مثل خیلی چیزهای دیگر روند و تحولات انتخابات ریاست جمهوری ایران را نیز از طریق اینترنت و رسانه های اجتماعی دنبال می کردم. این نمودار آخرین مورد از پیشبینی های من در مورد نتیجه انتخابات بود که جمعه گذشته پیش از آغاز رای گیری، در فیسبوک و توییتر منتشر کردم. روند انتخابات ثابت کرد آمار موجود در چارت فوق و چند نمودار و تحلیل دیگر که از چند هفته پیش از انتخابات منتشر کردم، درست ترین تحلیل های آماری ارایه شده در میان همه تحلیل های منتشر شده توسط رسانه ها، خبرگزاری ها، موسسات افکار سنجی و نظر سنجی های داخل و خارج از ایران بوده است.
می خواهم بگویم چگونه این تحلیل را انجام دادم و به نقاط ضعف و قوت خود و سایر آمار های منتشر شده اشاره کنم چون انجام گرفتن درست چنین افکارسنجی هایی کاربردهای گسترده در روابط عمومی، بازاریابی، سیاست و مطالعات اجتماعی دارد. قبل از هرچیز بگویم که آنچه پیشبنی و منتشر کردم به هیچ عنوان ناشی از گمانهزنی سیاسی نبوده است، بنای تبلیغ یا تشویق به نفع هیچ کاندیدایی نیز نداشته است. من به دلایلی که بازگوکردنش ربطی به این مقاله ندارد اصلن در انتخابات شرکت نکردم در عین حال برای همه کسانی که به هریک از کاندیداها رای دادند یا به هر دلیلی رای ندادند احترام قایلم و مطمئنم اکثر قریب به اتفاق کسایی که رای دادند یا رای ندادند همه به فکر هم بودند به فکر آینده ای بهتر برای کشورشان بودند. اما تحلیلی که انجام دادم و در این مقاله آن را تشریح می کنم مانند هر بررسی علمی مبتنی بر داده های موجود و عاری از هر گونه اعمال نظر یا سلیقه شخصی بوده است.
کاری که انجام دادم “افکارسنجی” بود و آنچه مورد بررسی قراردادم حرف ها، کنجکاویها، سوالها، امیدها و نگرانی های مردم بود که در رسانه های اجتماعی به صورت عمومی مطرح می کردند یا در گوگل جستجو می کردند یا در وبلاگ ها و سایت های خبری می نوشتند. در شیوه مورد استفاده، هیچ نظر سنجی انجام ندادم از کسی نپرسیدم به چه کسی رای می دهد و اساسا پرسشنامه ای نیز طراحی نکردم.
این شیوه نوین از پژوهش است که به جای پرسش و مطالعه نظرات افراد کمی به عنوان “جامعه نمونه”، اقدام به بررسی هرآنچه در رسانه های اجتماعی منتشر می شود، می کند. وقتی مقوله به بزرگی انتخابات باشد این حجم کلان اطلاعات نوعی از دادههاست که اصطلاحا به آن Big Data یا بزرگداده می گویند با تکنیک های مختلف شناسایی، جمع آوری و مورد بررسی قرار می گیرد.
گمانه ها
از ابتدا یکی از مواردی که مورد بررسی قرار دادم امتیاز کلاوت بود امتیاز کلاوت شاخصی برای اندازه گیری نفوذ و تاثیر گذاری افراد است که به همه کاربران رسانه های اجتماعی امتیازی بین ۱۰ تا ۱۰۰ می دهد و تاثیر گذاری آنها را به صورت علمی برآورد می کند. آخرین وضعیت کاندیداها از نظر امتیاز کلاوت تا چهار روز پیش از انتخابات را اینجا منتشر کردم. اما کلاوت به تنهایی بیان گر میزان محبوبیت نیست و امتیاز کلاوت ارتباطی به درصد رای هم ندارد کلاوت تنها یک شاخص جانبی برای برآورد موفقیت کاندیداها در تعامل با کاربران رسانه های اجتماعی است ، در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا امتیاز کلاوت دو کاندیدای نهایی باراک اوباما ۹۸ و میت رامنی ۸۸ است.
یکی دیگر از موارد مورد بررسی برای افکار سنجی در رسانه های اجتماعی تعداد توییت بر ساعت است به صورت منطقی تعداد توییت های مرتبط با یک کلمه، یک فرد یا یک موضوع معیار دقیقی از اهمیت آن را نشان می دهد، در مورد انتخابات ایران، در چند هفته مانده به انتخابات از روزهای نام نویسی در روزهای نخست و هنگام مناظره ها متوسط توییت های فارسی که به انتخابات مرتبط بود حدود ۵۰۰ توییت بر ساعت بود ولی همزمان با مناظره دوم رکورد توییت های مرتبط با انتخابات به ۷۷۵۰ توییت در ساعت رسید ( اینجا توییت کردم). درنهایت با داغتر شدن جو انتخابات به صورت متوسط تعداد کل توییت های مرتبط با انتخابات در سه هفتهی منتهی به انتخابات را حدود ۷۰۰ توییت بر ساعت برآورد می کنم.
یکی دیگر از مواردی که در دوره انتخابات در نظر داشتم میزان جستجوی نام کاندیداها و عبارات مرتبط با آنها در گوگل بود این شاخص در مطالعهی گرایشات جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است به همین دلیل هم سالهاست که گوگل با معرفی “گوگل ترند” و چند ابزار دیگر امکان انجام بررسی های دقیقی را به کاربران می دهد. در مورد انتخابات ایران به عنوان مثال در یک بررسی ساده به تاثیر حذف هاشمی از انتخابات پرداختم و در همان زمان که صلاحیت هاشمی رد شد اینجا منتشر کردم.
در طول مدت تبلیغات گاهی به داده های جالبی هم می رسیدم، چند روز قبل از انتخابات اینجانوشتم:
ایرانی ها در هفته گذشته، دو و نیم بار بیشتر از “سکس” به “روحانی” فکر کرده اند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
سایت آی پز مال یک ایرانی هست.اسمش رو یادم رفته.رادیو فردا حتی باهاش مصاحبه هم انجام داد و از متد های نظرسنجیش پرسید. اگر توی آرشیو بگردید پیدا میکنید.برای خودم هم جالب بود که چرا یک موسسه آمریکایی اینقدر به انتخابات ایران علاقمند شده که هزار و خرده ای مصاحبه تلفنی برای نظرسنجی انجام داده…اسم موسس ش رو قبلا در روزنامه های اصلاح طلب دیده بودم…
دوشنبه, ۲۷ام خرداد, ۱۳۹۲
عزیز دل، احتمال اینکه رعدبرق بخرد سر سوزنی که در دست دارید صفر نیست.
بنا به ریز نتایج دلیل اصلی پیروزی آقای روحانی افزایش غیر منتظره رای او در مناطق روستایی بوده است.
دوشنبه, ۲۷ام خرداد, ۱۳۹۲
عزیز دل، احتمال اینکه رعدبرق بخرد سر سوزنی که در دست دارید صفر نیست.
بنا به ریز نتایج دلیل اصلی پیروزی آقای روحانی افزایش غیر منتظره رای او در مناطق روستایی بوده است.
دوشنبه, ۲۷ام خرداد, ۱۳۹۲
روند کاریتان به نظرم جالب بود. در مورد بالا درآمدن جلیلی یک نظر دارم که ممکن است کمکتان کند. در این انتخابات (پس از حذف عارف) تنها دو کاندیدا تابلوی ایدئولوژیک سازمان یافته داشتند روحانی و جلیلی. به همین دلیل نمود بیشتری در فضای وب فارسی داشتند. روحانی دارای حجم بالایی از طرفداران ترقی خواه( اعم از اصلاح طلب، جنبش سبزی و .. بوده) که به طور خودجوش و یا ستادی برای ایشان فعالیت کردند و فضای وب فارسی به طور سنتی همواره تحت تاثیر طرفداران این دیدگاه بوده است. جلیلی هم طرفداران منظمی در جبهه راست افراطی داشته که این گروه چندی است ورودی قدرتمند به در فضای وب فارسی دارند اعم از وبلاگها، سایتهای خبری و پیجهای فیسبوکی، که این دسته بسیار نظام مند عمل میکنند، اما قالیباف چنین ویژگی ای نداشته، چون از طرف راست افراطی حمایت نمیشده و جریان سنتی اصولگرایان هم از او حمایتی نکرده و اگر هم حمایتی از راست سنتی دریافت میکرد باز هم کمکی نمیکرد چرا که راست سنتی حضور قدرتمندی در وب فارسی ندارد. بیشتر رای قالیباف از طبقه متوسط شهری بوده که در اثر فعالیتهای او در مدیریت شهری به دست آمده است و این گروه به او تعصب ایدئولوژیک و گفتمانی نداشتند و کاهش آرای او در طول تبلیغات مصداقی بر این مدعاست. (البته در روزهای آخر بخشی از آرای راست افراطی به علت احساس اقبال بیشتر او نسبت به جلیلی به حساب او واریز گردید که ذاتا میتوانست به حساب جلیلی برود و نتایج شما درست تر باشد). لذا جلیلی و روحانی به علت بار قوی گفتمانیشان نسیت به دیگران، بروز و نمود بیشتری در این فضا داشته اند. فضایی که مرجع داده های شما بوده. اگر مسائل اجتماعی و اثر تبلیغات گفتمانی (روحانی و جلیلی) و غیر گفتمانی (قالیباف و رضایی) را به تحلیلتان اضافه کنید به این مشکل برنخواهید خورد. چرا که آرای غیرگفتمانیبه علت نداشتن تعصب کفی نمود کمتری از خود در فضای وب دارند. صد درصد اگر انتخابات دو قطبی بود قطعا جواب بهتری میگرفتید.
دوشنبه, ۲۷ام خرداد, ۱۳۹۲
با اینکه اطلاعاتم در مورد روشهای مورد اشاره تقریباً ۰ است ولی همینقدر متوجه شدم که این روش بسیار نتیجه بخش تر از روشی نظر سنجی تلفنی است که نه تضمینی برای پاسخهای داده شده است و نه وزن و چگالی دموگرافیک پرسش شوندگان.
استفاده کرذم هرچند همه را نفهمیدم.
دستتان درد نکند موفق باشید
دوشنبه, ۲۷ام خرداد, ۱۳۹۲