چندی پیش در یوتیوب ،، کلیپ طنز نویس معروف آقای عالی پیام معروف به ( هالو ) را در نشستی در خانه شعر و جمع فراوانی تماشا می‌ کردم
دکلمه شعری از ایشان که در مورد چین و ماچین بود ،، پس از کلی ابیات از شاهنامه حافظ و شاعرانی دیگر و ابیات خود ایشان که مملو از کنایه وتمسخر مردم چین و کشور چین بود ،، و در پایان تشویق گرم انبوه حضار ،،
متحیر و متعجب مانده ،، به این اندیشیدم که روشنفکران اروپایی و امریکایی خود را به هر آب و اتشی میزنند ،، تا مبارزه با راست افراطی و فاشیست و نژاد پرستی را حتی به کوچه و خیابانها بکشند ،، و روشنفکران میهن من برای اشعار نژاد پرستانه که سرتاسر تحقیر مردم چین است و به سخره کشیدن یک ونیم میلیارد انسان حتی در بهشت و جهنم ،،و نه محکوم کردن ونقد حزب کمونیست چین برای سلب آزادیهای سیاسی اجتماعی است که می توان از جان و دل پذیرای آن بود ،،‌ با وجد و شعف ،او را تشویق می‌کنند ،،
با خود اندیشیدم ،، که چه حکمتی در این همه نژادپرستی در جامعه ما نهفته است ، ما که تفاوت فرهنگی اجتماعی چشم گیری با جوامع پیرامون و جوامع آسیایی نداریم ،، پس چه عامل وعواملی می توانند چنین خصیصه نژاد پرستانه ،، حتی روبنایی را در جامعه ما گسترش داده باشند ،،
تا آنجا که حافظه و داده های تاریخی و اجتماعی می توانند به کمک آیند ،، مردم این خطه بنام ایران ،، همیشه ، این احساس برتری و برخورد از بالا را نسبت به همسایگان ، و مردم منطقه و آسیا داشته اند ،، این تفکر در پس ذهن عامه و بخصوص روشنفکران ایرانی خفته است که انگار این قطعه بنام ایران ،، قطعه‌ای بوده از اروپا که از بد حادثه از آن جداشده ،، و در جایی قرار گرفته ،، که غرق در فرهنگ های عقب‌مانده و سنت های کهنه و مندرس در پیرامونش است
که در قیاس با فرهنگ ایران زمین از اعتباری برخوردار نیستند ،،
به این اندیشه فرو رفتم که چه عواملی می‌توانند باعث این خصیصه شده باشند ،، ما که چندان تفاوتی با همسایگانمان ومردم منطقه نداریم ،، همچون خیلی از کشورهای منطقه ،و آسیا ،، دخترانمان را با داس قطعه قطعه میکنیم تا آبرویمان خدشه دار نشود ،، دخترانمان را ختنه می کنیم تا تمایلات جنسی شان را سرکوب کنیم ،، در سنین کودکی به اجبار به عقد مردان در می آوریم تا نگاه نامحرم بهشان نیافتد ،، زنان مان انسان های درجه دو شمرده میشوند ،، حتی
قبل از این‌که حکومت جهل وخرافه جمهوری اسلامی اعمال زور کند،،، این سنت ریشه‌دار است که بازدارنده است و سرکوب‌گر و گاه قدرت‌مندتر از قانون قرون وسطایی جمهوری اسلامی ، سرکوب می‌کند. باور دارم که سرکوب،، بیشتر از این‌که اعمال قدرت حکومتی باشد، از فرهنگ ماست که نه تنها سرکوب را می‌پذیرد، بلکه به اشکال مختلف سرکوب را پرورش می‌دهد.
حال با داشتن چنین فرهنگی چگونه خود را برتر از همسایگان و کشورهای آسیایی میدانیم؟ این ریشه نگرش نژاد پرستانه از کجا سرچشمه میگیرد؟
این اندیشه به ذهن خطور میکند که ما مردمانی هستیم که نه تنها درکی از عقب‌ماندگی خود نداریم
بلکه در زمان حال زیست نمی کنیم و به گذشته تعلق داریم ،، این داشتن تعلق به گذشته ،، مانع از باز آفرینی و نگاه واقع بینانه به گذشته و نقد آن میگردد ،،
بلکه حتی با تمام قوا تلاش در ارائه تصویر زیبا و بی عیب ونقص از گذشته خود هستیم ،،
در این تصویر از گذشته کوروشی جای میگیرد که آورنده منشور حقوق بشر کره خاکی ایست ؟!! ،، نه در زیر سم اسبان سپاهیش در کشور گشایی خونی ریخته می شود و حتی کشته شدنش در جنگ بیزانس پس از قتل عام هایی که در آنجا که حاکمیت در اختیار پادشاهی زن بوده را هم منکر می شویم و مرگش را در اثر ابتلا به عارضه طبیعی قلم داد میکنیم ،،
صورت دیگری از پیوند زیستن در گذشته ،، عزاداری هر ساله ،، در شهادت ؟؟!! امام سوم شیعیان است ،، در این تصویر او و اعوانش نه تنها از نژاد پارسیان قلم داد میشوند ،، بلکه یک سره آب تطهیر
بر سر دعوایش با ابن زیاد بر سر تصاحب قدرت میریزیم و او را شهید راه آزادی وازادگیش؟؟!! می کنیم و بر خود واجب میدانیم که حتی بیش از اصول دینی که بزور شمشیر به مردمان کره خاکی خورانده شد ،، به او اجر نهیم
و هرساله در روز شهادتش؟؟!!
قمه و زنجیر بر سر و روی خودمان و گاها کودکانمان فرود آوریم و زاریها کنیم ،، حتی در زمانی که جمع شدن در این برهه واگیری کرونا هم مانع چنین حماقتی نمی شود
راه دور چرا حالا که جنایت وسرکوب و رنج وستم حکومت جهل و دین جمهوری اسلامی
جان به لبمان رسانده به یکباره
ندای بازگشت به دوران خاندان پهلوی را سر میدهیم و با وجود اینکه خیلی‌ها آن دوران تاریخی را ندیده اند،
همه خاندان پهلوی وحتی محمد رضاشاه تبدیل به پیامبران آزادی خواه تاریخ میشوند ،، که از هیچ کوششی برای نجات و رفاه این خطه از سرزمین فروگذاری نکرده اند ؟؟!! ،، و خواهان رجعت به همان دوره !!! دوره ای که ایران چونان به دروازه های

تمدن رسیده بود (شعار پهلوی دوم ) که نود و پنج درصد مردمانش در پنجاه و هفت
لبیک یا خمینی سر دادند
💥این زیستن در گذشته و عدم درک زمان حال ،، حتی مانع از شناخت فرهنگ و عناصر فرهنگی اقوام مختلف درون همین خطه بنام ایران و درک آن شده است زبان و فرهنگ وحقوق اقوام این خطه ،،نا دیده گرفته میشود واجبار
به اطاعت مرکز ،،و انکار زبان ،فرهنگ و حقوق خود میشوند وهر گاه ندایی در طلب حقوق پایمال شده داشته باشند با شمشیر تجزیه طلبی سرکوبشان می کنیم ،،
🔥 شگفت انگیز است که چگونه مهرورزی این اقوام به این خطه باوجود سرکوب شدن حقوقشان هنوز به بقای این خاک و پیوستگیش ادامه داده است !! ،
🌻 کی قرار است خورشید اندیشه
در این سرزمین طلوع کند ،، وما را از زیستن در گذشته برون کشد!! تا زمان حال را درک کنیم ،، تا فارغ از تعصب هم گذشته را نقد کنیم و هم ،
چراغ راه آینده را پیدا کنیم ؟؟!!!

سه شنبه چهاردهم دهم مرداد ۱۳۹۸
جواد وحیدی

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)