بیش از یکماه است شاهد اعتصاب کارگران پروژهای پایپینگ (لوله کشی صنعتی) در پالایشگاههای نفت و پتروشیمی کشور هستیم که ابعاد وسیعی گرفته و اتحاد محکمی را نیز بین کارگران ایجاد نموده است. این اعتصاب بر سر افرایش حقوق و مطالبات رفاهی دیگر مانند بهداشت محل کار و اسکان کارگران و….. شکل گرفته است.
فعالین کارگری از امکان اینترنت برای متحد و متشکل کردن کارگران جهت مبارزه جاری به نحو عالی بهره بردند. با وجود ممنوعیت تشکل مستقل کارگری و با وجود پراکندگی این بخش از کارگران در شرکتهای پیمانکاری کوچک در شهرهای مختلف، بدون وجود کانالهای تلگرامی و بدون واتس آپ امکان راه اندازی چنین اعتصاب قدرتمندی، آنهم در بخشی از صنعت که کارگران آن شغل و مرکز کاری ثابتی ندارند، تقریبا ناممکن بوده است. فعالین کارگری با راه اندازی کانال تلگرامی و گروههای واتس اپ توانستند هم خودشان در فورموله کردن مطالبات به نظر واحد برسند و هم در محلهای کار مطالبه را به امر عمومی همه تبدیل کنند و اتحاد وسیعی را در میان کارگران ایجاد کنند. و بالاخره مرکز هدایتی با عنوان ” مدیریت گروه تلگرامی پایپینگ و اکیپ پروژه ای” و ” نمایندگان اصلی حقوقی نیروهای پروژه ای” برای پیشبرد اعتصاب ایجاد کردهاند. این مراکز به رهبر و سخنگوی اعتصاب تبدیل شدهاند. آنها ضمن پیشبرد حرکت اعتصابی و پاسخ به معضلات و مشکلات حرکت، از جمله حفظ اتحاد کارگران و دادن روحیه برای پیشبرد متحدانه اعتصاب، تبلیغات بر علیه صاحبان و مدیران شرکتهای پیمانکاری و کارفرماهایی که به مقاومت در مقابل اعتصاب دست میزنند، شکستن روحیه مقاومت صاحبان و مدیران و تبلیغ دائم قدرت اتحاد کارگران در مقابلشان برای به تسلیم کشاندن آنها و نوشتن نامه به مسئولین دولتی و معرفی افرادی برای تماس با مسئولین دولتی و اداره کار و…. بوده است. همه این فعالیتها با موفقیت پیش رفته است. اما این حرکت از یک ضعف مهم رنج میبرد، آنهم قابل لمس نبودن حضور کارگران کمونیست در سطح رهبری حرکت است.
مسلما همان اندازه که شرائظ اختناق محدودیت زیادی بر فعالیت کارگران کمونیست اعمال میکند و آنها مجبورند مانند هر فعال کارگر دیگری زبان قانونی و روش قانونی در فعالیتشان بکار ببندند، همان اندازه نشان دادن این عدم حضور و یا عدم حساسیت هم دشوار میشود. اما نشانههای بیرونی برای شناخت از وضعیت چندان دشوار نیست. در مورد همین اعتصاب چند فاکتور است که دال بر حداقل عدم حضور و یا حضور ضعیف کارگران کمونیست در سطح رهبری است.
حمایت تند از رژیم اسلامی
مدیریت گروه تلگرامی پایپینگ و اکیپ پروژهای و نمایندگان اصلی حقوقی نیروهای پروژهای در نامهای به خامنهای به تاریخ ۱۵ مرداد ۹۹، همه مرزها را که امروز دیگر میتوان از آن به عنوان عرف جامعه نام برد درنوردیدند. آنها ضمن حمایت کامل خود از رهبر و کل نظام اسلامی، به ” گروهها و شبکههای معاند” حمله کردند و اعلام کردند که بر ضد گروههای مخاف جمهوری اسلامی هستند.
آنها در نامهشان به رهبر جمهوری اسلامی ضمن برشمردن مطالبات صنفیشان از جمله نوشتهاند:
” اینجانبان مسئولان کمپین هیچگونه گرایش و سمت و سویی به شبکههای معاند و ضد انقلاب و خیانتکار به نظام مقدس اسلامی در خارج از کشور نداشته و نداریم و همه کارگران مظلوم و بدون حامی وفادار و دوستدار نظام اسلامی مان هستیم و صرفا بر حق مسلم خود تاکید و تمنای توجه و رسیدگی داریم و پس از قول و رسیدگی از جانب شما ولیهای امر همه نیروها به کار خود باز خواهند گشت…….. اگر شرائط کاری ما درست شود، هیچ کارگر و ایرانی فریب و چشم دوخته به غرب و خیانتکاران به نظام نخواهد شد و هیچ خائنی نمیتواند از اوضاع کنونی استفاده سیاسی و موج سواری کند. “
تهیه و تنظیم توسط مدیریت گروه تلگرامی پایپینگ و اکیپ پروژهای و نمایندگان اصلی حقوقی نیروهای پروژهای / و با حمایت سندیکای فلزکاران مکانیک
این نامه ظاهرا برای خنثی کردن احتمال حمله رژیم به حرکت اعتصابی نوشته شده است. اما از این هم بسیار فراتر رفته است. برای خنثی کردن احتمال حمله رژیم به اعتصاب نه احتیاج به چنین نامه و دفاعیهای از رژیم بود و نه نیازی به حمله اسلامی به احزاب و گروههای مخالف رژیم. این نامه یک دفاعیه روشن از جنایات رژیم بر علیه کارگران و مردم ایران است. با این نامه رهبری اعتصاب خود را در مقابل حرکت آبان ۹۸ مردم و همه مبارزات آنها در طول چهل سال تعریف کرده است. این نامه با بنر عکس خامنهای و خمینی که چند کارگر از سر محافظه کاری و یا توسط کارگران بسیجی و انجمن اسلامی به میان تظاهرات و اعتصاب آورده میشود فرق دارد. این اعلامیه سیاسی رهبری اعتصاب بر علیه هرگونه مخالفت با رژیم نه تها در این حرکت مشخص بلکه بطور کلی است.
هر کسی با اختناق در ایران آشنا باشد میداند نوشتن چنین نامهای تنها به حضور یک و یا دو بسیجی و یا شورای اسلامی و انجمن اسلامی نیاز دارد که البته همیشه همراهی و یا حتی ابتکار چنین نامه هایی به گرایشی در جنبش کارگری تعلق دارد که سندیکای فلزکاران مکانیک جزء آن است. من بحثم این نیست که این نامه، نامه تمامی رهبری اعتصاب بوده است. اما تن دادن رهبری اعتصاب به چنین نامهای نشان از عدم حضور کارگران کمونیست در رهبری حرکت دارد. خنثی کردن نوشتن چنین نامه مشمئز کنندهای چندان دشوار نبود. کسی نباید بر علیه رژیم و نظام حرفی بزند تا با نوشتن چنین نامهای مخالفت کند، بلکه کافی است بر صنفی بودن حرکت و عدم دخالت رژیم و دولت بر این حرکت تاکید شود تا زمینه نوشتن نامه خنثی شود. کارگر کمونیست و یا هستههای کمویستی حتی اگر در رهبری حرکت نباشند، حداقل میتوانستند با نوشتن مطلب به عنوان کارگر و یا جمع کمونیستی که در اعتصاب دخیل است به این نامه اعتراض میکرد. عدم وجود چنین عکس العملی من را به این نتیجه میرساند که یا جای محفل و هسته کمونیستی در میان کارگران اعتصابی کاملا خالی است و یا اینکه آنقدر ضعیف و سردرگمند که نمیدانند دارند چه میکنند.
توهین و تحقیر زنان
گروه تلگرامی پایپینگ و اکیپ پروژهای با حمایت سندیکای فلزکاران مکانیک در ۲۵ مرداد در اطلاعیهای به وضعیت حرکت اعتصابی میپردازد و بدرست بر اتحا همه کارگران تا پیروزی و تهدید کله شقی شرکتهای پیمانکاری میکوبند و مهمتر از همه عناصر اعتصاب شکن را تهدید به رسوایی و انزوا میکنند، اما در این تهدید به نیمی از مردم یعنی زنان با لحنی بسیار زشت توهین میکنند. این توهین جدا از ادبیاتی آمیخته با کلمات مردسالارانه است که تقریبا در تمام اطلاعیههای رهبری اعتصاب مشاهده میشود. در بند ۴ اطلاعیه روز ۲۵ مرداد آمده است: “…… و آن خائنین که سر کار هستند و به جای همکارانشون که در خانه هستند سر کار میروند، دامن زن به پایشان خواهیم کرد و مرد نیستد بلکه یک زن هستند، در پروژههای بعدی جایی در بین ما نخواهند داشت. “
این توهین مستقیم به همسر و دختران خانوادههای همین هزاران کارگر اعتصابی است که در اطلاعیه رهبری اعتصاب جاری شده است. روشن است که جای کارگر کمونیست، کارگر مدرنی که همسرش را تحقیر و توهین نمیکند و برای آزادی و برابری زن در جامعه میجنگد، در این رهبری خالی است. برای ایستادان در مقابل این توهین و تحقیر به زنان، دیگر مساله امنیتی هم در کار نبوده است. میشود به عنوان یک کارگر از همین مراکز اعتصابی در کانالهای تلگرامی و واتساپی و با پر کردن یک ویدئو با نام و تصویر خود، این توهین را نقد کرد و به همکاران خود اعلام کرد که لطفا به همسر و فرزندان خود، به نیمی از مردم جامعه و تمام مردم توهین و تحقیر نکنید.
نتیجه گیری بدیهی
برای من روشن است که علت این مشکلات از ضعف و حتی عدم حضور کارگران کمونیست و شبکههای آنها در این حرکت نشات میگیرد و این ضعف عمیق تر و گسترده تر از یک مرکز و بخش صنعتی میباشد. وحشتم از این است که بدلیل این غیبت و ضعف حتی عظیم ترین مبارزات کارگری ما در آینده سرنوشت غم انگیزی مانند اتحادیه همبستگی لهستان و یا اتحادیههای کارگری در ترکیه و بسیاری دیگر نقاط جهان را پیدا کنند. ما نمیتوانیم هیچ ایرادی به رهبران معترض کارگری بگیریم. آنها فرهنگ عمومی بخشی از جامعه را منعکس میکنند. ایراد و عیب به نقش کارگران کمونیست به نقش سازمانهای کمونیستی، به نقش کسانی برمیگردد که فقط یاد گرفتهاند از تحرکات اعتراضی به وجد بیاییند و با اعلام ” چپ” بودن اعتراضات و اعتصابات یقه خود را از هرگونه فعالیت و کار جدی خلاص کنند.
محمود قزوینی
۱۵ شهریور ۱۳۹۹، ۵ سپتامبر ۲۰۲۰
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.