ایشان بدجور گیر افتاده است. آیت الله خامنهای را میگویم. اگر خاتمی بیاید، همۀ حساب و کتابهایش به هم میریزد. چطور؟ میگویم.
اگر خاتمی نامزد شود، رد صلاحیتش هزینۀ بسیار گزافی روی دست «آقای نظام» میگذارد و بعید به نظر میرسد با جو کنونی، وی حاضر به پرداختن چنین هزینهای باشد. اما چه کسی است که نداد، تنها چیزی که تا کنون به انتخابات معنا بخشیده است، بحثِ آمدن و یا نیامدن خاتمی است. چنانچه حضور خاتمی منتفی شود، همه چیز به پیش از این بحث بازخواهد گشت و انتخابات از معنا و غایت خود تهی میشود. اما تایید صلاحیت خاتمی (به هر شکل) و حضورش در انتخابات، بازهم هزینۀ زیادی دارد. هوادارنش به میدان خواهند آمد و بعید نیست که دوباره خیابانها سبز شود. بعلاوه، او بعنوان نامزد انتخابات، باید سخنرانی کند، در تلویزیون ظاهر شود و ستاد تشکیل بدهد. همۀ اینها به خودی خود هزینه بردار (برای اقتدارگرایان) است. برای خنثی کردن این کنشها، تنها یک راه باقی میماند: اجازۀ حضور به مشایی/احمدینژاد.
مشایی میتواند بخشهایی از رای دهندگان به اصلاح طلبان و سبزها را به سوی خود جلب کند و به اصطلاح رای آنها را برباید. پس منطقی است که برای خنثی کردن خاتمی به او هم اجازۀ حضور داده شود. حضور خاتمی، فشار مضاعفی را به بیت رهبری وارد میکند تا مشایی را تایید صلاحیت کند. بیشک در آن اردوگاه این سخن به میان خواهد آمد که: چطور خاتمی تایید صلاحیت میشود و مشائی نمیشود؟ آیا خاتمی از مشائی اصولگراتر است؟ البته معلوم است که خاتمی از مشائی اصولگراتر و ارزشمدارتر است. اما خب بالاخره آنها با این استدلال و بهانه بیت رهبری را زیر فشار خواهند گذاشت. یعنی تایید صلاحیت خاتمی، هم از لحاظ سلبی (مگر خاتمی از مشائی بهتر است؟) و هم از لحاظ ایجابی (مشایی رای خاتمی را میدزدد) به «آقای نظام» فشار میآورد.
اگر این امر برآورده شود یک نتیجۀ قطعی خواهد داشت: در هر صورت یکی از این دو (خاتمی و مشایی) برندۀ انتخابات خواهند بود و نامزد بیت (ولایتی، حداد یا جلیلی) رای نخواهند آورد و ازچرخۀ رقابت حذف خواهند شد. این به آن معناست که بیت رهبری از تمام هزینههایی که برای بیرون راندن رقیبان و ایجاد یک حیات خلوت به اندازۀ تمامِ دم و دستگاه حکومت پرداخته است، هیچ نتیجهای نخواهد گرفت و اقتدار رهبری بازهم با زیر علامت سوال روبرو می شود و دوباره به نقطهای که از ۸۸ تا کنون در آن قرار داشت بر خواهد گشت: برزخی که نه مردم را با خود دارد، و نه حکومتِ یکدست را.
اما همانطور که گفتم، عدم حضور خاتمی نیز انتخابات را از معنا تهی میکند. از این جهت که غایتِ انتخابات، پیاده شدنِ ارادۀ مردم _مردم سالاری_ است و در غیاب موسوی و کروبی (و البته نامزدهای بالقوهای همچون، صفایی فراهانی، محمدرضا خاتمی، رمضانزاده، تاجزاده، میردامادی، بهشتی، مهاجرانی، و حتی کرباسچی و…) که به دلیلهای زیاد از گردونۀ انتخابات حذف شدند و در شرایط عادلانه و آزاد میتوانستند نمایدۀ واقعی خواستهای بخشهای زیادی از مردم باشند، خاتمی تنها گزینۀ موثری است که ارزشِ به میدان آمدن و دفاع کردن را دارد و به اِعمالِ ارادۀ مردم _هرچند به صورت حداقلی_ کمک میکند.
امیدوارم چنانچه حضور خاتمی منتفی شد، فعالین سیاسی تاثیرگذار، «رقابت انتخاباتی» را ادامه ندهند. رقابتی که بیمعنا خواهد بود و نتیجهای جز شکست _ چه در پای صندوقهای رای و چه در پیشگاه قضاوت مردمان _ نخواهد داشت.
نظرات
نظر (بهوسیله فیسبوک)
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
واقعا ***نوشتی مطلب نمیذاشتی بهتر بود با مطالعه صحبتهای اخیر اقای خاتمی میشه راحت فهمید اصلا انلاین نیستی
پنجشنبه, ۲۹ام فروردین, ۱۳۹۲
اینا همش دروغ پردازی و ساده لوحی شماست که این بازی های سیلسی رو باور دارند مگه موسوی نمی گفت رای من کو خب الان بیاد وارد میدان بشه ببینم میتونند دست رد به سینش بزنن این همه بازی نظامه نظام با اوردن مشایی یا خاتمی میخان هشت سال دیگه به حکومت تداوم بدن ۸سال دیگه بعد از این دوره دوباره احمدی نژاد میاد بعد خاتمی میاد این میاد اون میره و این وسط مردم ساده لوح فقط پیرتر بیچاره تر میشن حکومت با این گربه موش بازی داره کیف میکنه خانه از پای بست ویران است تا کی میخاید جاهل بمونید
جمعه, ۳۰ام فروردین, ۱۳۹۲
بعیده دوباره مردم به خاتمی رای بدن…چون نسبت به مردم شناخت ندارید این طور تصور میکنید
شنبه, ۳۱ام فروردین, ۱۳۹۲
خاتمی رای واقعی مردم رو داره اما نمیاد چون میدونه بلایی که سر موسوی آوردن در انتظارشه پس بحث کردن درموردش بیهودست.اگه خاتمی شرکت کرد در موردش حرف بزنید.مشایی هم نمیاد چون میدونه ردصلاحیت میشه و گزینه اصلی دولت احتمالا نیکزاد هست.پس مطلب فوق بحثی بیهودست.مثل اینکه تو دور مقدماتی جام جهانی بگیم اگه برزیل و هلند بیان فینال چنین میشه و چنان حال اینکه هنوز از گروهشونم صعود نکردن.این بحث ها همه از بیکاریه
دوشنبه, ۲ام اردیبهشت, ۱۳۹۲