گرانی مسکن، پشتبام خوابی و اجارهنشینی دو خانواده در یک واحد
ورود مسکن به بورس و در پی آن گرانی سرسامآور قیمت مسکن و اجارهبها در ایران در ماههای اخیر باعث شده است، اقشار کم درآمد به پشتبام خوابی و اجارهنشینی دو خانواده در یک واحد و … روی بیاورند.
میانگین قیمت هر متر مربع مسکن در شهر تهران طی خرداد ماه ۹۹ به بیش از ۱۹ میلیون تومان رسید که حدود ۲ میلیون تومان بیشتر از اردیبهشت ماه بوده است.
آنطور که ایسنا در ۴ تیر ۹۹ نوشت «خرداد ماه ۱۳۹۹ میانگین قیمت مسکن شهر تهران به ۱۹ میلیون و ۷۱ هزار تومان در هر متر مربع رسیده که نسبت به ماه قبل که متوسط قیمت ۱۷ میلیون و شش تومان بود، ۱۲.۱ درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل که نرخ خانه در تهران متری ۱۳ میلیون و ۴۲۵ هزار تومان بود ۴۲.۱ درصد افزایش نشان میدهد.»
ایسنا در مطلب دیگری در روز ۵ تیر افزود «در شرایطی که متوسط قیمت مسکن شهر تهران طی یک ماه گذشته ۲ میلیون تومان افزایش پیدا کرده، در منطقه یک افزایش ۹ میلیون تومانی داشته است.»
با توجه به افزایش قیمت مسکن در کلان شهرها به خصوص از بهمن ماه سال گذشته تاکنون، یک عضو مجلس نظام در روز ۴ تیر اعلام کرد «گرانی مسکن به روستاها نیز رسیده است.»
براساس آمارهای رسمی بیش از نیمی از خانوارهای شهری ایران درآمدی پایینتر از هزینههای خود دارند. افزایش قیمت مسکن، نرخ اجارهبها هم بیشتر میکند.
در حال حاضر نرخ اجارهبها دستکم ۴۲ درصد به نسبت زمان مشابه در سال قبل افزایش یافته است.
بر اساس آخرین سرشماری ۲۵ میلیون خانوار ایرانی وجود دارد که از این جمعیت حدود ۳۷ درصد از خانوارها اجارهنشین هستند.
همچنین طبق آمارهای رسمی حدود ۵۰ درصد از خانوارها در کلانشهر تهران در خانههای اجارهای زندگی میکنند.
با احتساب این آمار میشود فهمید چرا هیچ کنترلی از سوی نظام ولایت فقیه بر روی قیمت مسکن و اجاره بها اعمال نمیشود و با وارد کردن آن در بورس نظام در پی چه اهدافی است.
به عبارت دیگر این یک منبع درآمد هنگفت برای برخی ارگانها و عوامل حکومت است که در زمینه ساخت، فروش و اجارهی مسکن سرمایهگذاری کردهاند.
بر اساس تفاهمنامه بین وزارت راه و شهرسازی و سازمان بورس نظام، مسکن هم از اردیبهشت سال جاری وارد بورس شد.
هدف از این تفاهمنامه به ظاهر تأمین مالی پروژههای مسکن عنوان شده اما عملاً مهمترین هدف این تفاهمنامه این است که مسکن خود را به بازار سرمایه و طلا برساند.
سقوط ارزش ریال همزمان با افزایشهای نامتعارف در بازار سرمایه، بازار مسکن را بر سر دو راهی فروپاشی و یا بالا آمدن تا سطح بازار سرمایه، طلا و دلار قرار داد.
نظام ولایت فقیه اما در پی سیاست غارتگری و تامین کسری بودجه و بیتوجه به نیاز شهروندان به سرپناه، برای خروج از این دوراهی چاره کار را در ورود بازار مسکن به بازار بورس جست.
همچنین در سالهای اخیر مقرر شده بود از خانههای خالی که در اختیار ثروتمندان وابسته به سران نظام است مالیات اخذ شود امری که راه به جایی نبرده است.
مسکن بعد از تغذیه، اساسیترین نیاز هر خانوار است. ارقام و اعداد ساده بر زبان آورده میشوند یا بر روی کاغذ جاری میشوند اما وقتی پای پرداخت اجاره بها توسط اقشار کمدرآمد جامعه به میان میآید که دیگر آرزوی خرید خانه را نیز نمیتوانند داشته باشند، عمق فاجعه خود را نشان میدهد.
پیش از این در سالهای اخیر شاهد فجایعی در پدیده مسکن بودهایم؛ گورخوابی، لولهخوابی، کارتنخوابی و … که دستاوردهای شوم حاکمیت ولایت فقیه برای مردم ایران بوده است.
اما با افزایش بهای مسکن و اجاره آن، جایگزینهایی که برای خانوادههای کمدرآمد علاوه بر فجایع قبل، بر جای میماند، دهشتناک است؛ پشتبام خوابی و اجارهنشینی دو خانواده در یک واحد، مغازهخوابی، زندگی در آلونک، کپر و حلبیآباد و …
راندهشدن به حاشیه شهرها حاصل این وضعیت نابسامان است. محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، گفته بود میزان حاشیهنشینی در کشور به ۳۸میلیون نفر رسیده که از این تعداد، ۷.۶ میلیون نفر در نزدیکی آرامستانها زندگی میکنند.
محبوبفر افزوده بود «حاشیهنشینی در تهران تا ۶۰ درصد افزایش یافته است. بخشی از حاشیه شهرها زاغهنشینی، بخش دیگر چادرنشینی و بخشی نیز خانههای نامناسب و غیراستاندارد تشکیل شده است و این حاشیهنشینها بد مسکن هستند. تعداد زنان سرپرست خانوار در کشور افزایش یافته است. برخی از این زنان بهدلیل آنکه بدون سرپناه هستند اکثراً در خرابهها، ساختمانهای مخروبه، گودالها و کانالها زندگی میکنند.»
روزنامه شهروند به تازگی از «فروش طلا و وام ازدواج، همچنین ماشین زوجهای جوان برای تهیه اجاره مسکن» خبر داد.
همچنین علی نوذرپور، شهردار منطقه ۲۲ تهران اخیرا اعلام کرد «اجاره هر شب زیر آسمان خوابیدن از ۲۵ هزار تومان به ۵۰ هزار تومان افزایش یافته است.»
شرق نیز در گزارشی در روز ۴ تیر از «کوچ اجارهنشینها به حاشیه قبرستانها» خبر داده بود.
ایلنا نیز ۳ تیر خبر از افزایش درخواست اجارهنشینی دو خانواده در یک واحد، بهصورت همخانگی داد و نوشت: «شاید تا سالهای قبل این همخانگی بین مجردها افزایش یافته بود اما امروز گزارشهایی حاکی از اجارهنشینی دو خانواده در یک واحد به گوش میرسد که نشانه عمق درماندگی مستاجران و کاهش قدرت این قشر در پرداخت اجاره است».
نگاهی بر این آمار و ارقام و فجایع وقتی برجستهتر میشود که به این حقیقت تلخ اشاره شود که حق مسکن اختصاص یافته با کارگران فقط ۱۰۰ هزار تومان است.
محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی نظام در روز ۲۵ خرداد ۹۹ اعلام کرد «قیمت مصالح ساختمانی لجامگسیخته است. شرایط مسکن التهابی است.»
بیشک «التهاب» واژهای است برای کاستن از عمق فاجعهی مسکن در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه. آنچه به جای واژهی «التهاب» شاید بتوان به کار برد «آتش زیر خاکستر» است که شاید بزودی در شهرهای کشور شاهد شعله کشیدن آن باشیم.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.