به نظر من این حرف که «شرکت کردن در انتخابات باعث مشروعیت نظام می‌شود» درست نیست. قبلش دو تا نکته را تاکید کنم. یکی این‌که این حرف‌های من در مورد رای دادن ما افراد معمولی است و در مورد حمایت گروه‌ها یا  اشخاص سیاسی از نامزدها مصداق ندارد. یعنی من همان‌طور که به نظرم رای ندادن بی‌ثمر است، حمایت گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی از روحانی و عارف هم اشتباه است. نکته دوم هم این‌که به نظر من رای ندادن، دلایل قابل‌تامل‌تر دیگری هم دارد که دست‌کم برای من رد کردنشان اصلا ساده نیست، و در نتیجه این نوشته در رد رای ندادن نیست. فقط در رد این استدلال است.

اساس حرفم دو چیز است: یکی این‌که تحریم، حتی اگر مفید باشد، ممکن نیست. چون قاعدتا بالای ۵۵ درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند و نظام راحت ۷۵ درصد اعلامش می‌کند. دوم هم این‌که با پذیرش فرض اول، اتفاقا احتمال این‌که مشارکت امثال ما مشروعیت نظام را به خطر بیندازد یا کم کند، بیشتر است تا رای ندادن ما.

۱. بر اساس بیشتر نظرسنجی‌هایی که در این روزها انجام شده، بیشتر از ۵۵ درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند. اگر مثلا بخواهیم نرخ مشارکت را با انتخابات سال ۸۴ (که حدود ۶۰ درصد بود) هم مقایسه کنیم به نظر می‌رسد که مشارکت در شهرهای کوچک و روستاها که حدود نصف جمعیت رای‌دهنده هستند، به دلیل هم‌زمانی این انتخابات با انتخابات شوراها از سال ۸۴ بیشتر باشد. در شهرها هم، دست‌کم در اطراف من، مشارکت از ۸۴ کمتر است اما نه در آن حد که نرخ کلی مشارکت خیلی پایین‌تر باشد و قاعدتا در این پنج روز تعداد رای‌دهنده‌ها بیشتر هم خواهد شد. در نتیجه مثلا ۶۰ درصد مردم در انتخابات شرکت می‌کنند و جمهوری اسلامی هم راحت اعلام می‌کند ۷۵ درصد. نه تفاوتش آن‌قدر است که از نظر تبلیغاتی نشود این کار را کرد و نه در این بخش اصولا مخالفتی در کار خواهد بود. ضمن این‌که خامنه‌ای این‌قدر در این روزها از اطمینانش به مشارکت گسترده گفته که اعلام مشارکت بالا را ناگزیر کرده.
بالاخره از بین بردن یا آسیب زدن به مشروعیت باید مخاطبی داشته باشد. اگر مخاطب خود نظام است که یعنی واقعا فکر می‌کنیم نمی‌دانند؟ به نظرم بخصوص بعد از ماجرای هاشمی و استقبالی که از آمدنش شد، دست‌کم موضع ما برای آنها روشن است.
اگر مخاطب مردم هستند که باز به نظرم چه پای صندوق برویم و چه نرویم می‌دانیم و می‌دانند. یعنی اگر مثلا ۷۰ درصد مردم پای صندوق بروند مردم فکر می‌کنند که عجب، پس همه طرفدار جمهوری اسلامی هستند؟ در مورد دنیا هم که کلا معیارهای آنها چیزهای دیگری است و ضمنا همان مشارکت ۶۰ درصدی هم از مشارکت در خیلی از کشورهای دنیا بیشتر است.

۲. نوشتم که به نظرم احتمال این‌که مشارکت امثال ما مشروعیت نظام را به خطر بیندازد یا کم کند، بیشتر است تا رای ندادن ما. به نظرم در این مورد ۸۸ بهترین مثال است. به نظر من هیچ اتفاقی به اندازه ۸۸ مشروعیت جمهوری اسلامی را بین بخش بزرگی از مردم و همین‌طور آدم‌های خود نظام کم نکرد. خارج از ایران هم، نه به اندازه داخل ایران، ولی موثر بود (در جهان اسلام حمایت ایران از بشار اسد، بیشتر به مشروعیت جمهوری اسلامی آسیب زد). اگر سناریوی مشارکتی بند ۱ را بپذیریم یعنی هر چه تعداد بیشتری از ما پای صندوق برویم، زحمت جمهوری اسلامی برای درآوردن آدم موردنظرش بیشتر خواهد شد، و اگر این زحمت از حدی بیشتر شود، می‌تواند مشروعیتش را هم کم کند. البته به نظر من به دلایل مختلف (از جمله نامزدهای ضعیف، دلسردی بعد از ردصلاحیت هاشمی، ائتلاف دیر، خاطره ۸۸ و …) رای‌های ما آن‌قدری نخواهد بود که طرف را به دردسری بیندازد ولی در هر صورت رای ندادن هم قطعا دردسری برایش ایجاد نخواهد کرد.

باز تاکید کنم که می‌دانم این دلیل، تنها و یا قوی‌ترین دلیل کسانی که نمی‌خواهند رای دهند نیست

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com