از اولین برنامهی بودجهای که بعد از انقلاب و در زمان ریاست مرحوم مهندس معینفر نوشته شد، تا امروز که آقای نوبخت رئیس فعلی سازمان برنامه و بودجه، از کمترین وابستگی بودجه به نفت سخن میگوید، قرار بوده که بودجه مستقل از نفت باشد. در مقدمهی اولین برنامه بودجهی بعد از انقلاب آورده بودند که ۷۵درصد بودجه بهطور مستقیم و ۲۵درصد دیگر نیز بهطور غیرمستقیم وابسته به نفت است و باید تلاش کنیم که این وابستگی به نفت متدرجاً و هرسال بخشی از آن کاسته شود. تلاشی که هرگز نشد و بهواسطهی بیتدبیری، سوء مدیریت و پس زدن و انزوای کارشناسان و بر مسند نشستن ناکاردانان، وابستگی بودجه به نفت روزافزون شد تا امروز که تحریمهای بیسابقه و قطع تقریباً کامل فروش نفت، دولتمردان را واداشته بودجهای تنظیم کنند که کمترین وابستگی به نفت را داشته باشد.
آقای نوبخت گفته است: «منابع بودجه ۱۳۹۹ کمترین وابستگی را به نفت دارد، بهطوریکه میتوانیم بگوییم بودجه جاری مطلقاً به نفت وابستگی ندارد و ما حتی ریالی از نفت را در بودجههای جاری و هزینهای صرف نخواهیم کرد و صرفاً منابعی که از نفت تحصیل میشود با عنوان واگذاری داراییها سرمایهای آن را صرف تملک داراییهای سرمایهای میکنیم و برای تحقق طرحهای عمرانی استفاده خواهیم کرد.»
همه میدانیم که اینیک طنز تلخ یا یک جوک بیمزه است و کمترین قرابتی با واقعیت ندارد. طی سالهای گذشته، دولتها همواره با کسری بودجهی تجمیعی و روزافزون مواجه بودهاند و از سهم عمران برای هزینه کرد در بودجهی جاری کاستهاند. نهتنها بودجهی جاری که تماماً به نفت وابسته بوده و از فروش نفت تأمین میشده است که حتی بخشی از بودجهی عمرانی نیز که از فروش نفت تأمین میشده، در بخش جاری هزینه میشده است. حال آقای نوبخت مدعی شده است که بودجهی جاری تماماً از نفت مستقل شده و از منابع دیگری تأمین میشود. بدون ورود به واقعی بودن این منابع و تحقق پیشبینیهای کارشناسان در تأمین بودجه از این منابع، سوالاتی که بیپاسخ ماندهاند، اینکه اولاً برای کسری بودجهی امسال که احتمالاً طبق روال هرسال، به سال آینده منتقل میشود و از هماکنون بودجهی جاری و عمرانی آینده برای هزینههای جاری امسال بلعیده میشود، چه اندیشیدهاند و دوماً برای خلا آن بخش از بودجهی عمرانی که در بودجهی جاری هزینه میشده، چه برنامهای دارند؟
آقای نوبخت بهتر از هرکسی میداند، آنچه گفته تحققناپذیر است و وعدهی محقق نشدهی دیگری خواهد شد که ساختار اقتصاد ایران را بیش از پیش گرفتار پیچیدگی و بنبست، و جامعه را معترضتر خواهد کرد. ایشان نیک میداند که نظام بودجهنویسی در ایران، تنها در استفاده از کامپیوتر بهجای چرتکه، مدرن شده و در سایر موارد واصلیترین آنها همچنان سنتی است. چراکه اساساً مسئولین و رهبران نظام کمترین دغدغهی کار کارشناسی و فنی نداشته و ندارند. دیربازیست که کارهای بزرگ به مردمان خرد سپردهاند و بزرگان را به کنج خانهها و زندانها فرستادهاند.
سالهاست که کارشناسان و پیشکسوتان و سپیدمویان این دیار در تلاش بودهاند نظام بودجهنویسی در ایران را به سامان کنند، اما بیتجربهگان و کمسوادان یا مجالشان نداده یا زحمتشان را به باد دادهاند. این اتفاق بعد از جنگ و در زمان ریاستجمهوری آقای هاشمیرفسنجانی و رهبری آقای خامنهای به اوج رسید و اندک کارشناسانی را که به هر دلیل و علت گرفتار داس تصفیههای دههی شصت نشده و در ساختار متصلب سیاسی دوام آورده بودند هم دربرگرفت و حکومت خالی از بزرگان و مملو از خردان شد.
سال ۱۳۶۷، مرحوم شبیرینژاد نزد مهندس سحابی میآید و به ایشان میگوید که به حمایت آقای ستاریفر (که گویا آن زمان در سازمان برنامهوبودجه معاونت بوده و سمت اجرایی داشتهاند) بودجهای تأمین شده است تا با کمک و همراهی چندتن از کارشناسان و صاحبنظران حوزهی برنامهوبودجه و اقتصاد توسعه، یک ساختار علمی، فنی و مدرن برای نظام بودجهنویسی تنظیم و تدوین کنیم. از آقای سحابی درخواست کمک و همراهی میکند. مهندس میپذیرد و گروهی تشکیل میدهند متشکل از مرحوم دکتر حسین عظیمی، دکتر توفیقی، آقای رحیم دانشنژاد، مهندس سحابی، آقای شبیرینژاد و… که دریکی از ساختمانهای سازمان برنامه در میدان آرژانتین کارشان را آغاز میکنند. بعد از ماهها تلاش طرح آماده میشود. بودجههای حاکمیتی، تصدیها، توسعه، توزیع و بازتوزیع و غیره را به تفکیک مشخص میکنند. هزینهها، منابع و کسریهای احتمالی را مشخص میکنند. به منابع درآمدی جهت توسعهای میدهند و نفت را نه بهعنوان درآمد که بهعنوان سرمایهای برای توسعهی کشور تعریف و تعیین میکنند. طرحی مفصل، فنی و کارشناسی شده با جهتگیری توسعهی متوازن و تولیدمحور که اگر اجرا میشد، میتوانست انقلابی در نظام بودجهنویسی ایران مبتنی بر ضرورتهای توسعهی کشور ایجاد کند. طرح را از طریق آقای ستاریفر به رئیس وقت سازمان برنامه، آقای روغنی زنجانی ارائه میدهند و ایشان آن را بایگانی میکند.
این روایت نزدیکدست تاریخی را ازاینرو نقل کردم تا با استناد به آن نشان دهم، چه برخوردی با تلاش کارشناسان و صاحبنظران این کشور شده است. به جرات میتوان گفت که بزرگترین صاحبنظران و کارشناسان برنامهوبودجه و اقتصاد توسعه، در ایران بعد از انقلاب همین افرادی بودهاند که این طرح را تنظیم کردهاند. مرحوم عظیمی، مرحوم شبیرینژاد، مرحوم دانشنژاد، مرحوم سحابی و… کارشناسان تراز در حوزهی برنامهوبودجهی این کشور محسوب میشوند. مگر یک کشور چند کارشناس و صاحبنظر در حد این افراد دارد که باهم جمع شده و طرح و برنامهای را تدوین کردهاند، اما از جانب آقای روغنی زنجانی مورد بیتوجهی قرار میگیرد. آقای زنجانی کسی است که در زمان ریاست ایشان بر سازمان برنامهوبودجه، برنامهی توسعهای نوشته شد که کمترین توجهی، حتی در حد حرف و نوشته و روی کاغذ هم به مسئله و بحران آب نشد.
گروهی که تحت عنوان سازندگی و تغییر فاز سیاستهای اقتصادی و گذر از تئوریهای عدالتمحوری و رفاه اجتماعی، بدون توجه به انذارها و هشدارهای دلسوزان و دغدغهداران، اقتصاد را در مسیری پر از خار و خاراسنگ قرار دادند و سرنوشتی برایش ترسیم نمودند که اکنون بیش از ۶۰ میلیون ایرانی نیازمند دریافت یارانه هستند. همانها که طرح و برنامههای بودجهی مستقل از نفت امثال سحابی و عظیمی و شبیرینژاد را دور میریختند، اکنون مدعی بودجهی مستقل از نفت شدهاند. حال که زور تحریمهای حداکثری، کشور را از فروش نفت در تنگنا قرار داده و به قول آقای جهانگیری حتی کشورهای دوست نیز نفت را نمیخرند، آقایان به یاد بودجهی بدون نفت افتادهاند. اما سوالی که پاسخ نمیدهند، این است که منابع این بودجه کدام است؟ میدانیم که منبع اصلی جیب مردم است و حکومت ناگزیر که ارز و بنزین و کالاهای دیگر را گران کند تا بتواند بقای خویش را دوام بخشد. حتی اگر لازم شد صدها تن بیگناه و مظلوم را به خاک و خون بکشد و هزاران نفر را بازداشت کند تا منابع بودجهی خود را تأمین نماید.
بودجهی بدون نفت امروز، با توجه به عدم زیرساختهای لازم و رکود تورمی حاکم، یعنی فروپاشی اقتصادی که ۱۰۰درصد به نفت وابسته است، یعنی ویرانی بیش از پیش کشور و فقر و فلاکت روزافزون مردم، یعنی سوءتغذیه بیشتر، یعنی سلامت کمتر، یعنی آیندهی تاریکتر، یعنی گرفتار شدن در مدار بستهی رکود و تورم و فقر و فلاکتی که بهطور روزانه شعاع بیشتری را در برمیگیرد.
چگونه در اقتصادی که بهواسطهی بیلیاقتی مسئولین و تنگنظری و ناکارآمدی حکومت، هرروز بیشتر و بیشتر به نفت وابسته شده، طوری که نفت بهمثابه خون در این اقتصاد است، بودجهی بدون نفت نوشتهاند؟
واقعیات نشان میدهد که برنامهای دقیق برای بودجه در کار نیست، حتی اگر کاغذها را با سوادها و سیاهیهای جوهرین پرکرده باشند. در این اقتصاد وابسته به نفت، بودجهی بدون نفت، یعنی بودجهای که منابع تأمین ندارد و بودجهی بدون بودجه است.
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.