بر پایه شَواهدِ میلیونی، که در هرجایِ ایران و هر سازه و هر ساختار در ایران، می توان دید دیکتاتوریِ دزدانِ جمهوری اسلامی فاسدترین و خراب ترین حکومتِ تاریخِ ایران است، که آدم می کشد، شکنجه می کند، مردم را زندانی می کند، به هر کثافت کاری، جنایت و خانه-خراب کُنی دست می زند، تا بتواند این نظام را برایِ دزدی و غارت و عِیشِ رهبر وآخوندها و فرماندهان و گردانندگان و مسئولانَش، پا برجایِ فِساد و خرابی تا نابودیِ ایران نگه دارد.
رهبر و گردانندگان و آخوندهایِ نظامِ خودکامه ی جمهوری اسلامیِ ایران ، از آغاز انقلاب تا امروز، بیشتر و بیشتر، هر چیزِ ایران را فدایِ فساد و عِیشِ شاهانه و کثیف ترین خوشی ها، سرمستی ها، و کامِ دروغِ خود کرده اند. وَ از آغاز تا امروزِ این نظامِ حاکم بر ایران، میزانِ درآمد و سطحِ زندگیِ مردمِ ایران، همواره به آنچه از هزینه هایِ دزدی، خرابی، فسادها،کامیابی ها و نادانی هایِ رهبران وگردانندگانِ جمهوری اسلامی از درآمدهایِ کشور باقی می مانده ، بستگی داشته است. یعنی اندازه ی فقرِ زندگیِ مردمِ ایران در هر دوره، به نسبتِ آنچه از عِیشِ رهبر و آخوندها و گردانندگان دیکتاتوری جمهوری اسلامی و برنامه هایِ احمقانه و جنایت بارِ آنها در سرتاسرِ ایران و در خاورمیانه از درآمدهایِ کلّیِ نظام که بیشترِ آن از فروشِ نفت است و بخشِ کوچکترِ آن نیز از مالیات و بازارِ تاراجِ و قاچاقِ سیستمِ اقتصادیِ فاسدِ نظام ، برای مردمِ ایران باقی می ماند، بسته مانده است. مردمِ بزرگوارِ ایران، ریزه خوارِ مُشتی آخوندِ فاسد و نوکرانِشان شده اند.
جمهوری اسلامی، دیکتاتوری ای دزدهایِ آخوندی است و آخوندها به روالِ سنّتی چند صد ساله که با زندگی ای اَنگـَلی با استفاده از داشته هایِ مردم زندگی کرده اند، و افزون بر چند قرن تاراجِ زندگی مردمِ ایران با قانون هایِ خُمس و ذَکات و هر نوعِ شعبده بازی، دسیسه و فریبکاریِ دیگر که آن را ابزاری برایِ چَپاوُلِ دارایی ها و زندگیِ مردمِ ایران ساخته اند، امروزه همراه با تاراجِ پولِ نفتِ ایران، در هر سازمان و بخش و منطقه ی ایران، از هر آنچه توانسته اند ۱
غارت کرده اند و کمتر چیزی را در ایران سالم گذاشته اند.آنها هر اندازه که می توانند با فِسادِ تمام اموالِ عمومیِ مردم ِایران را به یغما می برند و با آدمکشی، شکنجه، زندان و هرجنایتی که ممکن باشد ، حکومتِ شیطانیِ خرابِ خود را حفظ می کنند تا هرچه بتوانند از زندگی و امروز و آینده ی مردمِ ایران، تمام و کمال تا مرزِ خفگی دزدی کنند.
وَ پرسش نویسنده ی بی نهایت ناچیزِ این یادداشت از مردمِ ایران : آیا وقتی آخوندها، رهبر، گردانندگان و مسئولینِ فاسدِ دیکتاتوریِ دزدِ جمهوریِ اسلامی با اینهمه جنایت و فساد و دزدی، در حالی که در منجلاب غوطه ورند و با نادانیِ تمام هنوز امیدوارند که باقی بمانند ؟!! آیا شایسته است که مردمِ هشتاد میلیونیِ ایرانِ تحتِ ستم ، از سرنگونیِ این نظامِ فاسد و دگرگونیِ این بساطِ نابودی که اکنون هر لحظه در کارِ مرگِ زندگیِ کودک و جوان و زن و مرد و پیر، و هر گیاه و جاندار و بی جان در ایران است، نا اُمید شوند؟!
پس اگر دیکتاتوریِ آخوندیِ دزدانِ جمهوری اسلامی حاضر است تا همه چیز ایران را با فساد و دزدی و خرابی و جنگ، نابود کند تا بماند و ایران و مردمِ ایران و خاک و دریا و موجوداتِ ایران و مردمِ ایران را قربانیِ نظامی که فاسدترین حکومتِ تمام تاریخِ ایران است، کـُند، آیا بهتر نیست، پیش از آنکه این دزدانِ سراسیمه ی وحشت زده در آخرین قُمارشان، با امیدشان به بقا با جنگ، ایران را از این هم که هست ویران تر کنند ، مردمِ ایران برایِ پایان دادن به این حکومت و دزدی و فساد و جنایت و برنامه هایِ خرابِ آن، با همبستگی، آرامش، با امید، اندیشه ی درست، و هر اندازه شادمانی ای که ممکن است، در اعتراضی میلیونی و کاملن بدونِ خشونت،امّا یکپارچه در سراسرِ ایران، این نظام را سرنگون کنند، و با آغازِ روزگاری نو خرابی هایِ ایران، با برنامه هایِ تازه و درست آباد کنند ؟زندگیِ کودکان و زنان و مردان و پیران و گیاهان و هر جاندارِ ایران و کشورِ ایران و هرچه در آن است از نابودی نجات دهند ؟ و در شادمانی تماشا کنند که رهبر و همه ی آخوندها و فرماندهان و مسئولین مُزدورانِ دزد و خرابِ این نظام، به جایِ قربانی کردنِ ایران و مردمِ ایران خودشان، قُربانیِ صفایِ وجودِ مردمِ ایران شده اند؟ تا ایران و ایرانی نمیرد؟
امیر سارم –
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.