به نجات خود برخیزیم!
 
تونل شماره ۴۲ در معادن کوهپایه های البرز شرقی آخرین تقلای زندگی دو معدنچی از تبار کارگری را در خود جای داد. تونل ۴۲ راه بازگشت از سفر روزانه آنها در پی دستمزد و نان را بست و آنها را در مصاف با صخره ها و گازهای سمی ناکام گذاشت. تونل ۴۲ تنها ۳۵ متری عمق زمین در فقدان ساده ترین اقدامات امنیتی قتلگاه معدنچیان بود و تنها کاری که هر لحظه از آن انتظار میرفت را “رخ داد”!
 
دو رفیق کارگر جز انتظار بیهوده از هیچ شانس برای نجات برخودار نشدند.
تونل شماره ۴۲ در ورودی معدن البرز شرقی، سنگ ها و صخره ها و حفره ها که هر یک بجای نشانی از نان میتواند گوری برای پیکر در هم کوبیده شود، امروز برای هر کارگری آشنا بنظر میرسد. ایران مملو از تونل ۴۲ است. محیط های کار که در هر گوشه و هر لحظه خطر مرگ در فجیع ترین شکل آن به کمین نشسته است. تلاش بی وقفه دستمزد که با هراس مهلک اخراج و قراردادهای سفید، با هراس گرسنگی و دستمزد زیر خط فقر، با هراس شلاق و زندان و سرکوب سنگفرش شده است.
 
امروز تونل شماره ۴۲ در معادن البرز شرقی دهان باز کرد تا خود را از بار دو جنازه خلاص کند، تا جا برای دور تازه تری از جنگ نا برابر با صخره ها، جا برای فرسودگی و عرق و سرفه ها، جا برای دشنام ها و نفرین ها، جا برای دلشوره های بازگشت باز شود.
 
بر خلاف “کی بود، کی بود” و دلقک بازی “تحقیقات” مجرمین دولتی و پادوهای شوراهای اسلامی، هیچ چیز ناگفته ای در دل معادن وجود ندارد، بجای آن باید خاک وزارت کار را در پی هزاران سند و مدرک و توطئه به توبره کشید که جان و هستی کارگران را به بازی گرفته اند.
 
کیفرخواست و انتقام معدنچیان خود را به زرادخانه اتحاد و حق طلبی تبدیل کنیم.
 
هفدهم اردیبهشت ۱۴۰۰
علیه بیکاری

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)