تأثیر موسیقی افغانستان بر موسیقی تاجیکستان موضوع فراخیست، که در مورد آن حرفهایی برای گفتن همیشه پیدا میشوند. موسیقی افغانستان با طراوت هندوانه و لحن شیرین دری خیلی روزهنواز است. از این جاست، که ترانههای هنرمندان افغانستان از جانب سرایندگان تاجیک همواره بازخوانی میشوند.
سببگار انشای این مطلب هم یک ترانهای بود، که پی یافتن ایجادگرش میگشتم. ترانه “تا توره دیدم”. ترانهای، که هنرمند تاجیک شبنم ثریا خیلی زیبا اجرا کرده است و محض این ترانه او را به شهرت رسانید. قبل از این، که با خانم شهلا زلاند در تماس شوم، پیش خود حدس میزدم، که این ترانه از ساختههای آهنگساز نامدار افغانستان جلیل زلاند است. برای دریافت حقیقت با دختر جلیل زلاند-شهلا زلاند، که آوازخوان سرشناسیست و سالهاست در امریکا زندگی میکند، در تماس شدم. شهلا زلاند تصدیق کرد، که این ترانه از ساختههای ناب پدر بزرگوارش است و با تأسف قید نمود، که طول این سالها ترانههای پدرش را در ایران و افغانستان و تاجیکستان پیوسته بازخوانی میکند، ولی ذکری از نام ایشان نمیبرند. از این رو پیش خود هدف گذاشتم، تا از جلیل زلاند و ایجادیات ماندگار او در این نوشته یادآوری نمایم.
در عالم موسیقی فارسیزبان آهنگسازی را مانند جلیل زلاند پیدا نمیتوان کرد، که آفریدهایش را هنرمندان بیشماری از افغانستان و ایران و تاجیکستان تا هندوستان و پاکستان سروده باشند. اما در واقع اسم جلیل زلاند برای دوستداران صنعت موسیقی در تاجیکستان کمتر آشناست. این هم در حالیست، که ترانههای او همیشه از جانب هنرمندان ما سروده میشوند و از او جایی ذکر نمیشود. جلیل زلاند که بود و از او چه ترانهایی برای ما یادگار مانده است؟ در این نوشته مرور میکنیم به کارهای زندهیاد جلیل زلاند.
استاد زلاند و موسیقی افغانستان
جلیل زلاند در افغانستان به عنوان “هنرمند حنجرتیلّایی”وشهرت دارد. عنوان “استاد” محض برای شهامت هنر والایش همیشه با اسم او پیوست است. استاد زلاند برای بسیاری از هنرمندان موسیقی پاپ افغانستان الگو بود. مخصوصاً برای “بلبل شرق” احمد ظاهر. آوازخوان و محقق تاجیک جورهبیک نذری، که افتخار دوستی با احمد ظاهر را داشت، در خاطرههای خود از باب آن، که احمد ظاهر در آغاز کار هنریی خود بیشتر از ایجاد استاد زلاند میسرود و از او پیروی میکرد، یاد کرده است. این نقطه را سلطان حمد – ژورنالیست تاجیک نیز در تعلیفاتش، که پیرامون حیات و فعالیت احمد ظاهر انجام داده است، مینویسد.
جلیل زلاند سال ۱۹۳۵ میلادی در شهر کابل تولد شده است. او در عایله هنرپرور به وایه رسیده است. موسیقی را پیش استاد ابدولغفور بریشنا آموخته است. هنوز در زمان دانشآموزی در رادیو افغانستان ترانههای نخستینش را سروده است. جلیل زلاند از نخستین آوازخوانان آماتور (خودآموز) در رشته موسیقی پاپ افغانستان بود. او از همان اوایل با سلیقه اجرا و صدای زیبایش شهرت پیدا کرد. دیرتر او بر سیمت مدیریت بخش موسیقی رادیو افغانستان رسید. در شکلگیری موسیقی پاپ افغانستان و یا موسیقی معاصر افغانستان نقش جلیل زلاند بارز است. او در یکجایگی با استادانی مثل سلیم سرمست و ننگیالی اولین ارکستر موسیقی را در رادیو افغانستان تعسیس داده است. همین گونه در تربیه هنرمندان جوان، که مسیر موسیقی پاپ را پیگیری مینمودند، سهم گذاشته است.
جلیل زلاند برای حرفهای و آکادمی شکل دادن موسیقی پاپ افغانستان زحمت زیادی کشیده است. استاد زلاند بر آن اندیشه بود، که موسیقی اصیل هر یک ملت محض فلکلور آن ملت است. از این رو او به جمعآوری و تصنیف ترانههای فلکلور افغانستان مشغول شد و تلاش نمود، تا مسیر موسیقی افغانستان را از موسیقی هند جدا سازد. او برای سمت و سو دادن موسیقی افغانستان با موسیقی جهانی زحمات زیادی کشید. سازهای غربی را اولین شده وارد موسیقی سنتی کرد. برای جوانان نوراه و جدا از مکتب “خرابات” مسیر درست هنر را نشان داد. اینچنین او در جلب کردن زنان به هنر آوازخوانی در افغانستان کارهای چشمرسی انجام داد. اولین شده همسر او سارا زلاند و خواهر همسرش خانم ژیلا روی صحنه هنر آمدند و راه را برای دیگر زنان آوازخوان در افغانستان باز کردند.
تصنیف و شکل درست دادن به آهنگهای فلکلور از کارهای مهمی بود، که جلیل زلاند انجام داده است. طرز مثال ترانه “ملّا ممدجان”، که از ایجادیات خلق است و تصنیفات موسیقی آن از جانب استاد زلاند صورت گرفته. این ترانه را هنرمندانی مثل محوش و سلما جهانی (افغانستان) ، پُران و گوگوش (ایران) ، سمی یوسف (بریتانیا) ، ثریا قاسماوا (تاجیکستان) و دیگران اجرا کردهاند.
“ای شعله حزین”، “ای نگار من”، “مرغ آزادی”، “دلبرکم بیا به کابل بریم”، “ای زوهره، ای ستاره زیبای آسمان”، “رفتیم از این باغ” و غیره از ترانههای زیبای موسیقی افغانستان محسوب مییابند، که با اجرای خود جلیل زلاند شهرت یافتهاند.
در بایگانی رادیو افغانستان بیش از ۷۰۰ ترانه از ساختههای جلیل زلاند محفوظ است.
استاد زلاند و موسیقی تاجیکستان
اثنای انشای این مطلب با یک قطار هنرمندان تاجیک، که از استاد زلاند خاطرهها دارند، در تماس شدم. با استادان نامدار صنعت موسیقی تاجیکستان مثل دانه بهرام، اسماعیل نذری و دولتمند خالوف.
مصاحبان من تنها از ترانه “ای ساربان” یادآور میشدند و خلاص. از آثار هنری استاد زلاند خیلی کم میدانستند و بیشتر از خود آوازخوانان افغانستان نام میگرفتند. عامل اصلی این را من در کنده شدن رابطههای هنری میبینم. زیرا استاد زلاند از آخر سالهای ۷۰ میلادی قرن گذشته ترک افغانستان میکند و تا آخر عمر در امریکا زندگی میکند.
از روی نقل هنرمند خلقی تاجیکستان اسماعیل نذری، جلیل زلاند بارها به تاجیکستان سفر داشته است. مخصوصن در سالهای ۶۰ قرن گذشته. “استاد زلاند را یک بار در دوشنبه، زمانی، که جمعی از هنرمندان افغانستان مانند ساربان، ظاهر هویدا و استاد خیال با سفر هنری آمده بودند، دیدهام. آن زمان موسیقی، که هنرمندان افغان اجرا میکردند، برای ما نو بود. توجه به آثار استاد زلاند و استاد خیال از همان زمان پیدا شد و منبعد این تأثیر در موسیقی ما دیده میشد”، – میگوید اسماعیل نذری.
دولتمند خالوف – هنرمند خلقی تاجیکستان در صحبت با ما از استعداد سرایندگی جلیل زلاند یادآور شد. “استاد زلاند در سرایندگی هنر والا داشت. صدای او تیمبر قوی داشت. او با ارکستر نیز سرود میخواند. این خصوصیات در آهنگهای ساختهاش نیز دیده میشوند. آهنگهایش را خیلی حرفهای ساخته است”، – ذکر نمود دولتمند خالوف.
ترانه “ای ساربان” (بر غزل سعدی) در تاجیکستان بیشتر محبوبیت دارد و آن با صدای مرغولهدار هنرمند زندهیاد ظفر ناظم در دلهای مردم تاجیک جا گرفته است. در مورد رابطههای هنری ظفر ناظم با جلیل زلاند روزنامهنگار تاجیک احمدشاه کاملزاده چنین مینگارد: “وقتی ظفر ناظم به پاره دیگر سرزمین فرهنگیش، به افغانستان سفر کرد، مردم هنردوست آن دیار از هنر و استعداد او استقبال گرمی داشتند. وی در جرییان دیدارش از افغانستان با چهرههای برجسته موسیقی آن سامان، به مانند جلیل زلاند، خیال و ساربان آشنا شد و این آشنایها بر ذهن و سبک و سیاق او تأثیر عمیقی گذاشت ”.
محض پس از این آشنایی او چند ترانهای را از ایجادیات استاد جلیل زلاند میسراید. ترانههای “ای ساربان”، “ای زوهره، ای ستاره زیبای آسمان” و “ای شعله حزین” – را ظفر ناظم با صدا و سبک خاص خود در سطح بلا سروده است.
روزنامهنگار فقید تاجیک سلطان حمد، که سالهای زیاد روی موسیقی افغانستان، مخصوصن آثار هنری احمد ظاهر پژوهش انجام داده است، در مورد استاد زلاند چند نقطه جالبی را مینویسد: “جلیل زلاند بعضی از شعرهای میرزا تورسونزاده، شاعر فقید تاجیک را نیز خوانده است، که شعر معروف “چون نهادم پایی خود را بر سر خاک وطن” از جمله آنهاست. به گفته ترانهسرای معروف تاجیک عبدالله قادری متن شعر او “اولین عشقم تو بودی”، که مرحوم احمد ظاهر به آن آهنگ مرغوبی ساخته است، محض توسط استاد زلاند به دست احمد ظاهر رسیده است ”.
این جا میخواهم یادی از چند ترانه استاد زلاند نمایم، که هنرمندان تاجیک اجرا کردهاند.
ترانه “رفتیم از این باغ” در اجرای خورشید الیداد در تاجیکستان شنوندگان زیاد دارد. آن را دختر این هنرمند شیرینماه نهالاوا نیز سروده است. این ترانه میان هنرمندان افغانستان همچون ترانه “مجلسی” مشهور است:
رفتیم از این باغ، هجر تو حاصل،
داغ تمنا چون لاله بر دل…
ترانه “نازنین عاشق” میان شنوندگان ایرانی با صدای نوشافرین معروف است:
نازنین عاشق،
به دیدارم بیا که
لاله-لاله گلها را به گلزار میبرم من.
نازنین عاشق،
خریدارم بیا که
تازه-تازه رویا را به بازار میبرم من.
این ترانه را سالهای ۹۰ میلادی قرن گذشته سراینده آوازهدار تاجیک الیگ فیزوف با تغییر متن سروده است، که بعدن از جانب نیکروز نیازوف هم سراییده شد:
نازنین لعل بدخشانم مرو که
تازه-تازه گلها را به کابل میبرم.
مهجبین گنج بدخشانم مرو که
ناله-ناله دلی به تحمل میبرم.
ترانه دیگر “دل دیوانه” عنوان دارد، که از جانب هنرمند جوانی با اسم کمیله رحیماوا اجرا شده است و مؤلف آن استاد زلاند اشاره شده است:
دلی دارم، دلی دیوانه دارم،
غم بسیاری از جانانه دارم.
برای آن که از غمها گریزم،
به دستم تا سحر پیمانه دارم.
استاد زلاند و موسیقی ایران
جلیل زلاند در ایران به طفیل ترانه “ای ساربان” شهرت پیدا میکند. زمانی، که گروهی از هنرمندان ایرانی قبل از انقلاب اسلامی ایران به افغانستان سفر میکنند، ترانه “ای ساربان”-را گوگوش در کابل اجرا میکند. این ثبت تا حال موجود است. تا حال گوگوش در کانسیرتها و صحبتهای تلویزیونی خود، برای همصدایی با ملت رنجکشیده افغان محض همین ترانه را اجرا میکند.
از روی نقلهای جلیل زلاند سالهای قبل از انقلاب اسلامی ایران همهساله جمعی از هنرمندان افغانستان برای اشتراک در زادروز ولیعهد به ایران سفر میکردند. همین گونه هنرمندان ایرانی برای تجلیل از جشن استقلال افغانستان به کابل میآمدند. به همین وسیله رابطههای هنری استاد زلاند با هنرمندان ایرانی در این سفرها شکل میگیرند.
مشهورترین کار هنری استاد زلاند در ایران ترانه “من آمدهام” در اجرای گوگوش است. متن این ترانه مال فلکلور بوده، آهنگش از جانب جلیل زلاند تصنیف شده است. قصه سرودن این ترانه را خانم گوگوش در یک برنامه تلویزیونی به طور ذیل توضیح میدهد: “شبی جلیل زلاند در تهران، در خانه من مهمان بود. این ترانه را اول خودش با هارمونیه برایم سرایید و سپس به من هدیه داد. صبح به استودیو رفتم و آن را ضبط کردم که به “میگاحیت” تبدل شد ”.
ترانه دیگری از استاد زلاند، که میان شنوندگان ایرانی زیاد معروف است، ترانه “وقتی عاشق شوی راز دلته گفته نتانی” است، که روی شعر عبدالله شادان ساخته شده است. استاد زلاند اصلاً این ترانه را برای دخترش سهیلا که او هم هنرمند است، ساخته است. زمان در امریکا زیستن استاد زلاند خانم هاییده از او اجازه بازخوانی این ترانه را میگیرد. همین طور این ترانه زیبا در اجرای هاییده مشهور میشود. سالی قبل این ترانه را هنرمند بنام تاجیک شبنم ثریا نیز بازخوانی نمود. ترانه “تا ترا دیدم”، که در آغاز ذکرش رفت، از جانب ستار – آوازخوان معروف ایرانی اجرا شده است.
جلیل زلاند قبل از انقلاب اسلامی زمانی با خانوادهاش در ایران زیسته است و کارهای مشترکی با هنرمندان سرشناس ایران مانند داریوش و رامش نیز انجام داده است. در این زمان او با تحولات شعر فارسی آشنا میشود و همچنین مهمان خانواده فروغ فرخزاد میگردد. با خواهش مادر فروغ و برادر او فریدون فرخزاد، که شاعر و سراینده بود، بر شعر “دختر و بهار ” فروغ آهنگ میبندد:
دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت:
ای دختر بهار حسد میبرم به تو.
عطر و گل و ترانه و سرمستی ترا،
با هر چه طالبی به خدا میخرم ز تو…
ترانه “چشمانسیاه”، که از جانب منثور اجرا شده است، برای شنوندگان تاجیک با اجرای زیبای احمد ظاهر با نام “چشم سیاه داری” معروف است. این ترانه نیز از ساختههای استاد زلاند است. چندی پیش سراینده جوانی از تاجیکستان با اسم یاسمین دولتاوا سرودی را زیر عنوان “دلک” سروده، که در آن قسمتی از این آهنگ با متن زیر اجرا میشود:
سویم نگاه داری، مهمانت شوم من،
آه چه بلا داری؟ درمانت شوم من.
اما زیر این کلیپترانه جایی از استاد زلاند یاد نمیشود.
استاد زلاند و موسیقی هند و پاکستان
جلیل زلاند زمان زندگی در افغانستان سیمت ریاست موسیقی رادیو افغانستان را بر عهده داشته است. از این جاست، که رابطههای هنری او با هنرمندان کشورهای همسایه گسترش مییابند.
آشنایی استاد زلاند با نور جهان – هنرمند شهیر پاکستان، که لقب “ملکه ترنم پاکستان” – را دارد، در افغانستان صورت گرفته است. خانم نور جهان برای اجرای کنسرت به افغانستان میآید و این آشنایی سببگار تولید ترانه مشهور “زد ز بیرحمی” میگردد.
زد ز بیرحمی به تیغم یار، یاری را ببین،
ساخت کارم را به زخمی، زخم کاری را ببین…
این ترانه با سبک زیبای هندی اجرا شده است و ثبت آن با صدای دلنشین نور جهان موجود است. چند سال قبل این ترانه را هنرمند جوان از افغانستان فهیم فنا بازخوانی نمود.
سال ۱۹۸۸ میلادی ترانه “من آمدهام” از جانب هنرمند آوازهدار هند آشا بهوسلی (خواهر لاتا منگیشکر) در یک فیلم هندی، با زبان هندی اجرا شده است.
جلیل زلاند در غربت
فرزندان جلیل زلاند نیز پیشه موسیقی را اختیار نمودهاند. وحید، شهلا و سهیلا زلاند از هنرمندان مطرح افغانستان به شمار میروند. فرزند دیگر او فرید زلاند در موسیقی معاصر ایران از جایگاه خاصی برخوردار است. او برای سرایندگانی چون گوگوش، هاییده، لیلا، ایبی، داریوش و ستار آهنگهای ماندگاری ساخته است.
جلیل زلاند بعد از انقلاب ثور مجبور به ترک وطن میشود. اول به پاکستان و سپس به امریکا، به ایالات کالیفارنیا مهاجر میشود. ادامه کار ایجادی جلیل زلاند در امریکا صورت میگیرد. دور از یار و دیار. سالهای زیاد برای مهاجرین افغانستان در امریکا برنامه اجرا میکند. با هنرمندان همزبان خود رابطههای هنری به راه میماند.
بالاخره ۳۰ آوریل سال ۲۰۰۹ میلادی قلب این هنرمند شوریدهدل، که سدایش صدای آزادی ملت و میهنش بود، در سن ۷۴ سالگی از تپیدن باز میماند.
طول سالهای غربت جلیل زلاند همیشه با یاد و ذکر وطن خود بوده است. افغانستان جنگزده و رنجهای هممیهنانش بر روح و روان او تأثیر عمیق گذاشته است. او تا آخر عمر برای صلح و اتحاد ملی در افغانستان صدا بلند کرده است، که این نقطه نیز در ایجادش روشن است:
ایا ای مرغ آزادی، سدایت را شوم قربان،
بهایت سیل خون باشد، بهایت را شوم قربان…
حسین محمودوف
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.