مرکز پژوهشهای جهانی سازی، ۱۳ مارس ۲۰۲۰
دربارۀ برونو گیگ Bruno Guigue:
مقام عالی رتبۀ دولت فرانسه، مقاله نویس و سیاست شناس، استاد فلسفه در دبیرستان و استاد یار روابط بین المللی در دانشگاه رئونیون. او نویسندۀ ۵ کتاب است «منشأ جنگ اسرائیل و عرب، ندامت پنهان غرب، هارماتان ۲۰۰۲»، «آیا باید لنین را سوزاند؟»، «دلایل برده داری» از جمله این کتابهاست و سدها مقاله. برونو گیگ بخشدار شهر سنت، در سال ۲۰۰۸ به دلیل نوشتن گزارهای که به «نباید گفتها تعلق دارد» یعنی افشای «ارتش اسرائیل کودکان فلسطینی را به قتل میرساند» از سوی میشل آلیو ماری وزیر کشور فرانسه از مقام خود بر کنار شد.
پیشگفتار مترجم: در این نوشته برونو گیگ تبلیغات ضد چینی در رسانههای غربی را به باد انتقاد میگیرد و به پیروزیهای چین در عرصۀ مقابله علیه گسترش ویروس کرونا اشاره دارد. در این مقاله برونو گیگ را میبینیم که پا به پای منتقدان جهانی سازی نئولیبرال و کمونیستهای فرانسوی از جمله میشل پنسون و مونیک پنسون شارلو، و یا فرانک لوپاژ (در کنفرانسهای نمایشی در یوتوب) و بسیاری دیگر به تخریب اجتماعی که نئولیبرالیسم مسئول آن بوده اشاره میکند. تخریبی که به شکل خزنده صورت گرفت ولی امروز در وضعیت بحرانی به اهمیت حیاتی آن پی میبریم: تخریب بیمارستانها و طرحهای اجتماعی لیبرال (در واژگان نوین نئولیبرال «طرح اجتماعی» یعنی اخراج کارگران و کارمندان) که به اخراج بخشی از پرسونل بخش بهداشت و در نتیجه گسترش خصوصی سازی بهداشت در فرانسه انجامید، یعنی پیراهن سفید هائی که امروز مردم فرانسه به آنان نیازمند هستند. و ما امروز تازه در آغاز فاجعۀ بهداشتی در فرانسه هستیم، از مدتها پیش ماسک و به همینگونه ژلهای آنتی ویروس برای ضد عفونی کردن دست در داروخانههای فرانسه نایاب شده است. و این گوشهای از خسارات جنایتکارانهای ست که نئولیبرالیسم – نظام سرمایه داری با جهانی سازیهایش به ملتها و بشریت وارد کرده است.
***
همه چیزی را خواهیم خواند و خواهیم شنید: «رژیم چین ورشکست شد»، چین «در لبۀ پرتگاه» است، «سیستم فرو میپاشد»، شی جین پینگ «از دیدگاه سیاسی در خطر است» و «در دام افتاده»، «دیکتاتور به لرزه افتاده است»، «توتالیتاریسم متزلزل شده» و «به شکست خود اعتراف میکند»، «هیچ چیزی مثل گذشته نخواهد بود»…
در واقع روی یک موضوع میتوانیم مطمئن باشیم، هیچ چیزی مثل گذشته نخواهد بود و به این دلیل آشکار که: جمهوری خلق چین به روشنی ظرف دو ماه بر اپیدمی کووید- ۱۹ چیره شد.
پرندههای شومِ بد خبر خواهند گفت که اشتباه است و ارقام دستکاری شدهاند، که خیزش اپیدمی میتواند تجدید شود. ولی کارشناسان بین المللی خلاف این ادعا را مطرح میکنند، و واقعیات نیز بخودی خود حرف میزنند. از این پس، در خارج از جمهوری خلق چین شمار روزمرۀ موردهای آلوده ۵۰ برابر بیشتر است. از ژانویه، از ۸۰۰۰۰ مورد شناسائی شده در چین ۵۵۰۰۰ نفر بیمار آلوده درمان شدهاند. محدودیت عبور و مرور به تدریج کاهش یافته و فعالیت اقتصادی دوباره از سر گرفته میشود.
میبینیم که این واقعیت موجب اندوه دشمنان چین میشود که ازدحامشان در رسانههای به اصطلاح جهان آزاد خیلی چشم گیر است، ولی باید با چنین وضعیتی بسازند: چین به موفقیتی دست یافت که هیچ کشوری هرگز بدان دست نیافته است: یعنی چیرگی بر اپیدمی با بسیج توده ایِ جامعه و دولت. پس از اعلام خطر ویروس به سازمان جهانی بهداشت در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹، چین برای نبرد صف آرائی کرد. در تاریخ بی سابقه بود، قرنطینه کردن ۵۰ میلیون نفر، از ۲۳ ژانویه موجب کاهش سرعت پیشرفت اپیدمی شد. رئیس جمهور شی جینگ پینگ با ماسک روز ۸ فوریه در تلویزیون حضور یافت و اعلام کرد «جنگ مردم علیه دیو نوین».
دهها هزار داوطلب به سوی هوبئی سرازیر شدند، دهها بیمارستان ظرف چند هفته ساخته شد، هزاران گروه برای تعیین خط مرز بین بیماران و اطرافیانشان گسیل شدند. فقط یک نمونه: در پایان جشنهای سال نو چینی، ۸۶۰۰۰۰ نفر به پکن بازگشتند. دولت به آنها دستور داد که طی دو هفته در خانههای خودشان باقی بمانند و شهرداری ۱۶۰۰۰۰ نگهبان ساختمان را بسیج کرد تا این دستورالعمل دقیقاً رعایت شود.
اگر اپیدمی عقب نشینی کرده با گرداندن آسیاب دعا در معابد بودائی تحقق نیافته بلکه به این علت بوده که مردم چین تلاش عظیمی بخرج دادند. در اروپا به چین انتقاد میکنند، از این شاخه به آن شاخه میپرند، برای «اقتصاد امتیاز قائل میشوند» و در این مدت اپیدمی گسترش مییابد. در سال ۲۰۰۹ وقتی ویروس H۱N۱ (ویروس آنفولوانزای A) در مکزیک ظاهر شد و سپس و در ایالات متحده ۱۶۰۰۰۰۰ نفر را آلوده کرد ۲۸۴۰۰۰ نفر را در سراسر جهان به کام مرگ کشاند. واشنگتن در مدیریت این پاندمی در بی خاصیت بودنش درخشید و رسانههای غربی ترجیح دادند به جای دیگری نگاه کنند. امروز معاون رئیس جمهور ایالات متحده مایک پنس همیشه میتواند در بارۀ «ویروس چینی» حرف بزند: ولی او فقط خودش و دولتی را که نمایندگی میکند از اعتبار میاندازد.
از این پس، باید بپذیریم که سیستم ما کارآئی ندارد در حالی که سوسیالیسم چینی یک بار دیگر برتری خود را نشان داد. زیرا برای مبارزه علیه چنین تهدیدی باید دولتی داشته باشیم که بر مسند امور کشورمان باشد. ولی دولت ما کجاست؟ و آیا بهداشت عمومی را جزء اولویتهایش قرار داده است؟ آیا قادر است بیمارستان جدیدی بسازد، در حالی که بر عکس میکوشد تا بیمارستانهای موجود را تخریب کند. در کشوری که اموال عمومی به دلیل قرض خارجی منفی ست، جائی که با خصوصی سازی و از بین بردن خدمات اجتماعی دولت داوطلبانه در گروگان ثروت مالی به سر میبرد آیا ما قادریم حتا ٪۱۰ کاری را انجام دهیم که چین بدان دست یافته است؟
حقیقت این است که پکن فرامین نئولیبرال را به کار نمیبندد، بانکها از دولت تبعیت میکنند، اموال عمومی ٪۵۰ ثروت ملی را تشکیل میدهد، دولت موظف به بازدهی ست، ۸۰۰ میلیون کاربر انترنتی دربارۀ قابلیت دولت در حل مسائل و نتایج کار او داوری میکنند، دولت میداند که حسابدار منافع ملی است و دوران نمایندگی او در صورتی تجدید میشود که در آزمون واقعی و نه در حرف سر بلند بیرون بیاید. این سیستم، دیکتاتور توتالیتر؟ دیکتاتوری عجیب و غریب که بحث و جدل در آن دائمی ست، اشتباهات افشا و تظاهرات پیوسته راه اندازی میشود، مؤسسات در معرض انتقاد هستند.
آیا رژیم دیکتاتوری ست زیرا مردم را در ابعاد تودهای به قرنطینه محصور کرده است؟ ولی همۀ کارشناسان میگویند که یگانه اقدام مؤثر همین روش است. زیرا تحمیل محدودیت در حرکت افراد فقط به هدف حفاظت از سلامت عمومی انجام میگیرد. بی گمان این سیستم بی عیب و نقص نیست ولی کارآئی دارد و اشتباهاتش را به حساب میآورد. ولی در غرب خود کفائی جایگزین انتقاد از خود، سرزنش دیگران جایگزین مسئولیت پذیری و پر حرفیهای دائمی نیز جایگزین حرکت مؤثر شده است.
این رهبر گروه سرایندگان علم، دبیر روزنامۀ «لو موند» حقیقتاً حق دارد بگوید «این سیستم ورشکسته است»، ولی با این حساب که طرف ورشکسته آنی نیست که تصور میکنیم.
لینک متن اصلی:
https: //www. mondialisation. ca/covid-۱۹-la-faillite-dun-systeme/۵۶۴۲۷۲۰
برونو گیگ ترجمۀ حمید محوی
گاهنامۀ هنر و مبارزه/پاریس/۱۴ مارس ۲۰۲۰
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.