مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
اینکه ۴۰ سال است رهبران جمهوری اسلامی برای توجیه ناکارآمدی خود و نظام تحت ولایتشان اشاره به سمت دشمن و دشمنان فرضی میکنند امر غریبی نیست. بارها و بارها از زبان رهبر و دیگر مسئولان نظام جمهوری اسلامی شنیدهایم که توطئه دشمنان را عامل اصلی انبوهی از بیثباتیها در مدیریت کشور دانستهاند. اما پرسش اینجاست که ماهیت این توطئهها چیست و چه کسانی مسببان اصلی آن هستند؟ نقش این توطئهها در فساد و ناکارآمدی حداکثری که نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه است چه اندازه بوده است؟
۲۱ مهر ۹۹ علی خامنهای در یک سخنرانی گفت: «اغلب مشکلات ما از خارج کشور است. علاج آن را اما در داخل کشور باید بیابیم.»
سی سال و اندیست که شخص ایشان با سماجت غیرعقلانی به دنبال مشکلتراشی در خارج کشور است.
تشکیل محور مقاومت برای صدور انقلاب، اصرار بر نابودی اسرائیل و آمریکا، دخالت در امور کشورهای منطقه و تقسیمبندی جهان به جبهه حق و باطل و ادعای رهبری جبهه حق توسط ایشان و نظام تحت فرمانرواییاش تنها گوشهای از این دشمنتراشیهاست. خامنهای اصرار دارد نتیجه این بیتدبیریهای بیپایانش را تنها به خصومت آمریکا با جمهوری اسلامی تقلیل دهد.
اما راهحلهای پیشنهادی ایشان در طول این سالها چه بوده است؟
در واقع به ظاهر ایشان هیچ راه چارهای برای شرایط ناگوار کنونی ندارد. خلاصه تمام ابتکارات این نظام و رهبرش اقتصاد مقاومتی بوده و حمایت از محور مقاومتی که به گفته خامنهای «باعث اقتدار نظام و عزتمندی مردم» شده است.
رهبر جمهوری اسلامی سالهاست در توهم تشکیل یک تمدن اسلامی غوطه میخورد. در دهه ۸۰ بود که زمزمههایی در این رابطه از سوی برخی از نزدیکان او به گوش رسید. حمایت بیت خامنهای از محمود احمدینژاد در آخرین روزهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ هم در همین راستا تعبیر شد.
تئوری تشکیل تمدن اسلامی از سوی خامنهای چند مرحله دارد:
۱. انقلاب اسلامی
۲. نظام اسلامی
۳. دولت اسلامی
۴. جامعه اسلامی
۵. تمدن اسلامی
علی خامنهای با این ادعا که انقلاب سال ۵۷ یک انقلاب اسلامی بوده است و نظامی که خمینی و او پایهگذاران آن بودهاند هم یک نظام اسلامیست، در سال ۸۴ به دنبال تحقق مرحله بعد رؤیای خود یعنی تشکیل یک دولت اسلامی بود.
محمود احمدینژاد شاید با آگاهی از این نقطه ضعف خامنهای، چهرهای از خود به نمایش گذاشت که دل از خامنهای ربود. حمایتهای کورکورانه رهبر نظام از دولت احمدینژاد در طول هشت سال استقرار آن نشان از این داشت که او در قامت احمدینژاد مردی را میدید که شاید میتوانست با تشکیل یک دولت اسلامی، خامنهای را یک قدم به رؤیایش نزدیکتر کند.
ناکامی خامنهای در قماری که بر سر احمدینژاد انجام داد بر کسی پوشیده نیست. در واقع هرچند رهبر نظام سالهاست در تحقق یک دولت اسلامی و جامعه اسلامی مورد نظر خود ناکام مانده است، اما لجوجانه بر عملی شدن آن اصرار میورزد.
نتیجه این رؤیاپردازی نابخردانه البته همین چیزیست که شاهد آن هستیم. نظامی منفور در عرصه بینالملل و به معنای واقعی کلمه فاسد در داخل کشور.
چندی پیش حسین راغفر، اقتصاددان در ایران گفته بود: «اگر مدتی هست که خبری از دزدی و اختلاس منتشر نمیشود، بابت مؤثر بودن شعارهای مبارزه با فساد و وجود عزمی راسخ برای از بین بردن فساد در نظام نیست. دلیلش این است که دیگر پولی در بساط نیست تا مسئولان بتوانند بدزدند یا اختلاس کنند.»
کاظم صدیقی، امام جمعه تهران هم به تازگی در خطبههای نماز جمعه جملهای را تکرار کرد که بارها و بارها از زبان دیگر مسئولان این نظام هم شنیده شده است: «فشارها بر مردم زیاد است اما مردم تحمل میکنند.»
شاید خلاصه راهکار علی خامنهای در همین جمله باشد: ما خراب میکنیم اما شما تحمل کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.