امیر سارم

اگر یک روز، در ایران باشید وَ  از خواب بیدار شوید و هنگامی که پنجره را باز می کنید ببینید که هوا به شکلِ جالب و استثنایی ای تمیز شده و خورشید به شکلِ بی سابقه ای می درخشد، پس از اینکه از خانه رهسپارِ محلّ ِ کارتان شدید، ببینید که هزاران دست انداز در تمامِ خیابان هایِ مسیر تا آنجا ترمیم شده، ترافیکِ خیابان ها، به گونه ای شگفت  بسیار کم شده، رانندگان بدونِ اضطراب و عصبانیِّت رانندگی می کنند و در پیاده روها شادمانی ای بسیار دوست داشتنی در چهره و رفتارِ مردم موج می زند، از کنارِ دکّه ی روزنامه فروشی که می گذرید ببینید که اخباری از پیشرفتِ صنعتی، تولیدی و کشاورزیِ ایران، به وجود آمدنِ دادگستری، پیشرفت هایِ آموزشیِ مناسب در سطحِ جهانی، پیروزی هایِ ورزشی، نمونه های عالی از ساخته هایِ هنری و تولیدهایِ صنعتی، نمونه هایی از مدیریت سازنده ی دولت و سازمان هایِ حکومت در بهداشت و سلامتِ مردم،چاپ شده و در کنارِ دکّه تا چشم کار می کند، کودکانِ بسیار شاد ببینید و اگر خبری از فساد و خرابی و دزدی و جنایت نه در روزنامه و نه در گوشی و نه در هیچ شبکه ی تلویزیونی و نه در زندگیِ روزمرّه ی خود در باره ی ایران و در ایران نبینید، و اگر از نابودیِ زندگی و ارزش هایِ انسانی در ایران اثری نمانده باشد،از کجا می فهمید که “حکومتِ جمهوریِ اسلامی” هنوز وجود دارد؟  

دیکتاتوریِ آخوندیِ جمهوری اسلامی در ایران با همه ی سازمان ها و برنامه هایَش کشاورزیِ ایران را به نابودی کشانده، آن اندک کارخانه هایِ صنعتی را به ورشکستگیِ کامل رسانده، اخلاقِ اجتماعی در ایران را از تمامِ تاریخِ ایران کمتر کرده، آموزش و پرورش و آموزشِ دانشگاهیِ ایران را ویران کرده، آثارِ باستانیِ ایران را فرو ریخته و در تمامِ جادّه ها و رودخانه ها و ساحل ها روستا ها و شهرها و حتّا بیابان هایِ ایران، خرابی به بار آورده، با انواعِ نیرنگ و دروغِ دینی و غیرِ دینی و شُعبده بازی، این فاسدترین حکومتِ تمامِ تاریخِ ایران را که یک تنه دزدی هایش از همه ی تاریخِ ایران بیشتر است، در ایران مستقر کرده و ۱

با اعدام و جنایت و سرکوبِ داخلی و جنایت ها و جنگ افروزی هایِ خارجی، ایران را در معرضِ نابودی قرار داده و با برنامه هایش مردمِ ایران عصبی ترین مردمِ دنیا و دومین مردم غمگین دنیا شده اند، پس چرا هنوز هستند ؟!

چون آنها با انواعی از ساختارشکنی هایِ اجتماعی روح وحدت و همبستگی را در مردمِ به مرگ نزدیک کرده اند، آنقدر مردمِ ایران را در فقر و گرفتاری و مشکلاتِ گوناگون در گیر کرده اند که تا آنجا که ممکن است هیچ کس نتواند فکر کند و با انواعِ جنایت و سرکوب و برقراریِ وحشت مردم را از هر اعتراضی در بیم فرو برده اند تا اگر کسی توانست فکر کند و حتآ بی ترس حرف بزند، بنویسد یا اعتراض کند هیچ همراهی در میانِ مردمِ ایران نداشته باشد. چون ایرانی که آنها خراب کرده اند برایِ کشورهایی که با زد و بندی مُهلکانه جنس هایِ بسیار ضعیفِ خود را در برابرِ نفتِ ایران، به ایران تحویل می دهند، بدون این حکومت اینهمه سود نخواهند داشت، چون عواملِ جمهوری اسلامی در ایران با ترویجِ اعتیا، فساد، بدبینی، غم و نوحه و توهّم، در کنارِ همه ی دزدی هایشان، فکر و شادی  و اندیشه ی سالم قدرتِ همبستگیِ مردمِ ایران را ربوده اند و اگر بمانند همه ی زندگی از ایران،  خواهد رفت.

  امیر سارم  

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)