نبرد هفت تپه بر سر خصوصی سازی مغلوبه شد! جمهوری اسلامی و بورژوازی ایران با پیژامه های سفید رنگ “خلع ید” بر سر نیزه سوار نظام خود به شکست در نبرد گردن نهاد.
 
پیروزی هفت تپه بر هیچ کس نمیتواند و نباید پوشیده باشد. تا دیروز زیر پرچم “خصوصی سازی” از هجوم لشکری از مقامات و ادارات و دوایر امنیت و هرزه های نمازجمعه و شورای اسلامی در هفت تپه جای سوزن انداختن نبود. بوی “الرحمان” هفت تپه از تهران تا اهواز و “خواب پنبه دانه” آرام و قرار را بر حشرات ضد کارگر حرام میکرد. تا دیروز در محاسبات و زد و بندها کارگر جایی نداشت، تا چه برسد به رای کارگر، حق کارگر و منافع و دخالت کارگر. خصوصی سازی هفت تپه با اولین مقاومت کارگری استخوان گلوی بورژوازی ایران شد. حکم خلع ید این استخوان را از گلو در میآورد.
 
درس اول خصوصی سازیها و هسته اصلی عمیقا ضد کارگری آن برای بورژوازی جهانی و بیش از همه برای جمهوری اسلامی سرسختی و در نهایت سرکوب است. خصوصی سازی فقط یک حکم نبود که با حکم دیگری باطل شود. “خصوصی سازی” زور و سرکوب بود، محاصره اقتصادی و قطع دستمزد و دفترچه درمانی را هم شامل شد. راه خصوصی سازی هفت تپه با کثیف ترین شخصیت ها و سیاستهای این حکومت سنگفرش است، میلیاردها دلار پول خرج شد، چند بار اوین و سپیدار پر و خالی شد. حریف نشدند. هیچ کس از میان وفادارترین صفوف حکومت هرگز نمیتواند بخود جرات دهد و خلع ید را به پروسه قضایی و گویا بررسی فساد و اهلیت توسط دادگاه مربوط کند. اگر کسی از میان صف کارگران در تشخیص پیروزی خود تردید بخرج میدهد اما در میان صفوف بورژوازی جای شک در شکست خود باقی نیست. صفی متشتت، زخم خورده و آبرو باخته، درندشتی از پرونده های رشوه و فساد خود گویا است. یادمان باشد، اعتصاب و نبرد کارگران در شوش و هفت تپه جریان داشت، اما مذاکرات و فرجام نهایی در تهران، در تالارهای مجلس، قوه قضائیه و دفتر ریاست جمهوری مهر پایتخت را بر خود داشت.
 
با حکم “خلع ید” هفت تپه و اعتصاب آن سر زبانها میافتد. تار و پود اعتصاب با کنجکاوی و اشتیاق مرور خواهد شد. اعتصاب هفت تپه تا اینجا در غیاب مکانیسم های همبستگی عملی و موثر سراسری طبقاتی کارگری در ایران، با تکیه به یک اتحاد عمیق، حول رهبران عملی کاردان و شور و اشتیاق توده کارگری یک نا ممکن را، ممکن و به صحنه سیاسی و مبارزه طبقاتی در ایران اضافه کرد. شش هزار کارگر در تن واحد در وانفسای دستمزد و معیشت بورژوازی و حکومت اسلامی آنرا با تمام جناحها و دسیسه و توطئه ها به بازی گرفتند. اما بسیار بیش از گذشته، هفت تپه رو به آینده کارگری جامعه تعلق دارد.
 
اولا، تا آنجا که به خصوصی سازی ها مربوط باشد، دور دیگری از کشمکش ها با الگوی هفت تپه پرونده خصوصی سازیها را از نو تعریف خواهد کرد،
 
ثانیا و مهمتر اینکه، در کشمکش های حاد کارگری بر سر معیشت، بیکاری، دستمزدها و کنترل کارگری، طبقه کارگر با تکیه بر پیروزی و اعتماد بنفس و بلند پروازی هفت تپه دست های بمراتب پر تری خواهد داشت.
 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)