کسی که سعید کریمیان را کشت به عاقبت کار اندیشید؟

کسی که سعید کریمیان را کشت به عاقبت کار اندیشید؟

خبرگزاری آناتولی ترکیه ۹ اردیبهشت ۹۶ از ترور سعید کریمیان مدیر شبکه جم تی‌وی در استانبول خبر داد.

‌خودروی سعید کریمیان، عصر شنبه در منطقه ساری‌یر استانبول مورد حمله مسلحانه افراد نقاب دار قرار گرفت که در نتیجه این حمله دو سرنشین خودرو کشته شدند.

این حادثه در خیابان آیازاغای منطقه ساری‌یر استانبول رخ داد. مهاجمان نقاب دار این حمله نیز با خودرو خود از محل حادثه متواری شدند. مهاجمان، خودرو خود را در منطقه کمربورغاز استانبول آتش زدند.

بلافاصله بعد از ترور کریمیان خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس، و خبرگزاری نیروی قدس (نیروی برون مرزی سپاه)، تسنیم، با انتشار عکسی در این دو خبرگزاری، مدعی شدند که کریمیان در ارتباط کاری فعال با سازمان مجاهدین خلق ایران بوده و توسط این سازمان ترور شده است.

سایر خبرگزاریهای حکومت مانند تابناک، خبرگزاری میزان و … به نقل از سپاه، شروع به نشر گسترده این خبر کردند که کریمیان توسط این سازمان مخالف ایرانی ترور شده است.

روز یک شنبه «شورای ملی مقاومت ایران» که در فرانسه مستقر است اطلاعیه‌ای منتشر کرد و پرده از حقایق جدیدی برداشت.

«شورای ملی مقاومت ایران» در این اطلاعیه افشا کرد که خبرگزاریهای سپاه؛ فارس و تسنیم با جعل عکسی از سعید کریمیان و جایگزین کردن تصویر او با ژرارد دپره بلژیکی در کنار مریم رجوی پرزیدنت شورا سعی در توجیه دلایل سپاه برای ترور بی‌رحمانه کریمیان دارد.

عکس واقعی ژرارد دپره  در کنار مریم رجوی که توسط فارس و تسنیم دستکاری شده بود نیز توسط شورای ملی مقاومت ایران منتشر شده است.

شورای ملی مقاومت ایران همچنین اعلام کرد: «رسانه‌های اطلاعات و سپاه حکومت از مدتها پیش با پخش اخبار و زندگینامه‌های دروغین در مورد سعید کریمیان برای ترور و انتساب آن به مجاهدین زمینه‌سازی می‌کردند.

پس از ترور نیز خبرگزاریهای سپاه پاسداران و نیروی قدس (فارس و تسنیم) و سایتهای اطلاعات جمهوری اسلامی! بلادرنگ و به‌صورت کاملاً برنامه‌ریزی شده، به بازپخش همین جعلیات مبادرت کردند.

سپاه پاسداران و  وزارت اطلاعات با دروغهای زنجیره‌یی و جعل عکس و فیلم ادعا می‌کردند که سعید کریمیان که با مجاهدین همکاری تلویزیونی داشته، از کودکی در قرارگاه اشرف بزرگ شده و پدرش از شهیدان عملیات فروغ جاویدان است که همه اعضای خانواده‌اش را مخفیانه به اشرف برده بود.

هیچ‌یک از این مطالب صحت ندارد و کذب محض است و توسط سعید کریمیان از جمله در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲ تکذیب شده بود.»

ولایت فقیه سابقه ای  طولانی در ترور مخالفان خود در نقاط مختلف جهان داشته است. ترکیه از زمره کشورهایی بوده است که در طول ۴ دهه اخیر مخالفان ایرانی در آن در معرض ترور نیروهای سپاه قرار گرفته اند.

برخی از آنها متاسفانه جان باختند و برخی دیگر علی رغم جراحت ها و آسیب ها خوشبختانه زنده مانده اند.

ابوالحسن مجتهدزاده از فعالان مجاهدین خلق در استانبول ربوده شد. وقتی او را طناب پیچ کرده و در صندوق پشت اتومبیل سفارت برای بردن به ایران گذاشته بودند،

او توانست در یک پمپ بنزین با ایجاد سروصدا توجه عابران را به خود جلب کند سپس با  وارد شدن پلیس، تروریست های آدم ربا، دستگیر شدند.

خلبان منصوری در منطقه دورت لوند استانبول به قتل رسید.

سرهنگ حیدری پناهنده ایرانی درترکیه به همراه خانواده‌اش به قتل رسید.

مرداد و دی سال۶۴ دو پناهنده ایرانی در ترکیه به‌نامهای سرهنگ شاهوردی و سرهنگ عزیز مرادی  به قتل رسیدند.

جواد حائری پناهنده ایرانی در ترکیه درخانه‌اش کشته شد.

حسین عابدینی عضو کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت ایران در سال ۶۸ در استانبول هدف تروریستهای اطلاعات ایران قرار گرفت و به شدت مجروح شد.

علی‌اکبر قربانی از فعالان مجاهدین خلق در سال۷۱  ربوده و به قتل رسید. قاتلان علی اکبر قربانی نیز توسط پلیس ترکیه دستگیر شدند و معلوم شد همه آنها در ارتباط با اطلاعات ایران و از طریق سفارت نظام مقدس! برای این جنایت فرماندهی می‌شدند.

چاغرچی قاتل که اجیر شده اطلاعات ایران بود، پس از دستگیری طی اظهاراتی که در مطبوعات ترکیه منتشر شد، اعتراف کرد که علی اکبر قربانی را ربوده و در یک خانه امن به مأموران وزارت اطلاعات تحویل داده است و آنها وی را مثله کرده بودند.

زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین خلق، و علی مرادی در استانبول به قتل رسیدند.

در ابتدا نظام ایران تلاش کرد تا این ترور را به مجاهدین خلق منتسب کند ـ به همان صورت که امروز ترور سعید کریمیان را نسبت می‌دهد ـ اما متعاقب اطلاع  رسانی مجاهدین خلق و دستگیری های صورت گرفته، مشخص شد که ۴ دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش این عملیات تروریستی را به دستور شورای عالی امنیت ایران که در آنزمان توسط هاشمی رفسنجانی هدایت می‌شد، انجام داده اند. عامل اجرایی نیز یک نفوذی به نام رضا معصومی بود که در دادگاه ترکیه به جنایتش اعتراف کرد.

محمد قادری از احزاب کردی ایران، در آنکارا ربوده شد و جسدش را پس ازچند روز در حالی پیدا کردند که به‌شدت شکنجه شده و با تبر قطعه‌قطعه کرده بودند.

بهرام آزاد فر از احزاب کردی ایران درمنزلش دراستانبول به قتل رسید.

سرگرد عباس قلی‌زاده، ۹ ماه پس از ربوده شدن، در استانبول به قتل شد.

طه کرمانج، از احزاب کردی ایران، در شهر چروم ترکیه توسط جمهوری اسلامی! به‌ قتل رسید.

ترور شخصیت‌های سیاسی مخالف حکومت، همواره یک دلیل واضح برای بحرانی بوده است که ولایت فقیه در آن به سر می‌برد. ولایت فقیه به عنوان یک ساختار قرون وسطایی که در قرن بیستم بر ایران مسلط شد راهی جز کشتار مخالفان، برای ادامه حاکمیت خود نیافت.

اینک در حالی که در شعبده انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه نزاع قدرت در میان جناح های مختلف آن بالا می‌گیرد و بخشی از ویرانی های گسترده ای که بر جامعه ایران تحمیل کرده اند بر روی دایره می‌ریزد، ولایت فقیه بار دیگر فرصت و راه نجات خود را در کشتن ایرانیان مخالف می‌بیند.

تجربه تاریخی نشان داده است که همیشه آنطور که دیکتاتورها طراحی می‌کنند موضوعات به پیش نمی‌رود.

شاید همین ترور وحشیانه نیروهای سپاه در ترکیه مقدمه ای باشد برای گذاشته شدن سپاه در لیست های تروریستی، شاید مقدمه ای باشد برای متوقف شدن ماشین ترور خامنه ای، شاید مقدمه ای باشد بر پایان شکنجه و زندان مخالفان سیاسی، شاید مقدمه ای باشد بر پایان ولایت فقیه.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)