نیره انصاری

نیره انصاری

بی‌تردید خشونت و آزار جنسی زنان به عنوان یکی از انواع انحرافات اجتماعی، از عوامل مهم اختلال امنیت فرهنگی، اجتماعی، نظم و انتظام جوامع محسوب می‌شود و به همین دلیل نظام‌های مختلف حقوقی راه‌کارها، تدابیر و اقدامات ویژه‌ای را در کنترل، برخورد و ریشه‌کن کردن آن اتخاذ می‌کنند.

اختناق و خشونت علیه زنان یک بیماری جهانی است». تجاوز جنسی به زنان در جنگ‌ها به عنوان یک اسلحه و تاکتیک بکار گرفته می‌شود که در این خصوص شورای امنیت سازمان ملل نسبت به این امر یعنی تجاوز جنسی به زنان در طول جنگ بیش از (۷) تصویب نامه را مصوب نموده است. اما این تصویب نامه‌ها تاکنون تأثیر عملی و اجرایی قابل توجهی نداشته و به آهستگی پیش می روند.

به گزارش روزنامه « Aftonbladet »؛«وزیر امور خارجه کشور سوئد;Margot Wallström; مارگوت والسترم» در تاریخ(۲۷،۱۰،۲۰۱۷) در هفدهمین سال روز تاسیس شورای امنیت سازمان ملل متحد حضور یافت.

وی طی سخنرانی به سفر خود که به تازگی به کشور افغانستان داشته است اشاره نمود و گفت کوشش های مستمر کشور سوئد در خصوص استقرار صلح و امنیت برای زنان در نمایندگی شورای امنیت در آن کشورکه از (۱۳) زن و (۵۹) مرد تشکیل یافته و بسیار تاثیرگذار بوده است. اما آنچه که در این امر برجسته می نماید اینکه این فعالیت‌ها باید ذاتی و واقعی صورت گیرد. فراتر از این باید کارشناسان ویژه ای به منظور بررسی و تفحص نسبت به موضوع جهانی «صلح/ آزادی و امنیت برای زنان» وجود داشته باشند.»

ایشان در پایان اظهار کرد:« ما نیازمندیم که زنان در تمام جامعه ها حضور فعال و نقش گسترده‌تر خود را در خصوص این امر یعنی جهانی بودن خشونت علیه زنان، ایفا نمایند.»

اظهارات وزیر امور خارجه سوئد این پرسش را متبادر ذهن می نماید که: آیا تا هنگام به وجود آمدن «کارشناسان خبره و حاذق مسئول بررسی و تفحص»؛ ( بنابه گفته ایشان)، در این باره باید شاهد استمرار خشونت و اختناق علیه زنان در سراسر گیتی باشیم؟

آزار و اذیت جنسی در کشورهای اتحادیه اروپا

و این در حالی است که آزار جنسی درکشورهای اتحادیه اروپا به یکی از شایع ترین ناهنجاری‌های قاره اروپا بدل گشته و بر اساس پژوهش های« آژانس اروپایی برای حقوق اساسی»،شمال اروپا به ویژه کشور سوئد، بیشترین میزان آزار جنسی نسبت به زنان را به خود اختصاص داده است.

بر اساس گزارش گروه بین‌الملل در فرانسه، بریتانیا و آلمان بین (۶۰ تا۷۰%) از زنان مورد آزار و اذیت جنسی قرار می گیرند. در لهستان، لیتوانی و رومانی بین (۲۰ تا۳۹%) زنان مورد اذیت و آزار جنسی واقع می شوند. و اما سوئد با مساحت (۴۴۹/۹۶۴) کیلو متر مربع، چهارمین کشور بزرگ اروپا به حیث مساحت است. جمعیت سوئد بیش از (۹/۶) میلیون تن است.که هر سال نزدیک به هفتادوپنج هزار مورد (کیس) تجاوز و خشونت جنسی توسط پلیس گزارش می شود. در حقیقت این کشور سومین کشور جهان به حیث میزان تجاوز است.

مصادیق و دسته‌بندی آزار جنسی در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته کاملاً مشخص و جرم‌انگاری شده است. کشورهای حوزه‌ اسکاندیناوی و بریتانیا جزو کشورهایی هستند که در آن‌ها هرگونه عمل جنسی بدون رضایت زنان جرم تلقی می‌شود و در صورت تخطی مجازات سنگینی برای آن وضع شده است. حتا دو سال پیش از این زنانی در سوئد نسبت به تعرضات جنسی اعم کلامی و یا موارد دیگر افشاگری کردند که در جامعه بسیار تاثیرگذار بود و کارزاری چون Me Too تشکیل شده و فعالیت‌های این کارزار منتج به اصلاح قانون و تعیین مجازات سنگین برای آزار‌دهنده گردید.

در زمان کنونی که کمیت و سرعت انتشار اخبار، افراد در سراسر گیتی را از رخدادها مطلع و آگاه می نماید؛ این پرسش مطمح نظر قرار می‌گیرد که اگر آزار و اذیت جنسی در ایران به دلیل بسته بودن محیط و عدم اجازه برای پوششِ انتخابی و روابط آزاد در میان زنان و مردان است؛ پس چگونه در کشورهای غربی به ویژه اروپایی که فاقد شرایطی مانند ایران هستند و به میزان آزادی اشان افتخار و خود را از فرهنگ بالایی برخوردار می دانند؛ اما میزان اذیت و آزار جنسی دختران و زنان در این کشورها به میزان نگران کننده ای وجود دارد؟

چندی پیش «یورونیوز» گزارشی از آزار و اذیت جنسی زنان در اروپا به نشر سپرد که شاید برای بسیاری از جامعه شناسان شگفت‌آور بود. دراین گزارش که بر اساس مطالعات «آژانس اروپایی حقوق بنیادین؛European Union Agncy for Fundamental Rigths» صورت گرفته آمده است:« در اتحادیه اروپا بیش از نیمی از زنان از دوران نوجوانی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته اند، در بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا، آزار جنسی زنان در محیط کار جرم محسوب می شود. اگرچه این موارد بندرت گزارش می‌شود و آزارگر هم همیشه مورد مجازات واقع نمی گردد. در کشورهای اسکاندیناویا و فرانسه زنان بیشتری قربانی این قبیل خشونت ها می شوند.»

این گزارش می افزاید:« بیش از نیمی از زنان در اروپا از (۱۵) سالگی، آزار جنسی را تجربه کرده‌اند که شامل لمس و تماس ناخواسته، ایمیل یا پیامک با محتوای جنسی و یا پیشنهادهای سکسی می گردد. هرچه یک زن تحصیلکرده تر، آکادمیک و یا از نظر حرفه‌ای موفق تر باشد، احتمال اینکه مورد این قبیل آزار و اذیت ها قرار گیرد بیشتر است. به استناد مطالعاتِ «آژانس اروپایی حقوق بنیادین» که نتیجه مصاحبه با (۴۲ هزار) زن از کشورهای مختلف اروپا در سال (۲۰۱۴) است؛ بیش از نیمی از زنان در کشورهای عضو اتحادیه اروپا از سن (۱۵) سالگی مورد آزار واذیت جنسی قرار گرفته‌اند و نزدیم به یک سوم آنان گفته‌اند که در محیط کار از سوی همکار، مافوق و یا مشتری مورد آزار جنسی واقع شده اند.

البته به رغم تصوری که نسبت به کشورهای اسکاندیناویا وجود دارد مبنی بر اینکه این کشورها به حیث برابریِ جنسیتی؛ از وضعیت رضایت بخشی برخوردارند؛ اما کشورهای سوئد و دانمارک در این خصوص در صدرجدول آزار جنسی قرار دارند که به ترتیب (۸۰ و ۸۱%) زنان در این کشورها، آزار و اذیت های دریافتی را گزارش داده اند. اما فرانسه از نظر آزار جنسی زنان تحصیلکرده در محیط کار جزو چند کشور نخست عضو اتحادیه اروپا است که آزارهای جنسی شامل دریافت پیام یا اظهارنظر با محتوای جنسی، جوک هایی با موضوعات سکسی، تماس یا لمس ناخواسته و یا دریافت ویدئوکلیپ های «پورنوگرافی» در محل کار است.

از یک سو رسوایی اخلاقی «دنیس بوپن»؛ نائب رئیس مجلس ملی فرانسه، یکی از نشانه‌های آزار جنسی زنان در محیط کار است که پس از آن موجب گردید تا هفده وزیرِسابقِ(زن) فرانسه در یک اقدام هماهنگ اظهار دارند که دیگر در برابر پدیده «آزار جنسی زنان» در عرصه سیاست سکوت نخواهند کرد.

از دیگر فراز طی یک نظرسنجی در فرانسه مشخص گردید که میزان آزار جنسی زنان در ترن های متروی پاریس؛ پایتخت این کشور بسیار تکان دهنده بوده است. همچنین طی نظرسنجیِ انجام یافته توسط شورای عالی برابری در فرانسه، صد در صد از ششصد زن که از آن‌ها نظرسنجی صورت گرفته؛ بیان داشته‌اند که در داخل ترن های پاریس به نوعی هدف آزار جنسی قرار گرفته اند. نیمی از همین زنان نیز اظهار داشته‌اند که پیش از رسیدن به سن قانونی (۱۸ سال) آزار جنسی را تجربه کرده اند.

فراتر از این بر اساس نظرسنجی که به تازگی در بریتانیا انجام یافته است، نیمی از زنان در این کشور آزارواذیت جنسی در محیط کار را تجربه نموده اند در این سنجش که توسط «کنگره ی اتحادیه های کارگری» به نشر سپرده شده، زنان جوان بین (۱۸ تا۲۴ سال) به ویژه در این زمینه آسیب پذیرتر هستند.و دو سوم افرادی که در این آزمون و سنجش شرکت یافته بودند گفته‌اند که قربانی این قبیل آزارها شده اند. از این بیش به گزارش محققان «کنگره سندیکاهای انگلیس» و «سایتِ طرح موسوم به جنسیت گراییِ هر روزه»، زنان انگلیسی در محل کار خود مورد سوء‌استفاده جنسی و شوخی های نامناسب مواجه هستند. این گزارش بیانگر آن است که (۸۰%) از این زنان از بیم آنکه مبادا روابط کاری اشان به مخاطره افتد، کارفرمایشان را از این امر آگاه نساخته اند. 

بر اساس این تحقیقات تقریباً از هر پنج زن؛ یک تن از سوی مافوق مستقیم خود مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند و بنابه گفته خود احساس کده اند که اگر این موضوع را به پلیس گزارش کنند؛ کسی آن‌ها را جدی تلقی نخواهد کرد.
کمیسیون فرصت های برابر شغلی آمریکا آزار جنسی رانوعی رابطه ناخوشایند می‌داند که به منظور رفع نیازهای جنسی در قالب کلام یا رفتار فیزیکی با محتوایی جنسی نمود پیدا می‌کند. در بسیاری از فضاهای کاری، پیروی از اینگونه رفتارهای ناشایست جزء شروط کار محسوب می‌شود و در موقعیت شغلی فرد تاثیرگذار خواهد بود.

طی دستورالعملی که در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۲ تصویب شد، آزار جنسی رفتاری تحقیرآمیز قلمداد شد که بر حیثیت و فضای کاری فرد تاثیرگذار است. این رفتار که موجب آسیب دیدن حیثیت دیگری می‌شود، در به وجود آمدن فضای کاری رعب انگیز، توهین آمیز و خصمانه نقش مستقیمی خواهد داشت. اما بنا به گزارش سازمان بهداشت جهانی با عنوان “گزارش جهانی در زمینه‌ی خشونت و سلامت” تعاریف و نمونه های “آزار جنسی” از این قرارند:

آزار جنسی شامل هر نوع رفتار جنسی ناخوشایندی‌ است که توهین‌آمیز، تحقیرکننده یا تهدیدآمیز باشد و زنان و مردان هر دو می‌توانند قربانی آن باشند. پیشنهاد یا درخواست جنسی ناخوشایند، هر نوع رفتار و یا کلام جنسی‌ بدون رضایت طرف مقابل که شامل موارد زیر باشد از مصادیق آزار جنسی‌اند.هر گونه آزار جنسی که منجر به احساس تحقیر، درد،‌ ترس یا ارعاب شود «تعرض جنسی» است. تعرض جنسی می‌تواند روانی یا جسمی باشد. تعرض روانی می‌تواند به‌شکل اجبار فرد به تماشای محصولات پورنوگرافیک یا شنیدن هرزه‌گویی‌های جنسی باشد.

اما شکل فیزیکی آن می‌تواند شامل تجاوز یا واداشتن شخص به ارضای جنسی فرد متعرض، تماشای اَعمال جنسی یا لمس اجباری بدن متعرض باشد. گرفتن عکس یا فیلم، تهدید به تماس با خانواده فرد یا محل کارازروش‌های معمول ارعاب و تهدیدند. حال آنکه در ایران همچنان قوانین مدون و مشخصی درباره آزارجنسی وجود ندارد. در قوانین قدیمی در صورت اثبات آزار جنسی از سوی فرد آسیب‌دیده، اگر جرم «تجاوز به عنف» بود، مجازات متجاوز اعدام و در غیر این صورت برابر ماده‌۶۳۷، «در صورتی‌ که زنا صورت نگرفته باشد، مجازات مجرم شامل۹۹ ضربه شلاق است»، که البته این مجازات قابل تبدیل به جزای نقدی هم بود. پس از تدوین قانون جدید مجازات اسلامی، دایره‌ تعریف تجاوز جنسی گسترده شده اما همچنان اصلاح قانون در زمینه‌ طبقه‌بندی جرایم جنسی مغفول مانده است.

از دیگر فراز قانون هم در اغلب موارد تنها رابطه‌ جنسی کامل را معادل زنا در نظر گرفته بنابراین سایر اشکال سوءاستفاده‌ جنسی از دایره‌ موضوع زنای به‌عنف خارج می‌شوند. بالاترین آمار تجاوز در ایران متعلق به استان تهران است و سالانه ۱۶۵۰جرم جنسی در این شهر اتفاق می‌افتد. اما بنا به همین آمار، برآورد شده که۸۰% درصد موارد تجاوز جنسی به دلایلی مختلف گزارش نمی‌شود. به دلیل بافت مذهبی، سنتی و محافظه‌کار جامعه‌ ایران، آسیب‌دیدگان اغلب به دلیل عدم حمایت نهادهای قضایی، ترس از طرد شدن از سوی خانواده و جامعه لب به سخن نمی‌گشایند. دلایلی همچون احساس شرمساری و ترس از بدنامی موجب می‌شود این افراد موضوع را به خانواده و مراجع قانونی اطلاع ندهند.
از سوی دیگر نبود حمایت سازمان‌های قانون‌گذار، تعاریف مبهم و پیچیده‌ جرم‌ در قوانین، رفتارهای مراجع ذی‌صلاح، سنت‌های جامعه‌ مردسالار و عرف اجتماعی چنان است که گویی فرد آسیب‌دیده خود مقصر اصلی است.
در نهایت نبود نهادهای مدنی و نبود حمایت عاطفی و روانی از افراد آسیب‌دیده موجب می‌شود این افراد بار روانی آسیب را برای همیشه با خود حمل کنند.

زهرا نویدپور، زن جوانی بود که در دعوایی حقوقی از یکی از نمایندگان مجلس به دلیل تجاوز جنسی شکایت کرده بود. او با انتشار چند فایل صوتی و تصویری گفته بود سال ۹۳در پی درخواست استخدام از سوی سلمان خدادادی، نماینده مردم ملکان در مجلس شورای اسلامی، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. پیکر این زن در دیماه ۹۷ منزل مادرش پیدا شد. جمهوری اسلامی مدعی شد او با «خودکشی» به زندگی خود پایان داده است. همچنین خبرنگارانی که مورد تعرض و آزارجنسی از مردان فرادست خود شده اند.

و این در حالی است که «جان استوارت میل» در خصوص زن و شخصیت، وضعیت و رخدادهای زندگی‌اش تأثیرات تربیتی را بررسی می کند و افزون بر این ساده ترین و مطمئن ترین راه را برای دستیابی به نوعی آگاه، از زن نشان می دهد که بر خلاف اغلب موارد بازتاب نگرش مرد نسبت به زن نیست. او به طور مستقیم به«خودِ»زن می پردازد.
افزون بر نظریه ایشان، پرسش این است؛ چه شرایطی لازم است تا زنان بپذیرند در مقامی برابر با مرد، بی آن که احساس وابستگی و فرودستی کنند، از خود سخن بگویند و به توصیف و تشریح زندگی، روحیات و مشکلات خویش بپردازند؟ هیچ امکان ندارد که میان اشخاصی که رابطه ی غالب و مغلوب با یکدیگر دارند، گفت و گوی راستین صورت پذیرد! در نتیجه، برای شنیدن آنچه زن می خواهد از خود بگوید، مرد نیز باید اورا همتای خود بداند. اما اگر مردان حتا تنها به شنیدن آنچه زنان می خواهند درباره خود بگویند، تمایلی می داشتند،بخش گسترده ای از مسائل میان دو جنس تاکنون حل شده بود، موضوعی که در حال حاضر هنوز با تحقق آن فاصله ای بسیار داریم.

حال آنکه دلیل افزایش جرائم جنسی در ایران افزون بر قوانین بازدارنده علیه زنان وبه موجب فتواهای برخی مراجع دینی که پس از بهمن (۱۳۵۷) مصوب گردیده است. در حقوق جزا، مزاحمت جنسی از جمله جرایمی است که علیه شخصیت معنوی زنان واطفال صورت می گیرد وموجبات تحقیر آنان را فراهم می آورد، به همین جهت در تمام قوانین کیفری دنیا ،آن را جرم دانسته اند.عدم گستردگی در حمایت تقنینی، ابهام در رعایت اصل تناسب جرم وکیفر متوجه می شویم که مقنن،صرفا در قانون تعزیرات در برابر مزاحمت جنسی حمایت کرده و در قوانین دیگر از این دو قشر حمایت خاصی نکرده است. به موجب تبصره ۱ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات تجاوز به عنف، اعدام می باشد. برای تحقق تجاوز به عنف حتما نیازی نیست که زنی را با کتک و ضرب و جرح و دست و پای بسته مجبور به نزدیکی نمایند بلکه چنانچه شخصی دختر نابالغی را نیز فریب دهد و از این طریق با او ارتباط جنسی برقرار نماید، تجاوز به عنف محسوب شده و مشمول مجازات اعدام است. همچنین در صورتی که تجاوز در حالت خواب، بیهوشی یا مستی رخ دهد نیز همین حکم جاریست.درقانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز به رغم نظرات کارشناسان وعدم منع فقهی، اصلاح قانون در این زمینه مورد توجه قرار نگرفته است.

پایان سخن

بنابر آنچه پیش گفته؛در جامعه‌ای با پیچیدگی‌های فرهنگی و قانونی همچون ایران و در نبود آموزش مناسب حالا زمان آن است که نه تنها از افراد آسیب‌دیده برای گفتن تجربیات دردناک‌شان حمایت کنیم که جامعه نیز باید شجاعت گفتگوی آشکار درباره‌ این موضوعات پیچیده را هم داشته باشد. تابوهای فرهنگی، قوانین ضد زن و این تصور که زن خود «مقصر» است، مانع مهمی در مقابل کسانی که مورد آزار جنسی یا تجاوز قرار گرفته‌اند. دانستن این نکته است که هیچ‌ فردی تحت هیچ شرایطی حق تعرض به شما را ندارد و همه سزاوار زندگی، ‌کار یا تحصیل در محیطی عاری از آزار و اذیت، زورگویی، تبعیض و خشونت هستند. نکته برجسته اما این است:‌ «آزار و اذیت جنسی جرم است.» تعرض جنسی اغلب بر بستر نابرابری شکل می‌گیرد که این نابرابری می‌تواند جنسی،‌ سنی یا بر اساس تفاوت در موقعیت اجتماعی باشد. در هر حال شخص متعرض اغلب موقعیت بالادستی دارد و با سوءاستفاده از این موقعیت، شخص آسیب‌دیده را با ارعاب یا تهدید وادار به سکوت می‌کند.

– نیره انصاری

*مطلب بیشتر در این زمینه:

  • من دخترم؛ تو پسری: ۲۲،۸،۲۰۱۷
  • برگردان اظهارات وزیر امور خارجه سوئد به فارسی، نیره انصاری، حقوق دان، متخصص حقوق بین الملل، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
    ۵،۹،۲۰۲۰
    ۱۵،۶،۱۳۹۹

Wallström: Kvinnoförtryck är en global sjukdom
۲/۳۵
© Foto: TT Wallström: Kvinnoförtryck är en global sjukdom.
Utrikesminister Margot Wallström (S) talade under fredagen inför FN:s säkerhetsråd. Detta med anledning av att resolutionen om kvinnor, fred och säkerhet har funnits i 17 år.

  • Kvinnoförtryck är en global sjukdom, sade Wallström i talet och fortsatte med prata om hur sexuellt våld till och med används som “vapen i krig”.
    FN har antagit sju ytterligare resolutioner om vapen i krig, men utvecklingen går för långsamt, enligt Wallström. I Afghanistan, som hon nyligen besökte, har Sverige däremot kunnat påverka så att i fredsrådet sitter 13 kvinnor och 39 män.
  • Det är fortfarande så svårt att få fram kvinnor i fredsförhandlingar. Det måste bli konkret, det måste finnas experter på kvinnors fred och säkerhet. 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)