روز جهانی زن

صبح روز “جهانی زن ” شما بخیر!
هشتم ماه مارس، روز جهانی مبارزه برای برابری زن و مرد را در ایران چشم به روزی باز میکنیم که توده زحمتکش آن سرزمین با کابوس اپیدمی مرگبار ویروس “کرونا” چنگ به خار و خاشاک میزنند. روز جهانی زن بیش از هر چیز دیگر با تجربه زندگی آن مردم عجین است، تجربه ای که با مصاف بی وقفه با حکومت اسلامی سرمایه گره میخورد. این تجربه مملو از سنگر بندی و مقاومت و نبردهای خونین در دفاع از حق حیات، ارزش نفس و حرمت بشری است. دو نسل است که این مردم را در خندق جنگ تن به تن بر سر نان و حرمت، آسایش و سلامتی به سر برده اند. در طول عمر دو نسل از این مردم وجب به وجب کارگاه ها و کارخانه ها، کوچه و خیابانها، بیمارستانها، کنج خانه ها مهر نبرد مردمی را بر خود گرفته است که برای یک شکم سیر و برای حفظ سر افراشته در میان در و همسایه از جان و دل مایه گذاشته اند. زنان، برابری و رهایی زنان با تار و پود سرنوشت این مردمان در مقابله با داغ لعنتی اسلامی سرمایه بر پیشانی آنها آمیخته است.
زنان آن رشته “جادویی” هستند که از مراکز تولیدی، کاریابی ها، بیمارستانها، زندانها، استادیوم های ورزشی، صفوف آذوقه، در محلات و کنج خانه ها؛ و در صفوف اعتراضات نیروی مقاومت و سازندگی و خوش بینی را گرد هم میاورند. جادویی در کار نیست. این رشته سرخ است، متشکل از انسانهای واقعی، در هیبت مادران بافنده، زن زحمتکش افغانی، سحر خدایاری و … در مقابل جنون و عفریت تباهی حکومت جمهوری اسلامی دستمایه گرانقدر برای شکل دادن و دستیابی به آینده شایسته بشری است.
روز جهانی زن به زندگی ما، به کشش و کوشش ناگزیر توده زحمتکش آن جامعه، به دم و بازدم آن مردم در ولع بی پایان در پی نان و آزادی عمیقا مربوط است، بخصوص از آنجا که نیروی زنان، جبهه قدرتمند میارزه زنان از چشم آن جامعه پنهان است، هنوز پنهان است.
امروز در دل بحران اقتصادی و بیکاری و تبعیضات جنسی، اما در دل یک هیولای کار خانگی (از جمله میلیونها زن در نساجی ها و فرش بافی ها) و وظایف خانه داری بار تامین و نگهداری بخش اصلی جمعیت بر عهده زنان خانواده های زحمتکش قرار گرفته است. امروز در دل کابوس اپپدمی “کرونا” ناشی از سود پرستی و دشمنی همان حکومت بار اصلی حفاظت و سلامت توده زحمتکش بر دوش زنان خانواده آنها سنگینی میکند. بیمارستانها خالی از تجهیزات و فقط با تکیه به وجدان و احساس مسئولیت، از جان گذشتگی و فداکاری کارکنان و بیش از هر کس پرستاران، پذیرای بیماران و امید آنها در سراب نجات بر جای خود استوارند. امروز در دل بیغوله ها (اگر سرپناهی در کار باشد)، در مقابل سفره های محقرانه (اگر چیزی برای جویدن باشد و معجزه ای که بتوان آنرا پخت) این زنان خانواده های زحمتکش هستند که نفس حیات را ممکن میسازند.
سالهای طولانی است که هر روز، و در روز زن نیز، آن جامعه چشم بر عفریت حکومت اسلامی سرمایه، بر روی سخیف ترین ایده ها و رفتارها، و با سیاست هایی در هم تنیده با ظلمت و فطرت پست سپری میشود. مبارزه زنان چشم و چراغ، ستون اتکا، و الهام بخش تاریخ نوینی است که در دل آن جامعه میجوشد. کیفرخواست نسل پس از نسل توده زحمتکش علیه جانوران اسلامی سرمایه همانقدر گویا و نزدیک به حقیقت است که از منظر زنان باشد. این کیفرخواست و این اعتراض باید صحنه جامعه را در بر بگیرد، میدان پیدا کند و صحنه گردان شود.
زنده باد روز جهانی زن
مصطفی اسدپور

مجسمه “مادر بافنده”
این مجسمه از جمله آخرین بقایای نساجی های قائم شهر، از محل خود کنده شد. تالارهای نمایندگان و رسانه های سرمایه، جای خالی مجسمه به نشانه سوگواری برای صنعت و کارخانه های نساجی و در عزاداری برای بیکاری حاصله سیاه پوش شدند. با اولین بارقه های شرافت انسانی این مجسمه به جای خود باز خواهد گشت. باز خواهد گشت تا تاریخ سازندگی و خلاقیت هزاران هزار زن این جامعه و شراکت آنها در خلق مکنت و ثروت در دل جامعه و در بیغوله های کار حفظ شود. نسل های بعد حق دارند و باید بدانند کار و سازندگی در اسارت سود جویی و توحش بی در و پیکر طبقه سرمایه دار کدامین “شاهراه” را سپری ساخته است؛ باید بدانند هر ساعت کار، هر وجب از راه کارخانه؛ و هر صنار از دستمزد با تقابل با فقر و بیکاری و تهدید و توطئه و خفت و جنون و پست فطرتی سودجویانه توام بوده است… و این جامعه برای اینکه فردایی داشته باشد باید از همین الان و هر چه زودتر در مقابل مادرانئ، بافندگان، پرستاران و طلایه داران زن رهایی خویش کلاه احترام از پس برگیرد و صف آرایی کند.

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)