بحران کرونا؛ فرصتی ناخواسته برای برابری آموزشی
روزهای غریبی را میگذرانیم. معلوم نیست تا چند ماه دیگر کدامیک از ما زنده باشیم. معلوم نیست اوضاع کشور بعد از عبور از بحران بیماری کرونا چگونه باشد. کشاکشی سریع در جریان است که در آن گویی به واسطه این بیماری واگیردار بخش بزرگی از تضادهای جامعه ایرانی همزمان با هم روی نمودهاند؛ به روشنی میبینیم که به موازات نبرد نابرابر میان تنها و بیماری، نبردی میان جهل ضخیم و علم نحیف، میان دروغپروری و حقیقتجویی و میان فداکاری و سودجویی در جریان است که هر کدام بازیگران خود را دارند.
در این روزها که حتی آمار رسمی جانباختگان به بالای روزی صد نفر رسیده و کشتاری تمامعیار در جریان است، فکر کردن به عاقبت بحران ذهن را در اقیانوسی از اندوه غرق میکند؛ خصوصاً وقتی همه حسابها میگویند که قربانیان اصلی ستمدیدگان و بیپناهترینها خواهند بود؛ از فقرا یا کارگران روزمزدی که امکان در خانه ماندن ندارند تا سالخوردگان و بیمارانی که دستگاههای رسمی با بیآزرمی بیش از پیش، آنها را قربانیان «طبیعی» بیماری جلوه میدهند و این حقیقت را میپوشانند که برخورد با بیماری خصوصاً بیماری همهگیر امری طبیعی نیست بلکه مطلقاً سیاسی است. این را مردم به بهای جانشان فهم کردهاند.
با این همه هر چه باشد بعد از گذر موقت یا دایم بیماری زندگی ادامه خواهد داشت. بازماندگانی عزادار خواهند ماند که باید با بحرانهای موجود در وضعی شدیدتر، و بحرانهای جدیدتر دست و پنجه نرم کنند. وضع حاضر اما فرصتهایی ناجسته و ناخواسته هم فراهم آورده است که باید مغتنمشان بدانیم؛ به واسطه این بحران شاید بیش از هر زمان دیگری در نیم قرن اخیر اهمیت علم و اهمیت آموزش عمومی علم برای گروههای بزرگی از مردم پررنگ شده است و بسیاری به خوبی دریافتهاند که فاصله آموختن علم و ناآموختنش فاصله مرگ و زندگی است. کسانی که امروز و با این بهای سنگین اهمیت این موضوع پیش چشمشان روشن شده است باید بکوشند خواست آموزش همگانی علوم را به خواستی عمومی تبدیل کنند و باید برای تحقق آن نیز بکوشند. امری که البته محتاج گامهایی بسیار بلند است.
از آینده ناآمده اما اگر بگذریم، خود امروز این بحران هم فرصتهایی ناخواسته فراهم آورده است؛ از جمله فرصتی که خانهنشینی ناشی از بیماری برای آغاز حرکتی در جهت برابری بیشتر آموزشی پدید آورده. با تعطیل شدن مدارس و برگزار شدن غیر حضوری کلاسهای درس توسط آموزگاران مقاطع مختلف در سراسر کشور، آموزگاران با امکانات خود یا گاه با امکاناتی که مؤسسات آموزشیشان برایشان فراهم کردهاند به ضبط دروس نیمسال دوم تحصیلی مشغولند؛ با احتساب جلسات طی شده از آغاز نیمسال جلساتی که آموزگاران مدارس از دروس نیمسال دوم ضبط کردهاند یا برخط برگزار کردهاند شامل اکثر جلسات این نیمسال میشود. به این ترتیب در نقاط مختلف کشور بخش بزرگی از درسهای نیمسال دوم تحصیلی در تمامی مقاطع و رشتههای تحصیلی به نحوی تا پایان سال ضبط خواهند شد. این اتفاق میتواند به همت آموزگاران و فعالان صنفی تبدیل به فرصتی برای دور زدن روند رو به رشد و حمایت شده کالاییسازی آموزش شود که دغدغه بسیاری از آموزگاران کشور بوده و هست.
اما چگونه؟ به این نحو که آموزگاران داوطلب میتوانند با کمک انجمنهای صنفی معلمان یا جمعهایی که خود میسازند پیشگام شوند و فایلهای ضبط شدهشان را گردآوری و دستهبندی کنند. به این ترتیب مجموعهای از دروس ضبط شده کتابهای مختلف پایههای گوناگون را خواهیم داشت که از جایی به بعد توسط آموزگاران مختلف درس داده شدهاند. در مرحله بعد آموزگارانی که مایل به همکاری برای تکمیل دروس باشند میتوانند میان خود تقسیم کار کنند و بخشهای ابتدایی و باقیمانده دروس را به کمک هم تکمیل کنند. با چنین اقدامی این امکان فراهم میشود که با همیاری شماری از معلمان در هر درس مجموعههایی از تدریس کامل صوتی و تصویری آن دروس فراهم آید. هر چه جمع همیاری کننده بزرگتر باشد کار عملیتر خواهد بود. انجمنهای صنفی معلمان میتوانند با ارتباطهایی که در نقاظ مختلف کشور با یکدیگر دارند به تقسیم کار برای تکمیل دروس باقیمانده کمک کنند تا بار تکمیل این دروس برای همکاران سبکتر شود.
در گام بعدی این جمعها میتوانند با کمک مهندسان و فعالان داوطلب محلی پایگاههای اینترنتی درست کنند و دروس را روی آنها به همراه راهنماهایی برای استفاده دانشآموزان بارگذاری کنند و همچنین میتوانند این محتواها را به همراه راهنماییهای لازم روی شبکههای اجتماعی مختلف بارگذاری کنند تا راههای دسترسی به آنها هرچه بیشتر و متنوعتر باشد. در این زمینه کمک داوطلبانه فعالان برنامهنویسی و اینترنتی میتواند اساسی باشد؛ با ساختن و در دسترس قرار دادن اپلیکیشنهای موبایلی که با همفکری معلمان طراحی میکنند و ساختن سایتهایی که دانشآموزان به آسانی روی آنها محتوای مورد نیاز خود را پیدا کنند.
به این ترتیب در صورت توفیق میتوانند مجموعههایی از تدریس همه دروس نظری مدارس در همه مقاطع را به رایگان در اختیار دانشآموزان بگذارند و ثمره زحمت این نیمسال پر تنش خود را هم تبدیل به میراثی پایدارتر کنند.
دسترس رایگان به این دروس برای محروم ماندگان از تحصیل امکانی فراهم میکند که به کل از چرخه آموزش بیرون نیفتند و فرصتی برای جبران داشته باشند. وقتی این دروس به رایگان بر روی اینترنت وجود داشته باشند در گام بعدی میتوان به راههایی اندیشید که بچههای محروم از تحصیل را به این محتواها رساند. قطعاً آموزگاران و فعالان صنفی آموزش با اشرافی که دارند میتوانند این طرح را صیقل دهند و نواقصش را برطرف کنند و تبدیل به طرح یا طرحهایی عملی و قابل استفاده کنند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.