“دستاشو مشت کرده” – هیچکس

 

 

دستاشو مشت کرده

دستاشو مشت کرده

 

همه دار و ندار رو بردن یه کویر مونده فقط و لب تشنه

همه ی آرزوهاشو کشتن ولی جنازه ای تحویل نگرفته

 

حتی بدون تحریما هم خوشبختی اصلا لمس نمیشه

انگار وطنش مستعمره اس پشیزی واسه ملت خرج نمیشه

 

صبح و شب سگ دو میزنه آخر ماه باید قرض بگیره

تو خیابون وایستاده که یه جوری حقشو پس بگیره

 

اینا شهروند نمیخوان برده میخوان, از تو سلول صدا زجه میاد

و میخواد چند دهه قتل و غارت تموم شه چندین ساله اشکشو در آوردن و

 

دیگه اشکی واسه گاز اشک آور نمونده
تبعیض داره بیداد میکنه

و میگن تو حق مردم اجحافی نی
همه رانتی تو داشتن تخصص اصراری نی

همه ی کشور رو قفس کشیدن و میگن اینجا هیشکی زندانی نی

همه رو لخت کردن و میگن این پوشش چرا اسلامی نی

داد میزنه. کی این جنایتو از یاد میبره؟ داره جون به لب رسیده رو فریاد میزنه “ما همه با هم هستیم.”

دستاشو مشت کرده این کوچه ها رو سال هاست با خون شسته ان

ولی تعداد تلفات کمه مثکه همه آرزوهاشو کشتن ولی جنازه ای تحویل نگرفته

دیده پول نفت کم بیارن گودی زیر چشا حفر میشه بد و بدتری نی

همه آشغالن و یکی داره خدا فرض میشه هیچ تصمیمی با خودش نیست

از لباس تنش بگیر یا اینکه پول مملکتش داره کجا خرج میشه
میگن حریم شخصی ولی گلوله میاد تو خونه و از شیشه رد میشه

مملکتو به خون کشیدن و خبر کشته شده های یه جا دیگه پخش میشه
لاله ها زیر پوتین له میشن و پیرهن خونی زیر پای آقازاده فرش میشه

آتیشایی که تو منطقه بپا کردن از تکلیف مردم روشن ترن
دلایی که سرد شدن از جسدای توی سرد خونه خنک ترن

مظولما هی کشته میشن همه ی ۱۲ ماه محرمن
صدای ترکیدن بغض میاد و میگن این اشرار مسلحن

داد میزنه, کی این جنایتو از یاد می بره؟ داره جون به لب رسیده رو فریاد میزنه

“ما همه با هم هستیم” دستاشو مشت کرده

خیلیا حبس شدن و مردن این پایان نی

هنوز نرسیدیم ته قصه همه ی آرزوهاشو کشتن

همه ی اعتراضا جرمن تو خیابون صدا شعار اومد و مردم شدن دشمن

همه ی منابع طبیعی رو استخراج کردن و خوردن
فقط جنازه های روی زمین مونده که معدن سربن.

مامور لوله رو میگیره بالا زخمیا هدفش
اون میره کمک با اینکه گلوله ها میان طرفش

دیگه هیچی واسه از دست دادن نداره

فقط انسانیته و شرفش

میریزن تو بیمارستانا و مجروحین رو از رو تخت میدزدن
همینجوریشم واسه نداشتن پول درمان میمردن

همه رو قتل عام میکنن پشت درایی که قفل میمونن
فکر میکنن شهیدای گمنام همیشه گم میمونن

اینا جون آدمیزادو مفت میدونن
حتی بیخداها به اجبار آیه یاسو با صوت میخونن

داد میزنه, کی این جنایتو از یاد میبره؟

داره جون به لب رسیده رو فریاد میزنه
“ما همه با هم هستیم.”

 

داد میزنه, کی این جنایتو از یاد میبره؟

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)