بارها این موضوع ذهنم را مشغول کرده بود؛ که آیا سگها میتوانند در کنار انسانهایی که درگیر یک جامعه بیمار هستند، زندگی خوشحالی داشته باشند؟
محور اصلی جامعهشناسی، واقعیتهای اجتماعی درون جامعه است. برای آگاهی از اجتماع بیمار، چندان کار دشواری نداریم، در واقع آگاهی از بخشهای سالم جامعه است که نیاز به تحقیقات گستردهتر دارد.
این یک مسئلهای ست که بسیار جای تأسف دارد. برای آگاهی از این معضل، کافیست ابتدا به خود رجوع کنیم و با تفحص در خود، متوجه بسیاری از اشکالات فردی میشویم که برخی حاصل محوریت شخصی ذهن خود ماست و برخی نیز تحت تاثیر رفتار عرف اجتماع بر ماست.
آمار رفتاری جامعه ما با حیوانات با توجه به گزارشهایی که در شبکههای مجازی منتشر میشود بسیار نگران کننده است. از طرفی دیگر برخی از افرادی که سگها را دوست دارند و از آنها نگهداری میکنند نیز، مورد نگرانی هستند.
تکلیف آنها که فیزیک سگها و دیگر حیوانات را مورد شکنجه قرار میدهند، مشخص است. اما مسئلهای که بین صحنههای دلخراش گم میشود؛
دندان کروچه سگهایی است که از دید بسیاری لبخند شادمانی تعبیر میشود. سگها در خانه بسیاری از مردم ما فهمیده نمیشوند و دائم روح و روان آنها مورد شکنجه قرار میگیرد.
بسیاری این مسئله را درک نمیکنند که سگها نیز ویژگیهای رفتاری خاص خود را دارند و افرادی که با آن ها زندگی میکنند موظف به یادگیری و کسب آگاهی نسبت به این رفتارها هستند.
نگهداری از سگ نیازمند وقت کافی است و اگر افراد وقت کافی برای سگ ندارند، نگهداری از سگ به آنها پیشنهاد نمیشود.
سگها در جامعه ایران وضعیت چندان خوبی ندارند.
روبهروی رفاه آنها، موانع بسیاری وجود دارد. از باور های مذهبی که آنها را نجس خطاب میکنند، ارگانهایی دولتی که با توجه به تاثیرات مذهبی آنها را میکشند و مانع اولیهترین نیاز سگسانان، یغنی پرسهزنی میشوند، دستهای دیگر از مردم که فاقد رحم و مهربانی هستند و سگها را مورد شکنجههای جسمی قرار میدهند، دستهای دیگر که شاید سگ را در ظاهر دوست داشته باشند اما بدون کسب دانش از آنها نگهداری میکنند و دستهای دیگر که سگها را فقط یک اسکناس سبز میبینند…
ریشه تمام این معضلات برگرفته از جامعهای بیمار است که همیشه میخواهد از دیگران تغییرات مثبت را آغاز کند، اما بزرگترین تغییر زمانی آغاز میشود که ما از خود شروع کنیم و دیگران را از سر انگشتهای اشاره خود پاک کنیم.
مهمترین و تاثیرگذارترین راه برای پیشرفت و رفع معضلات، افزایش سطح مطالعه در خصوص سگسانان است. اگر هر کدام از ما سعی بر افزایش دانش خود کنیم میتوانیم به صورت مستقیم بر دیگران تاثیر بگذاریم. اجتماع، فقط دیگران نیستند ما نیز جزئی از اجتماع هستیم که میتوانیم با کمک کردن به خود، باعث بهبودی اوضاع شویم.
والدین حتی اگر علاقهای به حیوانات ندارند، طوری رفتار نکنند که فرزندان نگاه منفی نسبت به حیوانات پیدا کنند. بحث علاقه یک طرف است و بحث وجود حیوانات در کره زمین بحثی دیگر، آنها نیز مثل ما نفس دارند و زندگی میکنند.
با این همه، تمام این معضلات در جریان جامعه ما شناور هستند و واقعیت این است که بسیاری از سگها در جامعه ما علاوه بر این که خوشحال نیستند، در عذاب جسمی و روحی قرار دارند.
جامعه ما آنقدرها که به آموزش و پرورش صاحب سگ نیاز دارد به آموزش و پرورش خود سگ نیاز ندارد.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.