سگ‌هایی که به طور غریزی بیش‌تر پارس می‌کنند سگ‌های ترسویی هستند. بر این مبنا سران سیاسی و نظامی و قضایی جمهوری اسلامی ایران نیز همواره رقبای خود را تهدید می‌کنند و به معنای واقعی به طور کاذب و دروغین به اصطلاح دستاوردهای «علمی و نظامی و…» خود را به رخ دیگران می‌کشند رفتارشان شبیه مانند همین سگ‌های ترسو است.

تحریم‎های اقتصادی و فشارها و محدودیت‌های بین‌المللی شدیدا جمهوری اسلامی ایران را منزوی کرده و مقامات سیاسی و نظامی و دیپلماتیک آن تلاش می‎کنند با تمام امکانات و بضاعتی که دارند وانمود کنند که بحران‌های اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک تاثیری بر حکومت‌شان نداشته است. یکی از این راه‌ها نمایش رونمایی‌های پی‌‌در‌پی از تسلیحات و تجهیزات سبک و سنگین نظامی است. تولیدات و محصولات درجه چندم است که رسانه‌های حکومتی تلاش می‌کنند در سانسور مطلق و ناآگاهی عمومی همانند ستادهای تبلیغاتی جنگ اقتصادی به عنوان تجهیزات مدرن و پیشرفته و بازدارنده جا بزنند. آن‌ها حتی شرم ندارند که یک ظرف شبیه قابلامه را رونمایی کنند و بگویند دستگاه ویروس یاب کشف کرده‌ایم!

در ادامه این مطلب به گوشه‌هایی از دروغ‌گویی‌های سران و مقامات سیاسی و نظامی و قضایی جمهوری اسلامی اشاره می‌کنیم.

 

جمهوری اسلامی ایران جمهوری ترور و اعدام و جمهوری تبه‌کاران و اوباشان است. سران و مقامات این حکومت و در راس همه شیخ خامنه‌ای به عنوان رهبر و شیخ روحانی به عنوان رییس‌جمهوری جانیان و آدم‌کشان؛    ظاهرا بر علیه «دشمنان» خود یعنی آمریکا و اسرائیل و عربستان و… پارس‌های بلند «می‌کشیم می‌کشیم انتقام می‌گیریم…» سر می‌دهند اما هنگامی که به مرحله عمل می‌رسد این «انتقام سخت» خود را از مردم بی‌گناه و بی‌دفاع ایران می‌گیرند.

برای مثال محسن فخری‌زاده، که از او به عنوان رییس پروژه‌ مخفیانه ایران برای تولید سلاح هسته‌ای یاد می‌کردند جمعه گذشته ۲۷ نوامبر – ۷ آذر در شهرک آبسرد، واقع در شرق تهران در عملیاتی برق‌آسا ترور شد؛ عملیاتی که مقا‌م‌های ایران آن را به اسرائیل نسبت دادند. و گفتند: «انتقام سخت او را خواهیم گرفت» رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نیز گفته بود «ایران انتقامی سختی خواهد گرفت.»

روح‌الله زم اعدام شد. خبرگزاری‌های ایران، از جمله خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، بامداد شنبه ۲۲ آذرماه -۱۲ دسامبر از اعدام روح‌الله زم خبر دادند.

روح‌الله زم پس از خروج از ایران کانال آمدنیوز را در فرانسه دایر کرد. او مهرماه پارسال در عراق دستگیر و به ایران منتقل شد. گفته می‌شود که در دستگیری و تحویل او به ایران دستگاه اطلاعاتی عراق و اطلاعات سپاه پاسداران ایران همکاری داشتند.

 

هم‌چنین یک نفر را نیز در ترکیه ترور کردند. کانال تلگرام «سپاه سایبری پاسداران» خبر کشته شدن این شهروند دیجیتال را به شرح زیر نوشت:

«شخصی به اسم ارسلان رضایی که ادمین چندین صفحه اینستاگرامی معاند و ضد اسلام و مقدسات دینی همچون پیج خرافات‌کده بود و بدترین جسارتها را به پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) انجام میداد و علیه دین مبین اسلام و جمهوری اسلامی ایران لجن پراکنی می‌کرد در مقابل منزلش در ترکیه با حمله دو فرد ناشناس به درک واصل شد.»

 

پیش‌تر نیز جمهوری اسلامی «انتقام سخت» کشته شدن پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده گروه ترور و جنگ «قدس» را با شلیک دو موشک به هواپیمای مسافربری اوکراینی در فراز تهران گرفته بودند. تمام مسافران این هواپیما جان باختند.

 

سران و مقامات ریز و درشت سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران در مورد هر مسئله کوچک و بزرگ مملکت به مردم دروغ می‌گویند. گاهی به نظر می‌رسد که آن‌ها در دروغ گفتن با همددیگر مسابقه گذاشته‌اند. در حالی که ویروس کرونا هر روز در ایران جان صدها انسان را می‌گیرد اما سخنگویان و مسئولان دولتی هر روز یک مشت دروغ تحویل مردم نگران و مضطرب می‌دهند.

مصطفی قانعی، رییس کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا گفته است ایران هواپیما و امکانات حمل و نقل لازم مرتبط با واکسن آمریکایی فایزر را ندارد و اعلام کرده است که این واکسن را نمی‌خواهد. او که شامگاه شنبه ۲۲ آذرماه در یک برنامه تلویزیونی سخن می‌گفت، تاکید کرد که ایران به برنامه کواکس (covax) اعلام کرده که واکسن فایزر را نمی‌خواهد، چون برای نگه‌داری این واکسن به دمای منفی ۷۰ درجه نیاز است و چنین امکاناتی ندارد.

برنامه کواکس که با حضور ۷۶ کشور جهان دنبال می‌شود، زیر نظر سازمان جهانی بهداشت قرار دارد و هدف آن کمک به خرید و توزیع واکسن کرونا در همه کشورهای جهان است.

اظهارات این عضو ستاد مقابله با کرونا در حالی مطرح می‌شود که پیش از این عبدالناصر همتی، رییس کل بانک مرکزی ایران گفته بود که به خاطر تحریم‌های دولت آمریکا امکان نقل و انتقال مالی و خرید واکسن از طریق برنامه کواکس را نداریم.

 

شیخ روحانی به تازگی در جلسه ستاد حکومتی مقابله با کرونا بار دیگر به دروغ‌درمانی‌های مسخره در شرایط فاجعه کرونا متوسل شد و گفت: «… از روز اول کرونا یک آمادگی عظیمی در کشور به‌وجود آوردیم! در حالی‌که کشورهای دنیا در سردرگمی بودند و وضع ما از همه بهتر بود…»

دویست تن از اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با انتشار نامه ای، چندیین پیشنهاد را برای کنترل اپیدمی کرونا ارائه دادند. به گزارش ایسنا، آن‌ها در این نامه با مقایسه‌ تلفات کرونا در دیگر نقاط جهان به افزایش بحرانی مرگ و میر در ایران اشاره کرده و نوشته‌اند: کشور چین که مبدا این بیماری بوده با جمعیت ۱.۵ میلیاردی فقط ۸۶ هزار مبتلا و ۴۶۳۴ مرگ داشته که تعداد مرگ آن کم‌تر از ۱۰روز ایران است!

هم‌چنین کشور ژاپن با جمعیت ۱۲۶ میلیونی، ۹۸هزار مبتلا و فقط ۱۷۲۵ مرگ داشته است یعنی برابر با کم‌تر از ۴روز ایران! کشور کره جنوبی هم با جمعیت ۵۲ میلیونی، ۲۶ هزار مبتلا و فقط ۴۶۱ مرگ داشته، یعنی برابر با یک روز ایران!

اساتید دانشگاه علوم پزشکی فارس افزودند: آمار رسمی مرگ بیش‌تر از ۳۵۰ نفر در روز است. اما تعداد مرگ واقعی به‌گفته مقامات مسئول حداقل ۲ برابر این عدد است. یعنی روزانه بیش‌تر از ۷۰۰ مرگ در اثر این بیماری در کشور اتفاق می‌افتد!

 

در واقع ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به دلیل مواجه شدن با تحریم‌های گسترده از سوی کشورهای مختلف، جنگ هشت ساله و تهدید روزافزون ایران از سوی برخی دول غربی، خردید تسلیحات دست چندم و بی‌کیفیت ساخت تسلیحات بومی را توسعه داد. بعد از آغاز جنگ ایران و عراق و آغاز تحریم‌های اقتصادی و نظامی علیه ایران، جمهوری اسلامی ایران سخت در انزوا قرار گرفت. وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران ثروت‌های هنگفتی را برای راه‌اندازی صنایع موشکی اختصاص داد. از سال ۱۹۹۲ به بعد جمهوری اسلامی توانست انواع محصولات و تجهیزات نظامی را بسازد. اما ایران تنها کشوری در منطقه است که با با تحریم‌های گوناگون، مواجه بوده و دسترسی آن به بازارهای جهانی به خصوص سلاح بسیار محدود کرده است. با این وجود مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی همواره درباره ساخت و ساز سلاح و فعالیت‌های موشکی و هسته‌ای خود یک مشت دروغ تحویل افکار عمومی می‌دهند.

اخیرا این حکومت یک کشتی نظامی به نام «ناو اقیانوس‌پیمای رودکی» رونمایی کرده است که در واقع یک «کشتی تجاری بزک شده» است در حالی که یک خبرگزاری نوشت: «راهکار جدید سپاه پاسداران برای تامین ناو، خرید شناور غیرنظامی و ایجاد تغییرات در آن برای تبدیل به شناور نظامی است.»

اما قبل از این که به ماجرای این کشتی بپردازیم به ادعاهای دروغین و شاخدار سران و مقامات جمهوری اسلامی ایران درباره ترور پاسدار فخری‌زاده اشاره کنیم.

برای نمونه یک پاسدار به نام «محسن فخری‌زاده» که جمهوری اسلامی از او به عنوان «دانشمند هسته‌ای» یاد می‌کند عصر جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹  در آبسرد دماوند به وسیله انفجار و شلیک مورد سوءقصد قرار گرفت و کشته شد.

خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی درباره محسن فخری‌زاده از عبارت «دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور» نام برد در حالی که برخی از مقام‌های ارشد دولت و رسانه‌ها نشانه‌هایی از عدم ارتباط او با صنعت هسته‌ای ایران مطرح کرده‌اند. به این ترتیب در ادامه مشتی از مقامات سیاسی و نظامی حکومت صف بستند و مدال‌ها و القاب مختلفی را به تابوت فخری‌زاده آویزان کردند.

در این راستا، بحث نقش فخری‌زاده در تولید «اولین کیت ایرانی تشخیص کرونا» و پیش‌برد پروژه «واکسن کرونای ایرانی» مطرح شده است، از جمله رسانه‌های نزدیک به سپاه گزارشی را با این تیتر منتشر کرده‌اند: «چرا موساد سازنده واکسن ایرانی کرونا را ترور کرد؟»

واقعا سازنده «واکسن» چه رابطه‌ای می‌تواند با ماجرای «دفاعی» داشته باشد؟! البته تاکنون هیچ خبری از ساخت واکسن در ایران به گوش نرسیده اما مقام‌های وزارت بهداشت جمهوری اسلامی، مدعی‌اند که ساخت یک واکسن که در مجموعه زیر نظر فخری‌زاده صورت گرفته، به مرحله آزمایش انسانی رسیده است که ماه‌ها تا مرحله تایید و تولید فاصله دارد.

علاوه بر این در یک اظهارنظر «مهم» دیگر «امیر حاتمی»، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران گفته است که «محشور شدن ایشان با دانشمندان هسته‌ای باعث شده بود» که به عنوان دانشمند هسته‌ای «شهرت داشته باشد.» او حوزه کاری فخری‌زاده را «پدافند هسته‌ای وزارت دفاع» اعلام کرده است.

محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران نیز در پیام خود بدون هیچ اشاره‌ای به فعالیت‌های هسته‌ای فخری‌زاده او را یکی از «مدیران ارشد صنعت دفاعی کشور» خواند.

علی‌اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، هم مانند وزیر دفاع حوزه کاری فخری‌زاده را «پدافند هسته‌ای» اعلام کرد.

بر اساس گزارش خبرگزاری ایرنا، یک‌شنبه ۶ دسامبر ۲۰۲۰ رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران به تحلیل ترور فخری‌زاده پراخت و گفت: «ترور یک دانشمند در خیابان آن هم با دستگاه ماهواره‌ای نمی‌تواند امنیت ما را خدشه‌دار کند و در عین حال اگر در جایی اشراف اطلاعاتی ما مشکل دارد، باید آن را جبران کنیم.»

او با گفتن این‌که در ترور فخری‌زاده از ابزار الکترونیکی پیشرفته با هدایت ماهواره‌ای استفاده شد و سرتیم حفاظت فخری‌زاده «جان‌فشانی مثال‌زدنی» در صحنه داشت، با مسئول دانستن اسرائیل در این ترور، گفت: «صهیونیست‌ها به خوبی می‌دانند اقدامات‌شان بی‌پاسخ نخواهد ماند و این موضوع در سال‌های اخیر به آن‌ها ثابت شده است.»

خبرگزاری فارس در گزارشی درباره نحوه انجام این ترور نوشت که خودروی او و دو خودروی محافظ او مورد حمله قرار گرفتند. در یک گزارش دیگر از این خبرگزاری آمده است که «تعداد خودرو‌های محافظ، سه خودرو بودند»، اما «ماشین پیشروی تیم حفاظت چند کیلومتر مانده به محل حادثه، اسکورت را برای چک و خنثی محل مقصد» ترک کرده است.

رجانیوز اولین رسانه‌ای بود که خبر ترور محسن فخری‌زاده را منتشر کرد، نوشت «او به همراه محافظ خود در ورودی شهر آبسرد مورد تهاجم انتحاری قرار گرفته است.»

به گفته شمخانی «عملیات بسیار پیچیده و با تجهیزات الکترونیکی» انجام شده و البته خبر داده که «هیچ عامل انسانی در صحنه حضور نداشته است» این در حالی است که همان روز حادثه، صداوسیما خبر داده بود که «۵ یا ۶ فرد مسلح از سوی دیگر خیابان» پس از انفجار نیسان مشغول تیراندازی به سمت خودروی حامل فخری‌زاده شده‌اند.

صداوسیما هم‌چنین به نقل از منابع خود خبر از «دستگیری یک نفر از تروریست‌ها» و تداوم «بررسی و تحقیقات» داد، اما رجانیوز رسانه امنیتی دیگر، این خبر را تکذیب کرد و در توییتر خود نوشت که «منابع» این پایگاه خبری، بازداشت یک نفر از عوامل ترور فخری‌زاده را تایید نکرده‌اند.

در روزهای گذشته گزارش‌های متعددی به نقل از اعضای خانواده و نزدیکان فخری‌زاده درباره زخمی شدن یکی از اعضای تیم حفاظت محسن فخری‌زاده منتشر شده ولی کماکان مشخص نیست که او چند نفر محافظ داشته است.

علی ربیعی، سخنگوی دولت اسلامی ایران نیز گفته بود که وزارت اطلاعات از قبل به نهادهای محافظ محسن فخری‌زاده هشدار لازم درباره ترور را داده بود ولی احتمالا «برخی پروتکل‌ها» رعایت نشده است.

 

روزنامه اسرائیلی یدیعوت آخرونوت، روز جمعه ۱۴ آذر‌-‌۴ دسامبر در گزارشی نوشت، دستگاه اطلاعات خارجی اسرائیل، موساد، موفق شده یک کارمند ایرانی نزدیک به محسن فخری‌زاده را جذب و از این طریق توانسته یک سخنرانی از این دانشمند هسته‌ای را ضبط کند. فخری‌زاده در این سخنرانی از تلاش برای ساخت ۵ کلاهک هسته‌ای سخن می‌گوید.

این نوار سخنرانی ظاهرا سال‌ها پیش ضبط شده است و یدیعوت آحارونوت نوشته ایهود اولمرت، نخست‌وزیر سابق اسرائیل در سال ۲۰۰۸ نوار سخنرانی فخری‌زاده را برای جورج دبلیو بوش، رییس جمهور وقت آمریکا هنگام بازدید او از اسرائیل پخش کرده است.

اولمرت به جورج بوش گفته فردی که در این نوار در حال صحبت کردن است، محسن فخری‌زاده، رییس پروژه‌ مخفیانه ایران برای تولید سلاح هسته‌ای است.

علاوه بر این‌ها در در پیام‌های حسن روحانی، رییس‌جمهوری، محمدباقر قالیباف، رییس مجلس، حسین سلامی، فرمانده سپاه، صادق لاریجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمود علوی، وزیر اطلاعات، احمد جنتی، رییس مجلس خبرگان رهبری، اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه، غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء، غلامرضا جلالی، فرمانده سازمان پدافند غیرعامل و … نیز اشاره‌ای به عبارت «دانشمند هسته‌ای» نشده است.

آیا این رویکرد کاملا تصادفی است و نشان می‌دهد که در سطوح رسمی حکومت یک نوع دستور کار برای پرهیز از «هسته‌ای» معرفی کردن فخری‌زاده وجود دارد.

چنین اظهارنظرهایی با واکنش منفی برخی نمایندگان مجلس و رسانه‌ها مواجه شده است. فریدون عباسی، رییس کمیسیون انرژی مجلس، بیش از همه در این زمینه شاکی بوده است. او در برنامه «جهان‌آرا» که از شبکه تلویزیونی افق پخش می‌شود، گفت: «به من می‌گویند که نگو فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای بوده» و خودش تاکید می‌کند که فخری‌زاده «موثرترین فرد کشور در حوزه هسته‌ای بود و نقشه راه هسته‌ای کشور را تهیه کرد.»

احمد وحیدی، وزیر پیشین دفاع، هم گفته که «رشته تخصصی» آقای فخری‌زاده «هسته‌ای» بوده و او را «شمع جمع دانشمندان هسته‌ای» معرفی کرده است.

فریدون عباسی، رییس کمیسیون انرژی مجلس، مدعی‌ست که انکار «هسته‌ای بودن» محسن فخری‌زاده، «زمینه‌ای است برای مذاکرات بعدی.»

او از جمله کسانی است که معتقد است در واکنش به این ترور، جمهوری اسلامی ایران باید اجرای پروتکل الحاقی را لغو کند و به بازرسی‌های آژانس پایان دهد.

از نظر عناصری چون فریدون عباسی، حامیان برجام می‌خواهند نقش «هسته‌ای» فخری‌زاده را کمرنگ کنند و بگویند چون دانشمند هسته‌ای ترور نشده،‌ لزومی ندارد پروتکل الحاقی یا پیشنهادهای مشابه اجرایی شود تا کماکان مسیر مذاکره را باز نگه دارند.

لازم به یادآوری است که در سال ۹۰ نیز پس از ترور «مصطفی احمدی‌روشن» نیز بحث‌هایی درباره این‌که او دانشمند هسته‌ای بوده است یا نه، مطرح شد.

در آن زمان خانواده احمدی‌روشن، برخی مقام‌های حکومت و رسانه‌های نزدیک به سپاه به شدت تاکید داشتند که احمدی‌روشن «دانشمند هسته‌ای» بوده ولی فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی در گفت‌وگویی که سال ۹۳ در نشریه «رمز عبور» منتشر شد، تلویحا این موضوع را تکذیب کرد و گفت این فرد در «تامین مایحتاج صنعت هسته‌ای» فعال بوده است.

با این حال شش سال پس از آن تاریخ، فریدون عباسی اکنون وارد یک چالش دیگر شده و می‌خواهد ثابت کند که بر خلاف دستور کار شایع که فخری‌زاده را «دانشمند هسته‌ای» نمی‌داند، او «دانشمند هسته‌ای» بوده است.

این اختلاف‌نظرها و تغییر مواضع، علاوه بر ابعاد فنی و بین‌المللی احتمالی، احتمالا ریشه در برخی رقابت‌های داخلی بین جناح‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران هم داشته باشد.

ادعا می‌شود که یکی از کارهای شاخص «شهید فخری‌زاده» استفاده از «لیزر در پدافند هوایی یا کشف و شناسایی از راه‌هایی غیر از رادار» از آثار مهم او بود.

یکی‌دیگر از مهم‌ترین پروژه‌هایی که توسط فخری‌زاده و تیمش به نتیجه رسید، پروژه تولید «اولین کیت ایرانی تشخیص کرونا» بود که «سازمان تحت امرش با نظارت مستقیم او سرانجام بعد از تلاش‌های فراوان در ابتدای سال جاری موفق به تولید این کیت شدند. این کیت از نظر کیفیت و سطح فناوری به‌کار رفته در سطح استانداردهای روز دنیا قرار داشته و هم‌اکنون در بیمارستان‌ها مورد استفاده قرار دارد و در واقع با تلاش‌های شهید فخری‌زاده و سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع نام کشورمان جزو معدود تولیدکنندگان این کیت‌های پیشرفته ثبت شده است. بعد از تولید این کیت که نیازهای کشورمان را مرتفع کرد، امروز این محصول ارزشمند در سبد کالاهای صادراتی کشورمان نیز قرار دارد.»

«پروژه تولید واکسن کرونای ایرانی با تلاش‌های شبانه‌روزی شهید فخری‌زاده به نتایج بسیار خوبی رسیده و هم‌اکنون واکسن تولیدشده توسط سپند، به مرحله تست انسانی رسیده و در آستانه حصول نتیجه قرار دارد. شهید فخری‌زاده غیر از این دو پروژه مهم، پروژه‌های مهم تحقیقاتی دیگری نیز در حوزه‌های مختلف را هم مدیریت می‌کرد.»

گفته می‌شود «سامانه هوشمند تشخیص لحظه‌ای ویروس کرونا» که سپاه با نام «مستعان» رونمایی کرده محصول تلاش‌های فخری‌زاده بوده است. بنا به گزارش خبرگزاری‌های ایران، رمضان شریف سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز پنج‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۹ – ۱۶ آوریل ۲۰۲۰ به واکنش‌های گوناگون داخلی و خارجی در قبال «سامانه هوشمند تشخیص لحظه‌ای ویروس کرونا» که سپاه با نام «مستعان» معرفی کرده است، پاسخ داد.

به اعتقاد این پاسدار سپاه، «دستاورد بزرگ و منحصر به‌فرد که به دست متخصصین و ظرفیت‌های دانش‌بنیان بسیج علمی کشور رقم خورده»، نمونه‌ای از «موفقیت‌های جدید» جمهوری اسلامی در حوزه علم و فناوری است.

پاسدار حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، در باره «مستعان» ادعا کرده است، این دستگاه نیاز به گرفتن خون ندارد و قابلیت بسیار بالایی برای تشخیص سطوح و انسان‌های آلوده دارد، به طوری که در عرض پنج ثانیه می‌تواند نقطه آلوده را کشف کند.

رمضان شریف هم ضمانت داده است که دستگاه ویروس‌یاب پیش از رونمایی رسمی «بیش از ۱۰ روز در حداقل ۱۰ بیمارستان و مرکز درمانی درگیر بیماران کرونایی در کشور» آزمایش شده است.

این‌که چرا سخنگوی سپاه از شمار دقیق روزهای آزمایش و مراکز درمانی خودداری کرده، پرسشی است که پاسخ آن را سپاه باید دست‌کم به وزارت بهداشت ایران بدهد.

اما وزارت بهداشت جمهوری اسلامی که خودش آلوده به سیاست‌های غیرانسانی جمهوری اسلامی است نخستین نهادی بود که به این دستگاه‌(اسباب‌بازی سپاه) واکنش نشان داد. کیانوش جهانپور، سخنگوی این وزارتخانه در نشست ویدئویی خبری  خود در روز ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ گفت: «اگر این دستگاه از سوی وزارت بهداشت تائید شده بود حتما در گزارش رونمایی آن اعلام می‌شد. مرجع تایید وزارت بهداشت است.»

دستگاه ویروس‌یاب سپاه در شبکه‌های اجتماعی نیز واکنش‌های گوناگونی را برانگیخته است. رمضان شریف می‌گوید، غالب واکنش‌های اخیرتوسط رسانه‌ها و شبکه‌های وابسته به بیگانه طراحی و ضریب داده شده است و «ناشی از احساس ضعف، حقارت و استیصال آنان از اقتدار و اراده ایرانی برای حل مشکلات و مسائل است.»

او وعده داد: «این تهاجمات به زودی رنگ خواهد باخت و آن‌ها به مانند مصادیق تجربه شده در گذشته مانند موشک‌های نقطه‌زن و پهپادهای راهبردی، مجبور به پذیرش حقایق و واقعیات و اذعان به خدشه‌ناپذیر بودن این دستاورد شگرف خواهند شد.»

شاید دستگاه ویروس‌یاب سپاه بهتر از موشک‌یاب این نهاد نظامی عمل بود تا از فجایعی مانند سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی و کشتن همه سرنشینان آن در حومه تهران جلوگیری شود.

در همان برخی سایت‌ها نوشتند که خرداد ماه سال ۹۶ سپاه همین دستگاه را با عنوان دستگاه کشف سوخت قاچاق عرضه کرده و در اختیار شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی قرار داده بود. خبر ساخت این دستگاه و استفاده از آن در خبرگزاری‌های رسمی ایران از جمله ایرنا نیز منتشر شده بود.

همین دستگاه اردیبهشت ماه سال ۹۷ با عنوان ردیاب «هر نوع ماده جامد و مایع» و راهی برای کشف بمب و جلوگیری از بمب‌گذاری معرفی شده و خبر ساخت آن در رسانه‌های رسمی انعکاس یافته بود.

گفته شد که جمهوری اسلامی ایران دستگاه «بمب‌یاب» را به دولت عراق فروخته اما  بعدا مشخص شده که تقلبی است و «پرونده خرید آن یکی از بزرگ‌ترین پرونده‌های فساد در عراق بود.»

فراتر از همه گفته شد که «این دستگاه عجیب با کارآیی‌های فراوان» را سپاه پاسداران تولید نکرده است بلکه ساخت «یک کلاهبردار انگیلسی» به نام «مک کورمک» است که به خاطر فروش آن مورد پی‌گرد قضایی نیز قرار گرفته است.

به علاوه انجمن فیزیک جمهوری اسلامی ایران نیز مجبور شد به ادعای سپاه در مورد ساخت دستگاه ویروس‌یاب واکنش نشان دهد. این انجمن در اطلاعیه‌ای در وب‌گاه  اختصاصی خود،  اختراع دستگاه تشخیص آلودگی به ویروس کرونا از راه دور توسط سپاه پاسداران را «ادعایی باورناپذیر و در حد داستان‌های علمی و تخیلی» خواند.

انجمن فیزیک ایران نوشت: «این ادعا آنقدر از علم دور است که انجمن فیزیک ایران آن را در مجموعه ادعاهای شبه‌علم دسته‌بندی می‌کند.»

این انجمن می‌گوید: «با وجود این ‌که روش‌های تشخیص و شناسایی با استفاده از مشخصه‌های فیزیکی مواد در علم فیزیک بسیار پر کاربردند ولی دانش بشری در حال حاضر توان شناسایی و آشکارسازی ذراتی با ابعاد حدود ۱۰۰ نانومتر را از راه دور ندارد.»

انجمن فیزیک ایران اعلام آمادگی کرده که در صورت دریافت مستندات مرتبط با شیوه کار و آشکار‌یابی این وسیله آن را در اختیار متخصصان و دانشمندان این حوزه برای داوری علمی قرار دهد.

صبح روز پنج‌شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹، با حضور سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمعی از مقامات و مسئولان نظامی و سیاسی در بندرعباس، آیین الحاق آن‌چه از سوی سپاه «ناو اقیانوس‌پیمای شهید رودکی» معرفی شد به نیروی دریایی سپاه، برگزار شد.

رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران و هم‌چنین برخی رسانه‌های خارجی با بزرگ‌نمایی، این کشتی کوچک را یک شهر دریایی و حتی یک ناو هواپیمابر معرفی کردند اما یک بررسی ساده تصاویر ماهواره‌ای از تاسیسات صنایع ایزوایکو و هم‌چنین وب‌سایت‌های رصد کننده موقعیت کشتی‌های تجاری، نشان داد که کشتی رونمایی شده نه تنها نظامی نیست، بلکه یک کانتینربر ۲۸ ساله ایتالیایی به نام «گالکسی اِف» است که به مبلغ تنها ۲.۷۵ میلیون دلار، پیش از اوراق شدن خریداری شده است!

در جریان رونمایی این کشتی کانتینربر، تعدادی قایق تندرو، پهپاد شناسایی و انتحاری، یک سامانه پدافندی سوم‌خرداد و یک فروند هلیکوپتر بل۴۱۲ ئی‌پی به همراه چند پرتابگر موشک‌های ضدکشتی نور و رادار هدف‌گیری آن‌ها متعلق نیروی دریایی سپاه روی عرشه قرار گرفته بودند. شیوه قراردادن این تجهیزات و هم‌‌چنین عدم در نظر گرفتن مسایل ایمنی در مهار کردن آن‌ها همگی تمسخر بسیاری از کارشناسان نظامی را در پی داشت. رونمایی از یک کانتینربر ۲۸ ساله ایتالیایی از سوی سپاه به عنوان یک شهر دریایی، ناو هلیکوپتر یا هواپیمابر و همچنین یک اقیانوس‌پیما می‌تواند اهداف مختلفی داشته باشد که در میان همه این موارد از مهم‌تر، تلاش جهت قطع بودجه ساخت ناوبندر خلیج فارس برای نیروی دریایی ارتش و اختصاص آن به نیروی دریایی سپاه به منظور تجهیز شناور کانتینربر رودکی سپاه است.

تصاویر ماهواره‌ای تهیه شده از تاسیسات شرکت مجتمع کشتی‌سازی و صنایع فراساحل ایران در نزدیکی بندرعباس در ماه‌های اخیر، حضور یک کشتی کانتینربر و خودروبر زردرنگ از نوع «رو- رو» با قابلیت حمل خودرو از طریق ورود و خروج از در انتهای آن، در حال تعمیر و رنگ‌آمیزی به رنگ خاکستری، دیده شد. با بررسی اطلاعات موجود در آرشیو وبسایت‌های موقعیت‌نمای کشتی‌های تجاری، مشخص شد کشتی موردنظر در حقیقت «گالکسی اف»، یک شناور رو- رو ایتالیایی است که در سال جاری میلادی توسط شرکت ایزوایکو به مبلغ کم‌تر از سه میلیون دلار خریداری شد و حتی در چند مورد به حمل بار از سنگاپور به بندرعباس پرداخت که آخرین بار آن در شهریورماه سال جاری انجام شده بود.

با توجه به تصاویر ماهواره‌ای موجود به نظر می‌رسد که خریداری این کشتی توسط سپاه در دو ماه گذشته صورت گرفته است. پیش از تحویل آن به سپاه، غیر از تعمیرات جزیی در تاسیسات شرکت ایزوایکو، تنها به رنگ خاکستری در آمد و شماره آل ۱۱۰-۱ و نام شهید رودکی بر روی آن ثبت شد. استفاده از حرف «آل» انگلیسی در ابتدای شماره این کشتی نشان دهنده آن است که نقش آن در نیروی دریایی سپاه ایفای ماموریت به عنوان یک شناور «آبی- خاکی» موسوم به «لندینگ کرافت»‌(Landing Craft) است. به عبارت دیگر این کشتی با توجه به مجهز بودن به در بارگیری در انتهای بدنه و نیز داشتن سکوهای شیب‌دار جهت سوار کردن و تخلیه سریع خودرو و تجهیزات زرهی، به منظور انجام ماموریت‌های آبی-‌خاکی و اعزام نیرو به سواحل در جریان هرگونه نبرد نظامی استفاده خواهد شد.

عرشه وسیع کشتی و حدود ۱۵۰ متری شهید رودکی، امکان بارگیری حداقل ۵۰ نفربر زرهی و تانک را برای نیروی دریایی سپاه فراهم می‌کند و آن را به بزرگترین کشتی آبی- خاکی تبدیل می‌کند. تا پیش از ورود کشتی «شهید رودکی» به خدمت نیروی دریایی سپاه، این نیرو شش فروند لندینگ کرافت کوچک کلاس کربلا ساخت صنایع دریایی شهید درویشی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در بندرعباس با قابلیت حمل حداکثر چهار نفربر آبی- خاکی بی‌ام‌پی-۲ و یا سه دستگاه تانک اصلی میدان نبرد تی-۷۲ام۱ در اختیار داشت و این‌ها شناورهای آبی- خاکی اصلی نیروی دریایی سپاه بودند. علاوه بر آن‌ها، این نیرو از سه لندینگ کرافت دیرگ از نوع کلاس هرمز-۲۴ ساخت کره جنوبی در سال‌های ۱۳۶۴- ۱۳۶۳ و خریداری شده در اوایل دهه ۱۳۷۰ شمسی استفاده می‌کرد.

در جریان مراسم الحاق کشتی شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه، دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه، این کشتی کوچک کانتینربر را به عنوان اقیانوس‌پیما معرفی کرد. سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه نیز مدعی شد که این کشتی برای رزم نزدیک در دوردست و نبرد از راه دور در پهنه دریاهای آزاد تجهیز شده است. رسانه‌های وابسته به سپاه از جمله تسنیم، این شناور کوچک را یک شهر دریایی متحرک مجهز به رادار آرایه فازی سه‌بعدی معرفی کردند و مدعی شدند که این کشتی ضمن مجهز بودن به موشک‌های زمین به زمین و زمین به هوا، این قابلیت را دارد که پهپادهای رزمی و شناسایی را به پرواز درآورد!

با بررسی تصاویر و فیلم‌های منتشر شده از سوی روابط‌عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هم‌چنین صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، هیچ رادار آرایه فازی بر روی آن دیده نشد اما بر روی عرشه آن تعداد چهار قایق تندرو برروی کفی‌های چرخدار، چهار لانچر دوتایی برای هشت موشک ضدکشتی نور و قادر، یک دستگاه رادار متحرک برای شناسایی و هدف‌گیری اهداف سطحی‌(دریایی)، یک پرتابگر سامانه پدافندی سوم‌خرداد مجهز به سه موشک زمین به هوای برد متوسط صیاد اس‌دی۲سی و تعداد شش فروند پهپاد انتحاری ابابیل۲تی بدون در اختیار داشتن حتی یک عدد پرتابگر آن‌ها و یک فروند هلیکوپتر همه منظوره آمریکایی بل ۴۱۲ ئی‌پی دیده شد.

قطعا سامانه پدافندی سوم‌خرداد پارک شده بر روی عرشه آن که حتی فاقد رادار هشدار زودهنگام است، توانایی مقابله با هواپیماها، هلیکوپترها و پهپادهای رزمی دشمن را ندارد. حتی اگر چنین قابلیتی هم وجود داشت، پس از شلیک تنها سه تیر موشک توسط این سامانه، دیگر قابلیت مقابله با اهداف پرنده متخاصم را نخواهد داشت. برای دفاع این ناو دربرابر موشک‌های ضدکشتی هدایت راداری و تلویزیونی و هم‌چنین موشک‌های کروز و بمب‌های نقطه‌زن، هیچ سامانه دفاع هوایی کوتاه‌برد شامل تیربارهای ضدهوایی با توان تیر بالا و موشک‌های زمین به هوای کوتاه‌برد بر روی آن قرار ندارد و بر اساس تصاویر و فیلم‌های موجود، هیچ پرتاب‌کننده‌ فریب‌دهنده‌ راداری و سامانه‌های جنگ الکترونیک جهت انحراف و فریب موشک‌های ضدکشتی دشمن دیده نمی‌شود!

نقش اصلی‌ که برای این کشتی فرسوده در نیروی دریایی سپاه در نظر گرفته شده است، حمل‌ونقل تجهیزات و خودروهای زرهی و انتقال آن‌ها به مناطق کم‌عمق و نزدیک به خشکی جهت انجام عملیات‌های تاخت و یا دفاع ساحلی ‌است اما با توجه به ماهیت غیرنظامی این کشتی و این که هیچ راه ارتباطی جهت جابه‌جایی تجهیزات و خودروهای زرهی بارگیری شده در میان طبقه رویی و زیرین آن وجود ندارد، محدودیت‌های بسیار زیادی برای جابه‌جایی تسلیحاتی در آن وجود دارد که در شرایط جنگی دردسرساز خواهند بود؛ بنابراین این کشتی برای حمل تجهیزات نظامی و تسلیحات سنگین سپاه بین جزایر ایرانی خلیج‌فارس و پایگاه‌های این نیرو در بندرعباس و بوشهر مناسب‌تر است تا ایفای نقش به عنوان یک لندینگ کرافت در میدان نبرد باشد.

محل فرود هلیکوپتری که برروی عرشه این شناور وجود دارد کاملا کوچک، غیراستاندارد و ناایمن است و می‌تواند در شرایط طوفانی و یا در صورت حرکت کشتی در حین فرود هلیکوپتر، برای آن سانحه ایجاد کند. باندهای فرود کوچک برای هلیکوپترها در کشتی‌های نظامی عمدتا در عقب آن‌ها قرار دارد و در کنار آن‌ها تجهیزات دیگری نیست؛ این درحالی است که علاوه بر قرار گرفتن باند فرود هلیکوپتر در جلوی این شناور، در اطراف محل فرود، انواع و اقسام تجهیزات دیده می‌شود که بر روی زمین و در فاصله بسیار کمی از باند فرود آن هم در پشت باند قرار گرفته‌اند که در صورت فرود هلیکوپتر بر روی عرشه در حین حرکت کشتی و یا در شرایط طوفانی می‌تواند باعث برخورد ملخ دم به آن‌ها شود و سانحه ایجاد کند.

در محل عرشه فرود هلیکوپتر، هم‌چنین گیره‌های زمینی جهت مهار کردن اسکیدهای فرود هلیکوپتر به عرشه دیده نمی‌شود تا در شرایط طوفانی به علت تکان شدید کشتی و یا وزش باد شدید از پرتاب شدن هلیکوپتر به دریا پس از فرود جلوگیری کند. هم‌چنین این عرشه فاقد هرگونه چراغ فرود در طرفین خود است و امکان فرود هلیکوپترهای بل۴۱۲ ئی‌پی هوادریای سپاه بر روی آن‌ها در شب وجود ندارد.

 

پس از این که در برخی رسانه‌ها گفته شد این یک کشتی تجاری بوده است خبرگزاری «تسنیم»، وابسته به سپاه پاسداران، با تایید تبدیل کشتی تجاری به نظامی، افزود: «از آن‌جا که امکان خرید شناورهای نظامی از خارج به‌دلیل تحریم‌های بین‌المللی تقریبا ناممکن بود» مسئولان سپاه پاسداران راهکار خرید یک کشتی تجاری و تبدیل آن به کشتی نظامی را «برگزیدند که از جهت هزینه و زمان دستیابی به محصول» صرفه‌جویی به‌دنبال داشت.

ناو «شهید رودکی»

مراسم پیوستن این ناو روز پنج‌شنبه ۲۹ آبان ماه سال جاری با حضور حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، برگزار و اعلام شد که قرار است «با پیوستن این شناور سنگین، ماموریت سپاه برای حضور مقتدر در آب‌های دوردست، آغاز» شود.

دو روز پس از اعلام خبر پیوستن «ناو جنگی اقیانوس‌پیمای رودکی به نیروی دریایی سپاه پاسداران»، برخی رسانه‌های فارسی‌زبان از قول منابع مختلف اعلام کرد که این ناو در واقع یک کشتی تجاری رنگ‌شده است.

برای مثال در تحلیل سایت hisutton تبلیغات سپاه پاسداران اغراق‌میز خوانده شده و تاکید گردیده «ناو رودکی» در واقع «یک ناو تجاری تبدیل شده به یک پایگاه عملیاتی پیشرفته» است.

این سایت هم‌چنین به انبوه تجهیزات نظامی مستقر روی عرشه این ناو از جمله قایق‌ها، سیستم‌های پرتاب موشک، بالگرد و پهپادها اشاره کرده و نوشته که این حجم از تسلیحات چشم‌گیر است، اما چندین سیستم فقط برای نمایش روی این کشتی قرار شده‌اند.

«جرمی بینی» از هفته‌نامه دفاعی جینز در لندن، در حساب توییتری خود نوشت که ناو جدید سپاه یک کشتی رول آن ایتالیایی با نام Galaxy F است که در سال ۱۹۹۲ ساخته شده و به تازگی به قیمت ۲  میلیون و۷۵۰ هزار دلار به فروش گذاشته شد.

او ادامه داد که تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد این کشتی در ماه ژوئیه گذشته وقتی در حوضچه خشک در ایران بود هنوز رنگ زرد خود را داشت.

خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، روز دوشنبه ۳ آذر ماه ۹۹ در گزارشی با عنوان «ویژگی‌های بزرگ‌ترین شناور نظامی سپاه»، تایید کرد که «ناو رودکی پیش از خریداری‌شدن توسط سپاه پاسداران، یک کشتی ترابری از نوع رول بوده است که به معنای امکان سوار و پیاده شدن بارها روی چرخ‌های خود است.»

این خبرگزاری با اشاره به این‌که این شناور قبل از خرید «بین طبقات مختلف خود دارای سطح شیبدار و یک درب شیبدار بزرگ در قسمت پشت» داشته است، حتی نوشت که ریشه ماموریتی و کارکردی این کشتی قبل از خریداری از سوی سپاه پاسداران سبب شد تا این نیرو برای تبدیل آن ناو «نیازی به طبقه‌بندی و تغییرات ساختاری در داخل این شناور» نداشته باشد.

علاوه براین، خبرگزاری تسنیم هم‌چنین تایید کرد که چیدمان تجهیزات روی «ناو رودکی» در زمان رونمایی یک اقدام نمایشی بوده است و افزود: «قرارگیری بخشی از تجهیزات مذکور روی عرشه به‌منظور نمایش گستره ماموریتی قابل اجرا با این ناو بوده است و قرار نیست در ماموریت رزمی، پهپادها و قایق‌های تندرو روی سطح فوقانی عرشه قرار داشته باشند.»

در بخش دیگری از گزارش خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران، با تایید اینکه «ناو رودکی» اساسا فاقد «رادار جست‌وجوی هوایی و رادار کشف اولیه اهداف دریایی» است، عنوان شده که به همین دلیل یک «سامانه موشکی پدافند هوایی سوم خرداد به‌صورت محمول و متحرک روی این شناور» مستقر شده است.

در گزارش خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران به صراحت هدف از تبدیل یک کشتی تجاری به «ناو رودکی»، انجام یک اقدام نمایشی از سوی سپاه پاسداران عنوان شده و آمده که با توجه به تحولات اخیر منطقه، خصوصا حضور نیروی دریایی ارتش آمریکا «لازم بود شناور شهید رودکی در اولین فرصت ممکن برای اجرای ماموریت‌های محوله خصوصا بحث تجسس و جمع‌آوری اطلاعات راهی دریا شود.»

خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران با اشاره به این‌که «ناو رودکی» به عنوان « پایگاه پشتیبانی متحرک شناور در فواصل دور از ساحل» و با قابلیت «نصب هر نوع موشکی» روی آن مورد استفاده سپاه پاسداران قرار می‌گیرد.

این خبرگزاری هم‌چنین اضافه کرد که به خاطر «کاهش حداکثری زمان و هزینه را برای به‌خدمت‌گیری سریع یک شناور، فرایند بسیار زمان‌بر طراحی و توسعه و ساخت شناور در داخل کشور» و هم‌چنین کمبود «بودجه داخلی»، سپاه پاسداران  اقدام به خرید یک شناور غیرنظامی و تبدیل آن به کشتی جنگی کرده است.

ناوی که تحت عنوان «ناو هواپیمابر» یا «ناو اقیانوس‌پیمای شهید رودکی» در روز ۲۹ آبان سال جاری با حضور فرمانده سپاه پاسداران رونمایی شد، در واقع یک کشتی ترابری کهنه خارجی است که بر روی آن ادوات نظامی سوار شده است.

خبرگزاری تسنیم نوشت از آن‌جا که امکان خرید شناورهای نظامی از خارج به دلیل تحریم‌ها غیرممکن بود، مسئولان سپاه از این روش استفاده کرده‌اند.

تسنیم نوشت که «ناو شهید رودکی پیش از خریداری‌ شدن توسط سپاه» یک کشتی ترابری از نوع «رورو» بوده است و سپاه پاسداران در طبقات و ساختار این شناور هم تغییری نداده است.

پیش‌تر رادیو فردا گزارش داده بود که این شناور در واقع یک کشتی تجاری هشت هزار تنی ۲۸ ساله از نوع «رورو» (Ro/Ro)‌ساخت ایتالیا، به نام گالاکسی-اف است که در ماه ژوئن با پرچم پاناما از مبدا سنگاپور به بندرعباس رسید.

علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران، روز ۲۹ آبان مدعی شد که این ناو «قابلیت حمل و عملیاتی کردن انواع هواپیما، پهپاد و سامانه‌های موشکی، پدافندی و راداری را دارد» و «اقیانوس‌پیما» است.

در تصاویر منتشرشده از این ناو، عرشه آن باندی برای فرود هواپیما ندارد و یک محل فرود برای بالگرد بر روی آن دیده می‌شود. علیرضا تنگسیری توضیحی در مورد چگونگی «عملیاتی کردن انواع هواپیما» بر روی این ناو نداد.

طول این ناو در خبرها ۱۵۰ متر ذکر شده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس می‌نویسد که برای مقایسه، طول ناو هواپیمابر آمریکایی نیمیتز ۳۳۲ متر است.

به طور معمول، گشت‌زنی دریایی سپاه پاسداران به خلیج فارس محدود می‌شود و نیروی دریایی ارتش از این نظر آب‌های دریای عمان و فراتر از آن را پوشش می‌دهد.

فرمانده نیروی دریایی سپاه به هنگام رونمایی از این شناور گفت که حضور و اجرای ماموریت در اقیانوس هند و فراساحل، «حق» این نهاد شبه‌نظامی است.

کارشناسان نظامی می گویند بعد از عوض کردن رنگ زرد بدنه کشتی «Glalaxi F»و تغییرات بسیار کوچکی روی عرشه آماده و مسطح آن، «رزم‌ناو اقیانوس پیمای سپاه» در کمتر از سه ماه متولد و نام «شهید رودکی» گرفت.

این نام یکی از پاسداران سپاه که طی جنگ با عراق در عملیات قایق‌های سپاه شرکت داشت و در سال ۱۳۷۹ شمسی توسط شلیک گلوله از تفنگ شکاری در خانه یکی از بستگانش به قتل رسید و درجه دریاداری به او داده شد.

خبرگزاری مهر روز پنج شنبه نوشت: «ناو اقیانوس‌پیمای شهید رودکی با وزن ۱۲ هزار تن و طول ۱۵۰ متر و عرض ۲۲ متر دارای موشک‌‌های سطح به سطح، سطح به هوا، سامانه‌‌های مخابراتی یکپارچه بسیار پیشرفته جنگال و سامانه موشکی سوم خرداد شناوری سنگین، چند منظوره و دوربرد است با قابلیت حمل و عملیاتی کردن انواع هواپیما، پهپاد و قابلیت حمل بالگردها، و شناورهای عملیاتی که توسط جوانان متخصص مؤمن انقلابی طراحی و عملیاتی شده است.»

بررسی تصویرهای هوایی از «اقیانس‌پیمای شهید رودکی» نشان می‌دهد که مجموعه سلاح‌های قرار داده شده روی عرشه کشتی تجاری هشت هزار تنی گالاکسی، جز یک فروند هلیکوپتر ۴۵ ساله بل-۴۱۲ آمریکایی، بی‌ارتباط از هم و فاقد کم‌ترین ارزش عملیاتی‌اند.

چهار فروند قایق تند رو سپاه (Boghammar)، ساخت سوئد که روی آن‌ها موشک‌های سطح به سطح نصب شده در بندرعباس با کمک چرثقیل روی کشتی قرار داده شده‌اند و برای پیاده کردن روی آب به همان وسیله نیازمندند.

سامانه موشکی سوم خرداد که هدف قرار دادن یک فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در ماه ژوئن سال گذشته به آن نسبت داده شد، بدون تجهیزات راداری و به شکل نمایشی روی عرشه قرار داده شده‌اند و برای چهار فروند پهپاد نمایشی نیز باند پرواز روی عرشه وجود ندارد.

 

حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران، شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶، در برنامه تلویزیونی «تیتر امشب» شبکه خبر ادعا کرده بود توان مقابله با بزرگ‌ترین دشمن یعنی آمریکا را داریم و در جنگ متوجه شدیم هیچ متحد متعهدی نداریم و هیچ تکیه‌گاهی فراتر از ظرفیت‌های درونی ملت در اختیار ما نیست.

ادعاهای او در این برنامه تلویزیونی بر چهارمحور کلی استوار بود: پیشرفت‌ها، ظرفیت‌ها و توانایی‌های نظامی سپاه؛ اشراف کامل سپاه به نقاط قوت وضعف نظامی آمریکا در منطقه؛ «بسته‌های متنوعی از قدرت دفاعی» سپاه برای وارد کردن ضربه‌های کارساز به آمریکا درهر زمان و مکان؛ و گستردگی میدان امنیت استراتژیک ایران و به حساب آوردن ارتش سوریه و عراق به عنوان عمق استراتژیک دفاعی جمهوری اسلامی.

این ادعا‌ها که به مناسبت دهه فجر مطرح شد، به چرخش استراتژی نظامی دولت ترامپ در خاورمیانه نیز ارتباط داشت که مایه نگرانی جمهوری اسلامی شده بود. بر پایه این استراتژی جدید آمریکا حضور نظامی خود را در خاورمیانه و مقابله با «تهدید‌های فوری ایران علیه ثبات خاورمیانه» نسبت به آن‌چه که رکس تیلرسون ان را «قرارداد هسته‌ای معیوب» نامیده است، ارجحیت دارد.

پیش‌تر نیز حسین سلامی در اردیبهشت ۱۳۹۴ ضمن هشدار به آمریکا گفته بود جمهوری اسلامی خود را «برای جنگ‌های گسترده و طولانی مدت در مقیاس حقیقی و با نتیجه پیروزی وغلبه بر آن‌ها‌(آمریکایی‌ها) قدرت سازی» کرده است.

اگر چنین ادعاها را در کنار هم قرار دهیم با بزرگ‌نمایی ظرفیت و توان سپاه، برداشتی عوامانه و نادرست از تکنولوژی‌های تسلیحاتی و توانایی‌های نظامی آمریکا دارد که چنین ارزیابی و یا ادعاهای کاذب می‌تواند فاجعه‌بار باشد.

حسین سلامی در برنامه تلویزیونی «تیتر امشب» از مهندسی معکوس و بهینه سازی پهپاد «آر کیو ۱۷۰ آمریکایی» و پهپادهای بومی رادار گریز با بُرد و سقف پروازی بلند و حامل سلاح را جز توانی‌های سپاه بر شمرد.

در حالی‌که جمهوری اسلامی پهپاد‌هایی از این دست مانند «شاهد ۱۲۹» تولید کرده است که احتمالا خط اثر یا مقطع راداری باریکی دارد ولی به عقیده کارشناسان دستاورد رادار گریزی در جمهوری اسلامی ادعای پوچی است. به نحوی مشابه تولید پهپاد «آر کیو ۱۷۰» ایرانی که حتی بهتر از مدل آمریکایی آن باشد بسیار اغراق‌آمیز است.

در حال حاضر تنها سه کشور آمریکا، روسیه و چین که بالاترین بودجه‌های نظامی در دنیا را دارند، از این تکنولوژی برخوردارند.

حسین سلامی در همان برنامه تلویزیونی افزود: «ما می‌توانیم تمام پایگاه‌های دشمن را در منطقه تحت ضربات سنگین و دایمی قرار دهیم و با دشمن در دریا و درهر سطحی مقابله کنیم.»

پیش‌تر، در تیر ماه ۱۳۹۱، حسین سلامی ناو‌های هواپیمابر آمریکا به «آهن پاره» تشبیه کرده بود که به خاطر جثه عظیم‌شان می‌توانند هدف‌های مطلوبی برای «موشک‌های بالیستیک و نقطه زن و منحصر به فرد» جمهوری اسلامی باشند.

واقعیت این است که برخلاف ادعای حسین سلامی، جمهوری اسلامی تاکنون هیچ مهارتی از خود بروز نداده است که دستیابی آن را به تکنولوژی رادار گریزی تایید کند.

فرمانده نیروی دریایی سپاه، علی فدوی، نیز در شهریور۱۳۹۱ در گردهمایی اساتید بسیجیان در مشهد مدعی شده بود که در سپاه هیچ‌کس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریایی آمریکا بیش‌تر از ایران باشد. او در توضیح این ناباوری گفت که سپاهیان این مسئله را هر روز مشاهده می‌کنند. او حتی با دادن وعده‌های مکرر برای انهدام نیروی دریایی آمریکا در صورت رویارویی با سپاه و داشتن توانایی برای غرق ناو‌های آمریکایی در عرض ۵۰ ثانیه، بر این باور است که ناو‌های هواپیما بر آمریکا به علت داشتن انبار‌های مهمات مانند انبار‌های باروت اند و هر کدام آن‌ها را می‌توان با یک موشک نابود کرد.

این تصور ساده‌لوحانه از توان آمریکا در حالی بیان شده است که آمریکا حضور گسترده و پرتوانی در کشور‌های جنوب خلیج فارس دارد. شمار نظامیان آمریکایی در کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس از ۳۵۰۰۰ نفر تجاوز می‌کند و ارتش آمریکا دست‌کم هفت پایگاه در منطقه خلیج فارس دارد: پایگاه ناوگان پنجم‌(شاخه دریایی سنت کام یا فرماندهی مرکزی) در بحرین؛ پایگاه هوایی العدید(یکی از مهم‌ترین مراکز عملیاتی برون مرزی ارتش آمریکا) در قطر؛ پایگاه تومریت درعمان؛ پایگاه هوایی شیخ عیسی در بحرین؛ پایگاه هوایی علی السالم در کویت؛ پایگاه هوایی احمد الجابر در کویت؛ و پایگاه هوایی الظفره در امارات متحده عربی. هواپیماهای مختلف پایگاه الظفره با توجه به ماموریت‌های گوناگون‌شان در زمینه‌های سوخت‌رسانی، جمع‌آوری اطلاعات، جاسوسی، شناسایی، تجسس، فرماندهی و کنترل، حملات زمینی و پشتیبانی هوایی، اهمیت ویژه‌ای برای به ثمر رسیدن ماموریت‌های «سنت کام» دارند.

پایگاه‌های بگرام در افغانستان و لِمُونیر در جیبوتی هم در فاصله‌ای نه چندان دور از منطقه خلیج فارس از پایگاه‌های عمده آمریکا محسوب می‌شوند. علاوه بر آمریکا، بریتانیا یک پایگاه دریایی در بحرین دارد و فرانسه نیز ضمن حضور واستفاده از پایگاه الظفره امارات، یک پایگاه دریایی در بندر ابوظبی دایر کرده است.

علاوه بر پایگاه‌های یاد دشده نیروی دریایی آمریکا عموما یک ناو هواپیمابر یعنی یک پایگاه هوایی متحرک درمنطقه دارد که از سوی ناوهای گوناگون برای مقابله با تهدید‌های احتمالی سطحی و زیر سطحی و موشکی محافظت می‌شود.

شایان ذکر است که سپاه پاسداران متعاقب حملات تروریستی ۱۷ خرداد به مجلس شورای اسلامی و آرامگاه آیت‌الله خمینی، شش موشک بالیستیک را از دو استان غربی کشور با هدف کوبیدن مواضع داعش در منطقه دیرالزور‌(فاصله ۶۵۰ کیلومتری) پرتاب کرد که به برآورد کارشناسان غربی از جمله اسرائیلی دو موشک در خاک عراق فرود آمد و دیگر موشک‌ها به هدف‌های مورد نظر اصابت نکردند.

سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی بر فراز تهران یکی از فاجعه‌بارترین جنایت سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. هنوز هم سران و مقامات جمهوری اسلامی مسئولیت این جنایت خود را رسما به عهده نگرفته‌اند و هم‌چنان در این مورد یک مشت دروغ تحویل جامعه ایران و جهان می‌دهند.

هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ خطوط هواپیمایی اوکراین ۸ ژانویه ۲۰۲۰ پس از بلند شدن از فرودگاه امام خمینی تهران سقوط کرد. کلیه سرنشینان این هواپیما که اکثر آن‌ها را ایرانیان دو تابعیتی بودند، جان خود را از دست دادند.

سقوط این هواپیمای مسافربری ساعاتی پس از موشک‌باران پایگاه نیروهای آمریکایی در عراق بود. روز پنج‌شنبه، ١٩ دی ۱۳۹۸‌-٩ ژانویه ۲۰۲۰، سازمان هواپیمایی کشوری جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه‌ای به نقل از علی عابدزاده، معاون وزیر راه و رییس این سازمان، اطلاعات اولیه در مورد سقوط هواپیمای مسافربری از نوع بوئینگ ٨٠٠-٧٣٧ متعلق به شرکت هواپیمایی اوکراین را در اختیار رسانه‌های خبری قرار داد. این هواپیما صبح روز گذشته کوتاه مدتی پس از برخاستن از فرودگاه امام خمینی تهران سقوط کرد و تمامی ١٧۶ سرنشین آن کشته شدند.

به گفته رییس سازمان هواپیمایی کشوری هواپیمای اوکراینی پس از برخاستن از باند فرودگاه تا ارتفاع ٨٠٠٠ پا صعود کرد و پس از آن، اطلاعات هواپیما از صفحه رادار حذف شد و با از دست دادن سریع ارتفاع، به زمین برخورد کرد.

او گفت که پیش از سانحه، هیچ پیامی رادیویی از خلبان در مورد وضعیت غیرعادی هواپیما دریافت نشده بود و به گفته شاهدان عینی، از جمله افراد روی زمین و خدمه یک پرواز عبوری، آتش‌سوزی در هواپیما مشاهده و به سرعت بر دامنه آن افزوده شد. پس از برخورد به زمین، هواپیما منفجر و متلاشی شد.

این دروغ‌ها و پنهان‌کاری‌ها تا سه روز ادامه یافت. با گذشت سه روز از سانحه سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی که در آن ۱۷۶ انسان جان باختند، شیخ حسن روحانی رییس جمهور شنبه ۲۱ دی‌ماه با انتشار بیانیه‌ای «خطای انسانی» و «شلیک پدافند سپاه» را دلیل سقوط هواپیما اعلام کرد.

در این بیانیه رییس‌جمهور با اشاره به این‌که «ساعاتی قبل از نتیجه تیم تحقیقاتی ستاد کل نیروهای مسلح مطلع» شده، می‌نویسد: «در فضای تهدید و ارعاب رژیم متجاوز آمریکا علیه ملت ایران پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی و به منظور دفاع در برابر حملات احتمالی ارتش آمریکا، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در آماده‌باش صددرصد قرار داشتند که متاسفانه خطای انسانی و شلیک اشتباه، به یک فاجعه بزرگ منجر شد و دهها انسان بی‌گناه قربانی شدند.»

بیانیه شیخ حسن در حالی منتشر شد که بلافاصله با انتشار خبر سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین، مقام‌های ایرانی در برآوردهای اولیه خود دلیل سقوط هواپیما را «نقص فنی» اعلام کردند، که از همان ابتدا با تردید برخی از رسانه‌ها و تحلیل‌گران رو‌به‌رو شد و گمانه‌زنی در مورد دلیل اصلی سقوط هواپیما به جریان افتاد.

با اوج گرفتن گمانه‌زنی‌ها در مورد اصابت موشک به هواپیمای مسافربری و افزایش فشارهای بین‌المللی بر ایران برای روشن ساختن علت سقوط هواپیما، مقامات رسمی و برخی کارشناسان در ایران «شایعه‌ها» را تکذیب کردند و از همکاری کامل با کشورهای دیگر برای روشن شدن ابعاد این سانحه سخن گفتند.

در فضای نفس‌گیر ناروشنی علت جان‌باختن ۱۷۶ انسان به خصوص برای خانواده‌های قربانیان و نبود رسانه‌ها و مطبوعات آزاد در ایران، شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر به عرصه‌ای برای ادامه گمانه‌زنی‌ها، اثبات «ادعای» اصابت موشک یا رد این امر و درگیری‌های لفظی میان موافقان و مخالفان بدل شد. کم نبودند کاربرانی که بر هر نظر مخالف که علت را نقص فنی نمی‌دانست، تاختند. کم نبودند روزنامه‌نگاران و فعالانی که در شبکه‌های اجتماعی کاربران را از تله «جنگ روانی» که دشمن گسترده است، برحذر داشتند.

در چنین فضایی با انتشار بیانیه رییس‌جمهور، باز هم غوغایی در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاده است؛ از حیرت و وحشت از ابعاد یک «دروغ‌گویی و پنهان‌کاری بزرگ» گرفته تا «عذرخواهی» آنان که مصرانه علت را نقص فنی می‌دانستند و کاربران را از آب به آسیاب دشمن ریختن برحذر می‌داشتند، تا آن‌ها که از پذیرش مسئولیت توسط مقامات جمهوری اسلامی تقدیر می‌کنند.

دروغ‌هایی مقامات جمهوری اسلامی در این مورد به حدی شاخ‌دار و غیرقابل پذیرش بود که حتی صدای برخی مقامات سابق این حکومت نیز درآمد.

برای نمونه مصطفی تاجزاده در واکنش به این خبر با اشاره به سوابق و آشنایی خود با «امور حکومتی» نوشت: «اعتراف می‌کنم که این همه دروغ و پنهان‌کاری و فریب را در جمهوری اسلامی هرگز باور نمی‌کردم.»

صادق زیباکلام هم در پیامی توییتری نوشته است: «سه روز به عالم و آدم دروغ گفتیم و بلندگوهای تبلیغاتی‌مان طبق معمول یکسری تئوری‌های توطئه به مردم تحویل دادند.»

مشاور رییس جمهور، حسام‌الدین آشنا، شب خطاب به خبرنگاران رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور در توییتر «هشدار» داده بود: «از مشارکت در جنگ روانی مربوط به هواپیمای اوکراینی و همکاری با ایران‌ستیزان خودداری کنند.»

خبرگزاری فارس که تا پیش از بیانیه رییس جمهور هر امکانی جز نقص فنی را در سقوط هواپیما رد می‌کرد، نوشت: «رهبر انقلاب به محض اطلاع از خطای فاجعه‌بار صورت گرفته در سامانه پدافند کشور، دیروز دستور تشکیل فوری جلسه شورایعالی امنیت ملی و بررسی موضوع را صادر کرده‌ و تاکید می‌کنند به محض اتمام بررسی در جلسه شورایعالی امنیت، اصل حادثه و نتایج بررسی‌ها، صریح و صادقانه به اطلاع مردم رسانده شود.»

مقامات و سیستم‌هایی که تا به این حد پنهان‌کار و غیرشفاف هستند، چه چیزهای دیگری را پنهان می‌کنند یا قادرند پنهان کنند؟ دروغ‌گویی و پنهان‌کاری سیستماتیک در جمهوری اسلامی ایران ریشه بسیار قوی و تاریخی دارد.

در حالی که تنزل دادن جنایت و قتل‌عمد ۱۷۶ نفر به خطای «سهوی و اشتباه انسانی» یک یا «چند مامور جزء»، نمک پاشیدن به زخم خانواده‌های قربانیان و‌ مجازات آن‌هاست.

موشک‌ها که در بالای تهران هواپیمایی مسافربری را ساقط می‌کند سخن از دقت و کارایی بالای آن‌ها در جنگ با آمریکا یاوه‌گویی بیش نیست.

با وجود این‌که هنوز دقت و کارایی موشک خلیج فارس علیه ناو‌های در حال حرکت با توجه به سطح تکنولوژی موجود در ایران و سه آزمایش انجام شده تایید نشده است، به نظر می‌رسد که فرماندهان سپاه به ویژه علی فدوی ناو‌های هواپیمابر آمریکا را به مثابه هدف‌های ساده و بی‌دفاعی برای حمله و شلیک موشک‌های خود می‌دانند.

یکی از مولفه‌های «بسته‌های قدرت دفاعی» حسین سلامی در مقابل آمریکا و دیگر دشمنان مین‌گذاری در آب‌های خلیج فارس و آب‌های اطراف آن است. مین یک عامل بازدارنده بسیار قوی در جنگ‌های دریایی است و شمار مین‌های نیروهای دریایی سپاه و ارتش از جمله مین‌های پیشرفته «ئی‌ام ۵۲» چینی، دو هزار تخمین زده می‌شود که یک توان نسبی قابل قبولی محسوب می‌شود. اما یکی از عمده‌ترین ضعف‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران نداشتن توانایی برای مین روبی است. بدین معنی که در صورت مین‌گذاری و محاصره بنادر و جزایر استراتژیک ایران از سوی آمریکا، جمهوری اسلامی ایران از روبیدن و یا خنثی کردن مین‌ها عاجز خواهد بود.

با این وجود برخی از فرماندهان سپاه، از جمله محمود فهیمی، معاون عملیات نیروی دریایی سپاه در سال ۱۳۹۱، از تسلط در مین‌ریزی و مین‌روبی نیرو‌های تحت امر خود و ناتوانی آمریکا برای مقابله با این حربه سخن به میان آورده است. در حالی‌که توانایی سپاه و حتی نیروی دریایی ارتش برای مین‌روبی بسیار ناچیز است و به دو یا سه فروند هلی کوپتر «آر اچ ۵۳» آمریکایی زمان شاه با قابلیت مین‌روبی از هوا محدود می‌شود که بیش از چهل سال از عمر آن‌ها گذشته است.

به گفته حسین سلامی ارتش سوریه و عراق عمق استراتژیک دفاعی جمهوری اسلامی است و این‌که «بهترین استراتژی درگیری با دشمن در دور دست است.» این در حالی است که ارتش سوریه بر اثر جنگ داخلی حدود ده ساله کاملا فرسوده و ناتوان شده است. جمهوری اسلامی با کمک‌های همه‌جانبه و بسیار پرهزینه انسانی و غیرانسانی خود به حکومت سوریه ضمن برپا نگه‌داشتن اسد بر آن است که با حزب‌الله لبنان و حماس سیاست‌های «ضد‌اسرائیلی» خود را دنبال کند که رسما و علنا بر خلاف منافع ملی جامعه ایران است.

در ارتباط با عراق، با وجود نقش شبه‌نظامیان عراقی مورد حمایت سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران، ارتش عراق به هیچ‌وجه عمق استراتژیک جمهوری اسلامی محسوب نمی‌شود. چرا که آمریکا هزاران نیروی نظامی در عراق دارد و کنترل بیش‌تر سلاح‌ها و تجهیزات ارتش عراق نیز آمریکایی است و به گفته حیدر العبادی نخست وزیر وقت این ارتش سال‌ها به کمک‌های آموزشی آمریکا نیاز دارد. همکاری‌های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی عراق با آمریکا در سطح بالایی است.

علاوه بر این، اکنون بین مناسبات عراق با آمریکا و ایران و حتی عربستان تعادلی برقرار شده و از نفوذ جمهوری اسلامی ایران کاسته شده و از شعارهای اصلی معترضین عراقی نیز علیه جمهوری اسلامی ایران است.

از سوی دیگر تجارب جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز با گذشت زمان کم رنگ‌تر شده است. بیش‌تر سپاهیان دوران جنگ بازنشسته شده‌اند و یا وارد عرصه‌های تجارت و سیاست شده‌اند. مهم‌تر از همه بیش‌تر جمعیت کشور که کم‌تر از ۲۵ سال دارند، شناخت مستقیمی نه با حکومت پهلوی و نه با انقلاب و جنگ ندارند. مطالبات و مبارزات و خواست‌هایشان متفاوت است. جمهوری اسلامی کنونی پایگاه مردمی ده نخست انقلاب ۵۷ را نداغرد و در بهترین حالت ۲۰ درصد طرفدار دارد. هم‌چنین شرایط منطقه تغییر کرده، بازیگران تازه‌ای ظهور کرده‌اند و صف‌بندی‌های متفاوتی شکل گرفته است.

با وجود این‌ها، باز هم برخی از فرماندهان سپاه بر همان طبل سابق می‌کوبند از جمله محسن رضائی، فرمانده پیشین سپاه، در مصاحبه‌ای در مهر ۱۳۹۵ گفته بود: «ما با تجربه جنگ می‌توانیم تا ۲۰۰ سال آینده را اداره کنیم. جنگ آن‌قدر به ما درس و تجربه داد که به اندازه ۲۰۰ سال تجربه داریم.»

بخش عمده تجهیزات نظامی جمهوری اسلامی ایران غیرقابل استفاده شده‌اند به خصوص ضعف‌های آشکاری در عرصه هوایی دارد به طوری‌که بیش‌تر جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های ایران فرسوده‌اند و سال‌هاست که عمر قانونی آن‌ها به سر آمده است. به گفته کارشناسان نظامی این نیرو بیش از این‌که تهدیدی برای دیگران باشد موجودیت خودش را تهدید می‌کند چرا که در سال‌های اخیر بسیاری از هواپیما‌های آن به سببب نقایص فنی و فرسودگی سقوط کرده‌اند. شمار جنگنده‌ها، بمب افکن‌ها و هلی‌کوپتر‌های ترابری و تهاجمی اکثرا قدیمی ایران، کتی از عربستان نیز کم‌تر و ضعیف‌تر است.

در حالی‌که کشور‌های جنوب خلیج فارس از هم‌پیمانی و حمایت و پشتیبانی آمریکا و با تازگی از اسرائیل نیز برخوردار شده‌اند، جمهوری اسلامی همان‌گونه که حسین سلامی هم اقرار کرده است «متحد متعهدی» در منطقه ندارد و تنها است. هر نوع درگیری با آمریکا پای کشور‌های عرب خلیج فارس و اسرائیل را به درجات مختلف به میدان نبرد خواهد کشاند.

توهم قدرت و یاوه‌گویی‌های فرماندهانی چون حسین سلامی، علی فدوی و شمار زیادی از فرماندهان کنونی و پیشین سپاه که عمدتا از ارزیابی‌های نادرست، ساده‌اندیشی و دروغ و ریکاری و پنهان‌کاری نشات می‌گیرد می‌تواند برای جامعه ایران و منطقه فاجعه‌بار باشد.

 

احمد توکلی نماینده سابق مجلس که خود یکی از مقامات دروغگو، فاسد  و رانت‌خوار جمهوری اسلامی ایران است به یک واقعیت در جمهوری اسلامی ایران اقرار کرده است: «چنان شده که هرچه بگوییم، مردم می‌گویند که «دروغ است»! باید بپذیریم که ما به مردم دروغ گفتیم که حالا مردم به این نتیجه رسیده و به ما می‌گویند «دروغگو.» حالا عده‌ای بیایند و به درستی بگویند که همه به مردم دروغ نگفتند. ولی باید توجه داشته باشیم وقتی که جمع کثیری از مسئولان یک نظام سیاسی درباره مسائل و معضلات به مردم دروغ می‌گویند و حقیقت را پنهان می‌کنند، مردم این اقدام را به کل مسئولان آن نظام سیاسی تعمیم می‌دهند و نمی‌گویند که مثلا فقط فلان‌ فرد دروغ گفت و بقیه نگفتند. ما شده‌ایم چوپان دروغگو و باید بپذیریم که اعتماد مردم به ما مسئولان در قیاس با گذشته بسیار کمتر شده است.»‌(در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد ۲۶ مرداد ۱۳۹۹) 

او این سخنان را بعد از مصاحبه تلویزیونی پرویز فتاح، رییس بنیاد مستضعفان، و ذکر بازنگرداندن اموال بنیاد از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی‌(در مقیاس ده‌ها هزار میلیارد تومان) مطرح می‌کند، در حالی که رییس بنیاد بعد از آن که همه نهادها و افرادی که ذکر آن‌ها رفته بود، در اختیار داشتن اموال را پذیرفتند و آن را به مجوز رهبر نسبت دادند، از آن سخنان معذرت‌خواهی کرد.

سران و مقامات سیاسی و نظامی و قضایی جمهوری اسلامی ایران تنها در عرصه نظامی دروغ نمی‌گویند، بلکه آن‌ها در همه عرصه‌ها دروغگو هستند.

شامگاه پنج‌شنبه ۲۴ آبان ماه سال ۹۸ پس از چندین ماه تاکید بر «دروغ» عدم افزایش قیمت بنزین به ناگهان اعلام شد که قیمت آن سه برابر شده است.

بر اساس اخباری که آن زمان منتشر شد رییس مجلس، قوه قضاییه و رییس‌جمهوری در جلسه‌ شورای عالی سران قوا تصمیم به افزایش قیمت بنزین گرفته بودند. در حالی که پس از آغاز اعتراضات مردمی، شیخ ابراهیم رئیسی، رییس قوه قضاییه به صورت غیر رسمی از مخالفتش با این تصمیم خبر داد.

یک هفته بعد هم شیخ حسن رییس‌جمهوری گفت که از زمان اجرای این طرح بی‌خبر بوده است.

با این وجود دو روز پس از آغاز اجرای طرح افزایش قیمت بنزین، آیت‌الله علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی، گفته بود که با وجود عدم صلاحیتش در این حوزه، از تصمیم سران قوا حمایت می‌کند.

«دروغ»های آن‌ها در آبان ماه سال ۹۸ به همین جا ختم نشد. در طول چند روز اعتراضات مردمی نسبت به افزایش قیمت بنزین، هم‌زمان با قطع دسترسی به اینترنت حکومت دست به سرکوب و کشتار وسیع معترضان زد.

در نهایت پس از نزدیک به ده روز ارتباط مردم ایران با دنیا مجدد برقرار شد اما هنوز هم آماری از تعداد کشته‌شدگان و زندانی‌ها منتشر نشده است.

آماری که رویترز از تعداد جان‌باختگان اعتراضات آبان ماه ایران اعلام کرد٬ آخرین آمار منتشر شده است. به نوشته این خبرگزاری «در حدود کمتر از دو هفته ناآرامی‌ها که از ۱۵ نوامبر آغاز شد، حدود ۱۵۰۰ نفر کشته شدند.»

پیش از آن، گزارش ۱۶ دسامبر عفو بین‌الملل اعلام کرده بود که تعداد کشته‌ها در اعتراضات آبان‌ماه در ایران دست‌کم ۳۰۴ نفر بوده است. وزارت امور خارجه آمریکا نیز در بیانیه‌ای نوشته بود که تخمین می‌زند در این اعتراضات صدها ایرانی کشته شده‌اند و گزارش‌هایی را دیده است که نشان می‌دهد این رقم می‌تواند بیش از ۱۰۰۰ نفر باشد.

آمار منتشر شده توسط رویترز توسط دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تکذیب شد؛ اما آمار به گفته خودشان «صحیح» از تعداد کشته‌شدگان این اعتراضات را نیز تاکنون منتشر نکردند.

جمهوری اسلامی تا امروز نه تنها تعداد کشته‌شدگان را اعلام نکرده، حتی تعداد بازداشتی‌ها را نیز مشخص نکرده است.

یعنی حتی تعداد ورودی‌ها به زندان‌های جمهوری اسلامی پس از آغاز اعتراضات نیز اعلام نشده است و سیستم قضایی ایران حتی نمی‌تواند تعداد ورودی به زندان‌ها در شهرهای مختلف را با هم جمع بزند و اعلام کند یا به صورت تفکیک شده اعلام کنند.

همین سکوت، وعده‌های عمل نشده، تایید و تکذیب‌ها و در نهایت امتناع از انتشار آمار، موجب باور پذیر شدن آمار منتشر شده از سوی رویترز می‌شود.

 

اعتراضات دی‌ماه سال ۹۶ با مطالبات اقتصادی و از شهر مشهد آغاز شد، اما به سرعت رنگ و بوی سیاسی گرفت و به ۹۰ شهر کشور سرایت کرد.

آن زمان دادستان وقت تهران گفته بود که این دور از اعتراضات «از زمان انقلاب تاکنون سابقه نداشته است.» دادستان وقت تهران و مقامات بالادستی او اما هیچ وقت به تعداد واقعی کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگان اعتراضات دی ماه سال ۹۶ اشاره‌ای نکردند.

حتی پس از کشته شدن چند تن از بازداشتیان در زندان‌ها و تشکیل کمیته حقیقت یاب مجلس. سینا قنبری، جوان ۲۳ ساله، اولین بازداشتی اعتراضات دی ماه بود که خبر مرگش در قرنطینه زندان اوین منتشر شد. پس از او وحید حیدری، آریا روزبهی بابادی و سارو قهرمانی از جمله افرادی بودند که در دوران بازداشت درگذشتند.

دادستان کل کشور پس از انتشار اخبار مربوط به مرگ این افراد در بازداشت به «دروغ» مدعی شد که آن‌ها دست به خودکشی زدند یا معتاد بودند و به این دلیل در گذشته‌اند.

 

یکی دیگر از «دروغ»هایی که جمهوری اسلامی تا کنون گفته، دروغی بود که ۲۲ خرداد ماه سال ۸۸ گفته شد؛ پیش از پایان زمان رسمی اخذ رای برای انتخابات ریاست جمهوری دهم، خبرگزاری فارس اعلام کرد که محمود احمدی‌نژاد با ۶۳ درصد رای منتخب مردم است.

 

شامگاه ۱۸ تیر سال ۷۶ نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند. درگیری بین دانشجویان و لباس شخصی‌ها تا ۲۳ تیرماه طول کشید. مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است ۷ نفر در واقعه حمله به کوی دانشگاه کشته شده‌اند. تاکنون فقط هویت عزت‌الله ابراهیم‌نژاد و فرشته علیزاده روشن شده ‌است.

هرچند شورای متحصنین در بیانیه ۲۶ تیر مرگ تامی حامی‌فر را نیز تایید کرد. سعید زینالی نیز از هنگام دستگیری توسط ماموران ناپدید شده ‌است.

۲ سال پس از این اعتراضات دادگاه مسببان این حادثه برگزار و قوه قضاییه همه نیروهای پلیس و شبه نظامیان وابسته را تبرئه کرد. تنها یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش‌تراش از خوابگاه، به «دروغ» محکوم شد. اروجعلی ببرزاده بعدا در آگاهی تهران بزرگ استخدام شد. ظاهرا حتی ۱۵۹ نماینده مجلس ششم این اقدام دستگاه قضایی را محکوم کردند. در سال ۱۳۹۷ ببرزاده با درجه سرهنگ تمام، رییس کلانتری ۱۵۷ مسعودیه تهران بود.

روز سی خرداد سال ۱۳۷۳ برابر با روز عاشورا در حرم امام هشتم شیعیان بمب گذاری شد. این بمب‌گذاری در محلی واقع در قسمت بالای سر ضریح انجام و منفجر شد. بر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه حجم آن معادل ۱۰ پوند(۴/۵ کیلوگرم) ماده منفجره تی.ان.تی بود، ۲۶ نفر جان داده و بیش از ۳۰۰ تن زخمی شدند.

تنها چند ساعت پس از این انفجار، اعلام شد که بمب‌گذاری کار «اعضای سازمان مجاهدین» بوده است، سازمان مجاهدین اما هرگز مسئولیت این حمله را قبول نکرد.

رسانه‌های رسمی در آن زمان به نقل از منابع رسمی و به «دروغ» سازمان مجاهدین را مسئول این بمب‌گذاری معرفی کرده بودند.

مصطفی تاجزاده اما سال گذشته در مناظره‌ای با زاکانی اعتراف کرد که این خبر تنها یک «سناریو» بوده است.

شنیده‌ها و گزارشات تایید نشده بعد از برملا شدن قتل‌های زنجیره‌ای حاکی از آن است که سعید امامی، معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات، سناریوی این ترور را طراحی کرد.

او ابتدا شنود مکالمات یکی از فرماندهان طالبان، مستقر در نزدیکی مرزهای ایران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که می‌گفت: «عملیات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عملیات انجام می‌شد ولی سعید امامی مدعی شد که این شنود مربوط به انفجار حرم رضوی است و چون اعلام این خبر به تشدید اختلاف میان شیعه و سنی و جنگ احتمالی با طالبان خواهد انجامید، برای اجتناب از این تعارض باید بمب‌گذاری را به «دروغ» به مجاهدین منتسب کرد.

«دروغ» اگرچه در دوران رهبری شیخ خامنه‌ای گسترش یافت، اما پایه‌گذار آن رهبر پیشین جمهوری اسلامی، آیت‌الله خمینی بود.

طی یک دهه که البته اوج آن تابستان سال ۶۷ بود، تعدادی زیادی از بازداشت‌شدگان و حتی زندانیانی که در حال گذراندن دوران محکومیت‌شان بودند، با فتوا و یا با فرمان چند سطری خمینی اعدام شدند.

بهانه اعدام‌های سال ۶۷ «دروغ» بزرگی به نام «حمایت زندانیان» از مخالفان مسلح نظام در داخل و خارج از مرزها یا سر موضع بودن زندانیان بود.

با گذشته سه دهه هنوز ابعاد این کشتار وسیع آشکار نشده و حتی مشخص نیست چند تن طی آن‌ سال‌ها اعدام شده‌اند؛ تنها گاهی سندی توسط اعضای خانواده آیت‌الله منتظری، تنها چهره شاخص مخالف اعدام‌های دهه شصت منتشر می‌شود تا کمی گوشه‌پرده را بالا بزند و اندکی از حکایت را آشکار کند.

عملیات کربلای ۴ عملیات نظامی تهاجمی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در جنگ با عراق بود که در دی‌ماه ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه پاسداران انجام شد. این عملیات در تاریخ ۳ دی ۱۳۶۵ در محور ابوالخصیب در جنوب عراق، به صورت گسترده و با هدف آماده‌سازی مقدمات فتح بصره، توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و در پی لو رفتن طرح عملیات و با تحمل تلفات بالای انسانی در روزهای نخست، در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ با عقب‌نشینی نیروهای ایرانی، پایان یافت.

فرماندهان وقت سپاه پاسداران، قبل از عملیات میزان غافلگیری نیروهای عراقی را متغیر و رو به کاهش، برآورد کرده بودند. فرمانده وقت سپاه؛ محسن رضایی، بعدها به «دروغ» گفت که این عملیات تنها «عملیات فریب» بود.

هاشمی رفسنجانی‌(فرمانده عالی جنگ در زمان عملیات) در یادداشت‌های روزانه‌اش در ۱۱ دی ماه می‌نویسد: «آقای شمخانی اطلاعات لازم را در خصوص نتایج عملیات شکست خورده کربلای ۴ داد. خیلی بدتر از آن‌چه تا به حال گفته بودند، نزدیک به ۱/۰۰۰ شهید و ۳/۹۰۰ مفقودالاثر داشتیم، که اکثر آن‌ها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح.»

در بیانیه رسمی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تعداد کشته‌های این عملیات به «دروغ» کم‌تر از ۱/۰۰۰ نفر اعلام شده است.

سال ۱۳۹۴، پس از گذشت ۳۰ سال از عملیات کربلای ۴، کمیته جست‌و‌جوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد که اجساد برخی از مفقودین این عملیات را کشف کرده است. این کمیته اجساد ۱۷۵ غواص ایرانی را که با دستانِ بسته کشته شده‌اند، کشف کرده‌است. به گفته فرمانده این ستاد برخی از غواصان زنده به گور شده بودند.

 

اگر به مسئله روز برگردیم به ویژه به مسئله مهک ویروس کرونا باز هم با مشتی خرافات و دروغ مواجهیم که همواره مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی به مردم تحویل می‌دهند. موضوع دست‌یابی مردم ایران به واکسن کرونا، حرف‌های شیخ حسن روحانی در روز سه‌شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹ پیرامون واکسن کرونا و مربوط کردن خرید آن به تحریم‌ها و… همراه با رشد مرگ و میر ناشی از کرونا، بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران نه توانایی مهار بحران کرونا را دارد و نه در مبارزه با ویروس خطرناک و کشنده کرونا جدی است. بحران بهداشتی و ناتوانی مدیریت آن نه به تحریم‌های آمریکا ارتباط دارد و نه به نداشتن ارز و منبع مالی.

روحانی روز سه‌شنبه ۱۸ آذر عدم دست‌یابی مردم به «نیازهای ضروری از جمله واکسن» را از مانع تراشی‌های ترامپ اعلام کرد و بر ساخت واکسن در داخل و خرید از خارج هم خبر داد.

رییس اتاق بازرگانی ایران و سوئیس مشکل در خرید واکسن را انتقال پول اعلام کرد.‌(ایلنا ۱۸ آذر) او حل انتقال پول برای واکسن و سلامت مردم را به «انشاالله تا ۴۵ روز دیگر» موکول کرد. یعنی که به محض این که بایدن به جای  ترامپ وارد کاخ سفید شد بلافاصله تحریم‌ها را لغو و منابع مالی ایران را آزاد خواهد کرد.

ادعای روحانی و سایر مقامات جمهوری اسلامی در حالی است که وزارت دارایی آمریکا بار دیگر با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده که «تحریم‌ها، پرداخت‌های بانکی برای کمک‌های بشردوستانه به ایران را شامل نمی‌شود.»

یجابه‌جایی پول در بانک‌ها و ایجاد مشکلی که عناصر حکومت برای خرید دارو مطرح می‌کنند مسئولیت مستقیم آن به خود این حکومت بر می‌گردد. چرا که جمهوری اسلامی با عدم پیوستن به کنوانسیون FATF و قرار گرفتن در لیست سیاه این موسسه بین‌المللی، خود را در میان مراودات بانکی بین کشورها تحریم کرده است. به این معنا که حکومت پول‌شویی و رساندن پول به جنگ‌های نیابتی‌اش در کشورهای دیگر را بر جان مردم ترجیح داده و حاضر نشده است که این کنوانسیون را امضاء کند.

به علاوه در کنسرسیوم کواکس، که جمهوری اسلامی ایران هم عضو آن است اعلام کرده که؛ مانع قانونی بر سر راه ایران برای خرید واکسن کرونا وجود ندارد.

مردم هنوز رونمایی سپاه تروریستی پاسداران از دستگاه کرونایاب «مستعان ۱۱۰» تا طب اسلامی را فراموش نکرده‌اند. در حالی که در کشورهای دیگر موضوع دست‌یابی به تست کرونا پیگیری می‌شد فرماندهان سپاه با نمایش یک دستگاه شبیه «زودپز» مدعی شدند طی ۵ ثانیه در شعاع ۱۰۰ متری این دستگاه قادر به شناسایی ویروس کرونا است.

در واقع جمهوری اسلامی با ادعاهای دروغین و خرافی خود سلامت مردم را به بازی گرفته است. در چنینی شرایطی حالا روحانی مدعی شده که ساخت واکسن کرونا در داخل در دستور کار است. این ادعا یکی از بی‌اعتبارترین ادعاهای دایمی و سریالی اوست.

ساخت واکسن در ایران، ادامه همان ادعاهای طب سنتی جن‌گیران و دعا‌نویسان و کشف «دانشمندان» سپاه جهل و جنایت و ترور است. مینو محرز، عضو علمی ستاد مبارزه با کرونا گفته است: «برخی گروه‌ها در کشور ضد واکسن هستند، افکار مالیخولیایی دارند، می‌گفتند با تزریق واکسن به دنبال وارد کردن عناصری به بدن هستند.»

محروم کردن مردم ایران از امکانات حمایتی، مراقبتی، بهداشتی و …، به ویژه در زمینه خرید واکسن معتبر، ادامه جنایتی است که از ورود و شیوع کرونا در ایران به مردم دروغ گفتند.

 

در جمع‌بندی می‌توانیم تاکید کنیم که هر بار اتقاقی علیه جمهوری اسلامی در ایران و منطقه روی می‌دهد سران و مقامات ریز و درشت سیاسی و نظامی از «انتقام سخت» سخن به میان می‌آورند اما عملا هیچ غلطی نمی‌توانند انجام دهند جز ضربه زدن به مردم!

در پس هر فاجعه‌ای این سناریو تکرار می‌شود: ماجرای اعلام گران شدن بهای بنزین، بی‌خبری مسولان بلندپایه را از تصمیم صدا و سیما برای اعلام خبر، سلب مسئولیت از رهبر و صدها انسان مقتولی که هنوز هیچ خبررسانی دقیقی در مورد آن‌ها صورت نگرفته است.

هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ متعلق به خطوط هواپیمایی اوکراین بامداد چهارشنبه ۱۸ دی ۹۸، ساعاتی پس از حملات موشکی ایران به پایگاه‌های آمریکا در عراق، شش دقیقه پس از بلند شدن از باند فرودگاه امام خمینی، سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند.

۱۴۶ نفر از مسافران هواپیما ایرانی، ۱۰ نفر افغانستانی، ۵ نفر کانادایی، ۴ نفر سوئدی و ۲ نفر اوکراینی و ۹ نفر خدمه پرواز، تبعه کشور اوکراین بودند.

این هواپیما در حالی سقوط کرد که جمهوری اسلامی قصد داشت، «انتقام سختی» از عاملان کشته‌شدن قاسم سلیمانی و همراهانش بگیرد.

واقعا جمهوری اسلامی انتقام سختی گرفت اما نه از آمریکا بلکه از مسافران بی‌گناه و بی‌دفاع هواپیمایی اوکراینی! به غایت سخت و رنج‌آور که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.

دروغ‌گویی و کلاهبرداری و شالاتانیسم در جمهوری اسلامی، به دورانی برمی‌‌گردد که خمینی هنوز در پاریس اقامت داشت. اگر بر مجموعه وعده‌ها، موضع‌گیری‌ها و سخنرانی‌های شیخ خمینی در پاریس نگاه کنیم ه معنای واقعی نامی جز «دروغ» نمی‌توان گذاشت.

بنیانگذار انقلاب اسلامی در پاریس به «دروغ» جمهوری اسلامی مدنظرش را حکومتی هم‌چون حکومت فرانسه خوانده بود. او هم‌چنین گفته بود که طلبه‌ای بیش نیست و پس از پیروزی انقلاب به قم خواهد رفت؛ این وعده نیز «دروغ» بود.

طی این چهل و یک سال جمهوری اسلامی «دروغ» گفت و تاکنون مردم چاره‌ای جز شنیدن آن نداشتند و ندارند. جمهوری اسلامی ایران به حدی دروغ تحویل افکار عمومی داده است که دیگر اطمینانی به هیچ گفته‌ای مقامات سیاسی و نظامی و قضایی آن وجود ندارد. سقوط اختلاس‌ها و دزدی‌های میلیون و میلیارد دلاری، همگی بخشی‌های دیگری از «دروغ»‌های روزانه‌ای هستند که سران و مقامات حکومت می‌گویند.

در پایان به جرات می‌توان گفت که جمهوری اسلامی ایران، جمهوری پوشالی و جهالت، دروغ و ریا، سانسور و سرکوب، رعب و وحشت، ترور و اعدام و فقر و فلاکت است. شایسته هیچ جامعه‌ای در جهان نیست که حکومتی مانند جمهوری اسلامی داشته باشند بنابراین این حکومت ننگ و شرم بشریت است و جایگاه واقعی‌اش نیز گورستان تاریخ است!

یک‌شنبه بیست و سوم آذر ماه ۱۳۹۹ – سیزدهم دسامبر ۲۰۲۰

 بهرام رحمانی

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)