خیلی ها این پرسش رو مطرح می کنن که چرا ج ا در این شرایطی که پشتوانه مردمی نداره و اوضاع اقتصادیش خرابه انقدر دست به اعدام و جنایت میزنه و با مردم خودش لج میکنه.
این رفتار از منظر ما معقول نمیاد، ولی در دوره استالین وقتی خطر جنگ جهانی پیش بینی میشد سیستم استالین دقیقا دست به همین رفتار زد
در این نوع سرکوب برخلاف سرکوب های دوره شکلگیری ثبات انقلاب، لازم نیست کسی رو به کاری که کرده مجبور به اعتراف کرد،بلکه باید با ضربات پی درپی و پرونده سازی های دروغین، مقاومت جامعه رو درهم شکست،چون حزب و اپوزیسیونی در مرزها وجود نداره فقط شورش های توده ای که ممکنه دولت رو زمین بزنه .
سازمان امنیت شوروی نزدیک ۷ سال این سیاست رو کاملا حساب شده بکار برد و نتیجه گرفت
استالین معتقد بود اینکه در اوج دوران جنگ، مخالفان نتونستن به سبک انقلاب بلشویکی خودشون (که در اوضاع نابسامان جنگ جهانی اول دولت مرکزی رو شکست دادن با شورش مردم) قیام کنند و کشور حتی در جنگ هم پیروز بشه و فاتح برلین بشه، مدیون سیاست مشت آهنی اون دوره است،گرچه قربانی زیاد گرفت
امنیتی ها دیگه دنبال تواب سازی نیستند فقط دنبال سناریوسازی و شکستن مقاومت ها اجتماعی و مردمی میرن،قربانی انتخاب میکنن تا مردم متحد بشن و بعد مقاومت رو درهم بشکنن،هدف تحمیل پی در پی شکست به جامعه است تا قدرت تجمیع اراده ها وجود نداشته باشه.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.