه قتلعام روبرو شد. [فایل صوتی رئیسی و اصرار بر اعدام ۲۰۰ زندانی سیاسی!]
شاید آن دهه جامعه ایران را در محاق فرو برد، عمق جنایت به اندازهای سنگین بود که میتوانست روح یک جامعه به انقیاد بکشاند هر چند نه برای همیشه.
رئیسی جلاد بزرگترین جنایت ولایت فقیه
منتظری با صراحت خطاب به رئیسی جلاد ۶۷ و دوستانش گفت: «به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما رو محکوم میکنه به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران توی تاریخ مینویسند، این بی رودربایستی».
اکنون ۳۳ سال از آن روزها میگذرد، نه تنها آن ۴ نفر که بسیاری دیگر از سران حکومت ایران را تاریخ و مردم ایران جزء جنایتکاران ثبت کردهاند.
نیاز خامنهای به انقباض
اما دست روزگار امروز و امسال و در حالی که خامنهای نیاز دارد تا مجریهاش را طابق النعل بالنعل مطیع خود سازد، مجبور شده تا رئیسی را بر رأس آن بگمارد.
برای این امر باید چهره قاتل و جلاد ۶۷ آراسته شود. این پروژه از چند سال پیش شروع شده است.
اما در سال ۱۳۹۶ مردم ایران یکبار به رئیسی جلاد ۶۷ نه بزرگ گفتند. اکنون دیگر چارهای برای خامنهای نیست.
در برابر اعتراضاتی که نبود نظام را نشانه گرفته، باید کسی را در رأس کار بگذارد که هیچ ابایی از جنایت و قتلعام نداشته باشد؛ رئیسی.
سفیدسازی چهره رئیسی جلاد ۶۷
اما به صراحت که نمیشود به جامعه گفت این کاندید جلاد است، بنابراین باید یک شو ترتیب داده شود و چهره جلاد مشاطه شود.
جلاد روبروی دوربین نشسته و در حالی که فقط در یک فقره در سال ۶۷ بیش از ۳۰ هزار نفر را قتلعام کرده، مضاف بر تمامی احکام مرگی که در سالهای بعد صادر کرده است. [رئیسی؛ اسرار به خون آغشته]
حالا او باید نقش کسی را بازی کند که میخواهد مردم ایران را نجات دهد و زندگی آنها را سامان بخشد.
کلمات درمیمانند، واژهها بیمصرف میشوند، جملات از نوشتهشدن باز میایستند، در مقابل امر شگفتی که در حال رویدادن است.
وارونهگوییهای رئیسی
رئیسی حالا می خواهد خود را در نقش منجی معرفی کند و بدین منظور دم از «دیدن مشکلات مردم عزیز… دیدن رنجها، مشکلات… کاستیهایی که نباید در زندگی عزیزان، نباید در سفره مردم نسبت به مسئل معیشتی و اقتصادی باشد… وضعیت بیعدالتیها، کاستیها، فساد…» میزند.
رئیسی صحبت از «خشکاندن ریشههای فساد»ی به میان میآورد که خود و دیگر خودیهای نظام در طول بیش از ۴ دهه بر مردم ایران تحمیل کردهاند!
رئیسی جلاد ۶۷ محل خشکاندن ریشههای فساد را در دستگاه اجرایی کشور میداند، و حضور خود در انتخابات ۱۴۰۰ را وقیحانه «درخواست مردم و جوانان» میداند!
«سرباز و خدمتگزار» دیگر واژههایی هستند که از زبان رئیسی در معرفی خودش بر زبانش جاری میشود.
رئیسی طوری سخن میگوید که گویا تاریخ و سابقه خود در چند دهه اخیر را به فراموشی سپرده و اکنون در نقش ناجی میخواهد مردم ایران را نجات دهد!
رئیسی مدعی میشود که «نمیتواند رنج و درد مردم را ببیند»، سوالی که باید در اینجا از وی پرسیده شود این است که در سال ۶۷ و در آن قتل عام فجیع چطور؟
آیا آنجا هم نمیتوانست رنج و درد زندانیان و خانوادههای آنها را که به جوخههای اعدام میسپارد را ببیند؟!
شگفتیها ادامه مییابد وقتی رئیسی اعلام میدارد که «قرار بود زیربنای جامعه ما اخلاق و معنویت و عدالت باشد» عدالتی از نوعی که رئیسی در سال ۶۷ آن را به اجرا درآورد.
رئیسی از آبرویی دم میزند که اگر دارد مربوط به جوانان این کشور است، البته با واژگونهگویی چرا که ۳۰ هزار از همین جوانان به دست او سربدار شدند.
زمان برای سفیدسازی چهره رئیسی گذشته است
رئیسی شخصیت جلاد خویش را شکلگرفته با «مردم و رزمندهها و حرکت جهادی» میداند، آنگونه که تاریخ گواهی میدهد این سخنان تلاشهای مذبوح برای سفیدسازی چهره یک قاتل است.
نقشی که در آن رئیسی جلاد ۶۷ به مانند داروغه میماند که اکنون میخواهد مانند رابینهود خود را حامی مظلومان و محرومان نشان دهد. اما این خیالی عبث است.
تمامی سخنان رئیسی در نقش کسی است که که یک فرد توانا و مدبر در امور اجرایی و پیشبرد امور مجریه است.
قتلعام ۶۷ مرز سرخ اصلی نظام
هیچ سخنی از سابقهی رئیسی به میان نمیآید همانگونه که خامنهای، قضائیه زیردست رئیسی و دادستان نظام گفتهاند هیچ کس نباید به مرزسرخهای نظام نزدیک شود.
اگر دیگران در این زمنیه فقط حرف دارند رئیس خود سوژه این داستان است بانی اصلیترین موضوع جنایت سال ۶۷ که اکنون جزء سرخترین مرزهای نظام محسوب میشود.
مردم ایران در سال ۱۳۹۶ شعار دادند «یک هفته دو هفته قاتل شصت و هفته».
حال با تمامی فشارها و هشدار و انذارها، مردم ایران بیدار شدهاند و ریشه قاتلانی که خون فرزاندانشان را ریختهاند را از جای در خواهند آورد؛ نه به رئیسی جلاد ۶۷
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.