مذاکرات برجام در وین و چالشهای پیش رو
مذاکرات برجام در وین چالشهای بسیاری پیش روی خود دارد. انتظارات طرفین و عدم تحقق این انتظارات باعث شده مذاکرات سریع به نتیجه نرسد. اما اصلیترین چالش چیست؟ [نتیجه مذاکرات برجام و جنگ غیرمستقیم]
دور دوم نشست مذاکرات برجام در روز پنجشنبه ۲۶ فروردین در حالی پایان یافت که تنها برآیند آن تاکید بر ادامه مذاکرات بود.
حکومت ایران طبق آنچه از مدتی پیش اعلام و مکررا تاکید داشته، خواهان این امر است که تمامی تحریمها هستهای و غیرهستهای یکجا برداشته شوند و در صورت راستیآزمایی به برجام برگردد. [لغو تمامی تحریمها چرا همیشه از سوی حکومت ایران طرح میشود؟]
اما آمریکا در این بین تاکنون تلویحا قبول کرده، تنها تحریمهایی که متعارض با برجام هستند لغو شود.
اروپا کماکان نقش میانجیگری خود را ادامه میدهد و روسیه و چین نیز در موضعی که بیشتر به نفع حکومت ایران تعبیر میشود خواهان بازگشت آمریکا به برجام و برچیدهشدن تحریمها هستند بیآنکه اشاره قابل توجهی به نقض تهعدات برجامی ایران کنند.
مذاکراتی که به برجام ۲۰۱۵ منجر شد مذاکراتی بسیار طولانی بود که به اعلام خامنهای در سال ۱۳۹۱ شروع و در سال ۱۳۹۴ به برجام منتهی شد هر چند با خروج ترامپ از آن، با چالشهایی مواجه شد که اکنون شاهد آن هستیم.
مذاکرات برجام در وین چه چالشهایی را در پیش رو دارد؟
غنیسازی ۶۰ درصدی، با ۵۶.۳ درصد بیشتر از حد مجاز تعریفشده در برجام، اولین چالش است که علاوه بر آمریکا، تروئیکای اروپایی بعد از اعلام آن، مخالفت و نگرانی صریح خود را پیرامون آن اظهار داشتند.
چالش دوم را میتوان توقف اجرای پروتکل الحاقی از سوی حکومت ایران اعلام کرد بدین معنا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیگر دسترسی آنلاین به سایتهای هستهای ایران ندارد و این بر نگرانیها میافزاید.
سومین چالش؛ اصرار حکومت ایران بر لغو تحریمهای غیربرجامی مانند تروریسم، نقض حقوق بشر، برنامه موشکی و… است که موارد نقض آن همچنان ادامه دارد اما حکومت ایران خواهان برداشتهشدن تحریمهای مربوط به آن است.
این بدان معناست که اگر تحریمهای مربوط به موارد غیرهستهای مذکور، برداشته شود حکومت ایران دست بازتری در پیشبرد آنها خواهد داشت که ضررکنندهی آن، در وهله اول مردم ایران، کشورهای منطقه و در نهایت جامعه بینالمللی خواهد بود.
در زمینه نقض حقوقبشر و صرفا در حوزه داخلی یعنی ایران، کمیت و کیفیت نقض حقوقبشر شهروندان ایرانی، اقلیتهای دینی، قومی، فعالین سیاسی و… نیازی به توضیح ندارد.
تصدیق این نگرانی نیز تحریم و لیستگذاری سران سپاه و فرماندهان نظامی و ارگانهای سرکوب و نقش آنها در نقض حقوقبشر از سوی اتحادیه اروپا در روزهایی است که این اتحادیه در پی تلاش حداکثری برای مماشات با حکومت ایران و بازگرداندن آن به برجام میباشد.
در صحنهی منطقهای؛ درخواست عربستان و برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس در مذاکرات برجامی و اظهارنظرهای متعدد، متکثر و روزانه سران و مقامات این کشورها، پیرامون دخالتهای حکومت ایران در کشورهای منطقه موید نگرانی از این امر است.
در صحنهی بینالمللی نیز موضوع و پرونده تروریسم حکومت ایران که از دههها پیش همواره مطرح بوده به بلوغی رسیده که تنها در یک نمونه؛ دیپلمات تروریست آن؛ اسدالله اسدی به جرم توطئه بمبگذاری در گردهمایی مجاهدین خلق در دادگاهی در بلژیک به اشد مجازت در آن کشور محکوم شده است.
بر این نگرانیها و چالشها در مورد ایران باید موضوع انتخابات ریاستجمهوری پیشرو را نیز افزود که قطع یقین به میدانی برای جنگ قدرت و تنازع بر سر بقا تبدیل شده است.
به تفسیر چالشها و نگرانیها بابت حکومت ایران به همین میزان بسنده میکنیم، هر چند میتوان موارد بسیار دیگری از جمله اعتراضات و نارضایتی عمومی و… را بر آن افزود.
اما افزون بر همهی اینها، «اصلیترین چالش حکومت ایران» بیشک فشار خردکنندهی تحریمهای آمریکاست که مابهازاء عینی آن نارضایتی اقتصادی و سیاسی در داخل کشور است که اصلیترین تهدید نیز برای ولایت فقیه محسوب میشود.
چالشهای طرفهای دیگر شرکتکننده در مذاکرات برجام در وین
در سوی دیگر میز مذاکرات برجامی، سوژه اصلی آمریکاست. این کشور نیز با چالشهای متعددی در مذاکرات برجام در وین روبروست.
اولین این چالشها را شاید بتوان مخالفت اکثریت قریب به اتفاق جمهوریخواهان و برخی دمکراتهای سنگینوزن مانند رابرت منندز با بازگشت آمریکا به برجام ۲۰۱۵ و رفع کلیه تحریمها دانست. [مذاکرات برجام و هشدارها از درون آمریکا به بایدن]
دومین چالش آمریکای بایدن، در صورتی که قصد توافق و بازگشت به برجام ۲۰۱۵ داشته باشد را میتوان ناامیدی شرکای استراتژیکش در منطقه خاورمیانه دانست.
کشورهایی که در دستهبندیهای مختلف قابل تقسیم هستند از اسرائیل تا کشورهای عرب منطقه خلیجفارس که از توسعهطلبیهای حکومت ایران به تنگ آمدهاند تا حدی که امانوئل ماکرون خواهان حضور برخی از این کشورها در مذاکرات میشود.
این چالش آنجا مفهوم عینیتر به خود میگیرد که در صورت استمرار این روند و ناامیدی کشورهای حاشیه خلیج فارس از آمریکا، احتمال روآوردن آنها به رقبای آمریکا نظر چین پررنگتر میشود.
حملات رسمی و غیررسمی اسرائیل نیز از سوی برخی طرفها که تمایل به حل کدخدامنشانهی مشکلات حکومت ایران دارند به عنوان چالشی برای آمریکا در مذاکرات عنوان میشود.
برآیند نگرانی این دو دستهبندی را میتوان در شکلگیری پیمان صلح ابراهیم و پیمانهای مشابه به وضوح دید.
چالشهای کشورهای اروپایی در مذاکرات برجام در وین
هر چند ممکن است به نظر برسد کشورهای اروپایی طرف حساب برجام با چالشهای چندانی مواجه نباشند اما شاید اصلیترین چالشها مربوط به این کشورها باشد که سعی بر این دارند که مرده داخل تابوت برجام را زنده کرده و آمریکا و حکومت ایران، با آن همه چالشها را بر سر یک میز نشانده و آنها را با هم به توافق برسانند!
در این بین سخنان خامنهای در روز ۲۵ فروردین تاملبرانگیز بود وقتی که گفت: «باید مراقبت بشود که مذاکره فرسایشی نباید بشود؛ نباید جوری باشد که طرفها بخواهند همین طور مدام این مذاکره را کش بدهند که این برای کشور ضرر دارد».
به «اصلیترین چالش حکومت ایران» در قبلتر برمیگردیم. چه چیز جز ترس از اعتراضات کف خیابان ناشی از نارضایتی عمومی مردم از حکومت، میتواند ترجمان «ضرر» در سخنان خامنهای باشد؟
اصلیترین چالش در اینجاست نه در مذاکرات برجام در وین.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.