مقدمه مترجم: ۱۶ اکتبر ۲۰۱۹ ارتش ترکیه مناطق کردنشین و کانتون‌های شمال سوریه را مورد حمله و بمباران هوایی قرار داد. با توجه به شانه خالی کردن ایالات متحده از مسئولیت‌های خود در قبال این مناطق، و در اقدامی تعجب‌برانگیز نخست‌وزیر اسرائیل از کردهای سوریه حمایت کرد و آن‌ها را مردم شجاعی خطاب قرار داد که مورد حمایت اسرائیل‌اند.

سحر واردی{۱} یک فعال در حوزه‌ی ضد نظامی‌گریِ اسرائیل و یکی از بنیانگذاران جنبش حموشیم{۲} است که چند روز پس از حمله‌ی ترکیه به کردهای سوریه یادداشت کوتاهی را در خصوص واکنش نخست‌وزیر اسرائیل و دولتش به این اتفاق نگاشته است. حموشیم فرآیندی است برای دعوت به جنبش «ائتلاف زنان برای صلح»{۳} و «انجمن آمریکاییِ خدمات دوستانه»{۴} که برای ایجاد صلح و عدالت اجتماعی در ایالات متحده و سراسر جهان فعالیت می‌کند و در سال ۲۰۱۴ آغاز گشته است. حموشیم به افشای هزینه‌های انسانیِ واقعی صنعت نظامی اسرائیل و تجارت اسلحه می‌پردازد و هم‌چنان تلاش می‌کند تا با آن مقابله کند. ترجمه‌ی پیشِ‌رو متنی است از سحر واردی یکی از اعضای «ائتلاف زنان برای صلح» و هم‌چنین یکی از بنیانگذاران جنبش حموشیم در خصوص رویکرد اسرائیل در برابر حمله‌ی ترکیه به کانتون‌های شمالی سوریه.

****

همبستگی اسرائیل با کردها نه فقط به دلیل اینکه سلاح‌های اسرائیلی یکی از اصلی‌ترین ابزارهای متجاوزان در حمله به کردهاست، بلکه به این دلیل که حمایت از استقلال کردها در حالی صورت می‌گیرد که میلیون‌ها فلسطینی از همچون حقوقی توسط اسرائیل محروم گشته‌اند، دارای ابهامی دوگانه است.

از زمان حمله‌ی ترکیه به منطقه‌ی روژاوا در شمال سوریه در هفته‌ی گذشته، صدای حمایت و پشتیبانی دولت اسرائیل از کردهای سوریه به گفتمان مسلط آن‌ها تبدیل شد. یک روز پس از آغاز حمله‌ی ترکیه، نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو در توئیتر نوشت: «اسرائیل قویاً حمله‌ی ترکیه به مناطق کردهای سوریه را محکوم می‌کند و نسبت به پاکسازی قومیتی کردها توسط ترکیه و همراهانش هشدار می‌دهد. اسرائیل آمادگی دارد تا به طور جدّی به مردم شجاع کرد کمک‌های بشر دوستانه کند».

ده‌ها سال است که سیاستمداران اسرائیلی تلاش می‌کنند تا رابطه‌ی میان یهودیان و کردها را انعکاس دهند. روایت‌های غالب اسرائیلی مشارکت‌های سیاسی و اخلاقیِ به ظاهر قوی با کردها را نشان می‌دهند. در هر صورت یک نگاه عمیق‌تر نشان می‌دهد که همبستگی اسرائیل با کردها یک منفعت‌طلبی محض است.

طی سال ۲۰۰۰ ارتش اسرائیل به وسیله‌ی آموزش نیروهای کرد در سوریه و عراق از آن‌ها پشتیبانی می‌کرد. بر اساس بانک اطلاعاتی انتقال سلاح موسسه‌ی پژوهشی صلح بین‌المللی استهکلم{۵}، اسرائیل در همان زمان ۱۷۰ فروند تانک M60T  به ارزش ۶۸۸ میلیون دلار را به ترکیه فروخت.

اعلام این خبر در سال ۲۰۰۲ همزمان شد با دستور بولنت اجویت{۶} نخست وزیر وقت ترکیه در راستای غیرقانونی اعلام کردن کلاس‌های زبان کردی در مدارس و دانشگاه‌های سراسر کشور، که بیش از ۱۰۰ کرد در اعتراض به این تغییر دستگیر شدند. همچنین در همان سال ناظر پخش تلویزیونی ترکیه ایستگاه تلویزیونی طرفدار کردها را به مدت یک سال تعلیق کرده و اتحادیه‌ی اروپا پ‌ک‌ک – حزب جدایی‌طلب کردها که از اوایل دهه‌ی ۸۰ میلادی به وسیله‌ی جنبش مسلحانه علیه ترکیه مبارزه می‌کند – را به درخواست ترکیه وارد لیست سیاه سازمان‌های تروریستی خود نمود. همه‌ی این موارد هیچ اعتراضی از سوی اسرائیل را به دنبال نداشت.

در سال ۲۰۰۹، ترکیه از مشتریان سطح اول سلاح‌های اسرائیلی بود. در همان سال بود که دادگاه قانون اساسی ترکیه فعالیت حزب دموکراتیک خلق – حزب اصلی ملی‌گرایان کرد در ترکیه – را ممنوع اعلام کرد و سپس رهبرانش را به جرم تروریسم محاکمه کرد. به طور‌کلی، در سرکوب دولت ترکیه علیه حزب دموکراتیک خلق ۱۴۰۰ نفر زندانی و ۹۰۰ نفر بازداشت شدند.

در هر حال، این سرکوب علیه ملی‌گرایان کرد اتفاقی نبود که خللی در روابط نظامی ترکیه و اسرائیل ایجاد کند. رئیس‌جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان در مخالفت با عملیات «سرب گداخته‌ی اسرائیل»{۷} علیه منطقه‌ی غزه در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹ مصمم بود، تا آنجا که گفت «جنگ روابط نظامی میان کشورها را خدشه‌دار می‌کند». اسرائیل تا سال ۲۰۱۰ به صادرات اسلحه به ترکیه ادامه داد، اما به دنبال حمله‌ی اسرائیل به شناوری در غزه که موجب کشته شدن ۸ تبعه‌ی ترکیه‌ای شد، در سال ۲۰۱۱ کاهشی در روند فروش اسلحه ایجاد شد و سپس روابط دیپلماتیک اسرائیل و ترکیه به حالت تعلیق در آمد. چنانچه مشخص است این حملات ویژه‌ی اسرائیل علیه مردم فلسطین و حامیان آن‌ها بود که روابط نظامی ترکیه و اسرائیل را با اختلال مواجه ساخت نه خشونت مداوم دولت ترکیه علیه کردها.

چگونه می‌توان حمایت اسرائیل از کردها را چه به لحاظ عملی و چه در سطح شعار درک کرد، وقتی که به طور همزمان سلاح‌های اسرائیلی اهرم قدرت اصلی حمله به مردم کرد است؟ پاسخ به این سوال بسیار ساده است: دولت اسرائیل تا زمانی که منافعی نصیبش شده از کردها حمایت می‌کرد، و زمانی که متجاوزان به کردها منافع اقتصادی و سیاسی اسرائیل را به نحو بهتری تأمین کردند به سوی آن‌ها رفت. در چنین مواقعی، مثلاً در اغلب سال‌های دهه‌ی ۲۰۰۰، اسرائیل هر دو – حمایت از کردها و فروش سلاح به ترکیه – را به طور همزمان انجام می‌داد.

اگر حمایت اسرائیل از نیروهای کرد در عراق منافع اسرائیل مبنی بر تضعیف سوریه و نفوذ ایران در منطقه را تأمین کند، عالی است. اگر اسرائیل بتواند از فروختن پهباد، همچون پهبادهایی که در حمله‌ی ترکیه به کردهای شمال عراق در سال ۲۰۰۸ مورد استفاده قرار گرفت سودی به جیب بزند نیز عالی می‌شود.

آیلت شاکد وزیر دادگستری پیشین اسرائیل حمایت خود از کردها را به وضوح اعلام کرد و گفت: «ما باید به طور آشکار به دنبال ایجاد کشوری کردی باشیم که ایران را از ترکیه جدا کند و روابطی دوستانه با اسرائیل داشته باشد». حمایت از یک دولت کرد به چه منظور است؟ به این دلیل که این کشور بین ترکیه، ایران و اسرائیل، یک دوست متحد برای اسرائیل باشد. این خواست استقلال‌طلبی برای کردهای مورد ستم قرار گرفته توسط اسرائیل، هیاهوی خبیثانه‌ای است که با حقوق مسلّمِ خودمختاریِ میلیون‌ها فلسطینی ِ تحت کنترل و اشغالگری اسرائیل به شدّت در تناقض است.

باید همواره به یاد داشته باشیم که موضع اسرائیل در قبال کردها نه از یک انگیزه‌ی اخلاقی، بلکه ناشی از منفعت‌طلبی آن‌ها است. تا زمانی که اسرائیل به اشغال حقوق میلیون‌ها فلسطینی ادامه می‌دهد نمی تواند در راه آزادی ملت‌های دیگر مبارزه کند و ادّعا کند که تمایل دارد در این راستا کارهای خوبی انجام دهد.

 

متن فوق ترجمه‌ای است از:

 

https://lobelog.com/the-hypocrisy-of-israels-alliance-with-the-kurds/

 

 

پی‌نوشت‌ها:

{۱} Sahar Vardi

{۲} Hamushim

{۳} Coalition of Women for Peace: یک سازماندهی فمنیستی در برابر اشغال فلسطین با هدف صلح است که در نوامبر سال ۲۰۰۰ تأسیس شد.

{۴} American Frieds Service Committee

{۵} SIPRI

{۶} Bulent Ecevit

{۷} Operation Cast Lead: این روز در میان اعراب به کشتار غزه و یا کشتار شنبه‌ی سیاه معروف است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)