زنان کارگر نساجی در اصفهان

تصاویر همراه نوشته منتسب به کارگران زن یکی از کارخانه های نساجی در اصفهان در بیست ساله اول ۱۳۰۰ هجری است. در این سالها “چند هزار” از کارگران این
کارخانه ها را زنان تشکیل داده اند. شواهد انکار ناپذیری دال بر اشتغال این زنان در دست است، اما آمار و اسناد را کمتر و بسختی میتوان سراغ گرفت. نا‌ روشنی و ناگفته های مربوط به زنان کارگر نساجی اصفهان یک حفره آشکار، یک نقص غیر قابل چشم پوشی است.
“منچستر شرق” فصل شکل گیری اولین نطفه های کارگران صنعتی به معنای مدرن و همسطح استانداردهای بین المللی بورژوایی است. این داستان هجوم مردمان یک شهر به بیست ماشین نساجی است؛ داستان موج ولع و اراده سازندگی در دلها و دستهایی است که چهره اصفهان را از ورشکستگی و فقر و محنت دگرگون کنند؛ داستان تحول برق آسای زندگی انسانهایی است که از “صنعتگران چیره دست اصفهانی” به قلب پر طپش تبار کارگری آن مرز و بوم پوست بیاندازند…
طبقه کارگر ایران هرگز مجال نیافت تا با صنعت نساجی تصفیه حساب کند. امروز با بحران عمیق دامنگیر نساجی در ایران، در دل مرثیه های حسرت بار دور جدیدی از رونق، در جمعه بازاری که آنچه بورژوازی ایران از خود میگوید، بخصوص لازم و حیاتی است تا روایت کارگری را از این تاریخ روشن کرد و بر آن پای فشرد.
نساجی در طول تاریخ صد ساله خود سه حکومت با شجره مشترک غلیظ ضد کارگری، یعنی قاجار و پهلوی و جمهوری اسلامی را پشت سر دارد. این تصویر برای اینکه واقعی باشد نمیتواند جز نگاهی طبقاتی کارگری باشد. آشنایی نزدیک با تحولات این شهر و این بخش از جمعیت کارگری سعادت بی رقیب همدمی با عمق شرافت کارگران نساج است. این تاریخ رشته بهم بافته سرگذشت مردمانی است که از دل سرزمین سوخته حاکمان دبنگوز، خیل بینوایان بی سواد در “کارخانه” و سوت آغاز دو شیفت شبانه روزی آن با خلاقیت خویش فاستونی های تولید منچستر امپراطوری صنعت ملکه انگلستان را به هماورد طلبیدند؛ قلب را آکنده از تپش و احترام میسازد.
این تصویر همانقدر واقعی است که در عین حال “زنانه” باشد. زاویه کارگران زن را در خود داشته باشد. امیر قلی امینی روزنامه نگار مشهور اصفهان خطاب به مسئولان شهر در چهارم آذر ۱۳۲۰ نوشته است: ” … عصر ها نزدیک غروب تشریف ببرید روی پل های زاینده رود بایستید و ملاحظه فرمایید تعداد هنگفت زن و مرد و کودک، یعنی کارگران کارخانه ها که همه کوفته و خسته و با رنگ پریده هستند. در خواهید یافت مزد اینها از ۳۰ شاهی تا حداکثر پنج ریال است. مگر اینها آدم نیستند، نان و لباس نمی خواهند. چرا درباره اینها فکر نمیکنید و راه علاجی نمی اندیشید …”
به احترام مناسبت روز جهانی زن در شماره ویژه علیه بیکاری از لابلای نوشته ها و خاطرات شفاهی از “کنار زاینده رود” به مرور تاریخچه بخشی از طبقه کارگر ایران میپردازیم که از اصفهان تا “منچستر شرق” از جمله با دو اعتصاب بزرگ برای آن جامعه و خود “علاجی” پر ارج و افتخار اندیشیدند.

دسترسی به نشریه در سایت علیه بیکاری

توضیح:
تیتر ”زنان پنهان در تاریخ“ را من از یکی از نوشته های خانم والنتین مقدم و مطالعات ارزشمند ایشان در زمینه زنان قرض کرده ام. این عنوان ابداع من نیست، در عین حال مضمون و جهت گیری این نوشته راه خود را رفته است.

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)