مقدمه
این مقاله به بررسی روابط اجتماعی تولید در چین بر مبنای اصول نظریهپردازی مارکس دربارهی کالاسازیِ نیروی کار میپردازد. این امر با توجه به نقش عمدهای که نیروی کار چین در شبکههای تولید جهانی ایفا میکند بسیار مهم است؛ بهویژه در مورد مجموعهای از کالاهای مصرفی که مبنای مصرف انبوه در اقتصادهای سرمایهدارانهی پیشرفته هستند. مشهور است که فرایندهای اقتصاد جهانی که با حسنتعبیرْ به عنوان جهانیسازی توصیف شدهاند، روابط اجتماعی تولید در سراسر جهان سوم توسعهنیافته را با الگویی برگرفته از شیوههای مهم پیکربندی روابط تولید در چین شکل دادهاند. این وضعیت بهدلیل وزن واقعی نیروی کار چین در اقتصاد جهانی است.
برای تشریح موضوع، مقاله با توضیحی مفصل دربارهی مفهومپردازی کالاسازی نیروی کار در نظریهی اقتصادی مارکسی آغاز میشود. بحث بر این نکته استوار است که کالاسازی نیروی کار نسبت به آن چیزی که از خلال موجودیت۲ تجربی و سادهی شکل دستمزد [در پرداخت حقالزحمه برای کار] فراچنگ میآید، نقش بسیار واقعیتری در بازتولید مادی جامعهی سرمایهداری ایفا میکند. تمرکز تنگ و باریک بر دستمزدهای پایین در چین و جهان سوم، تحلیل مسائل ساختاری عمیقتر دربارهی دگرگونی کیفی روابط تولید را نادیده میگیرد که از دهههای پایانی قرن بیستم در سراسر کرهی زمین تحقق یافته است.
ساختمان منطقی این مقاله به شرح زیر است: سه بخش پیش رو نظریهپردازی پیرامون کالاسازی نیروی کار را در پیوند با بحث مارکس در این زمینه شرح و بسط میدهد و با بینشهای کوزو اونو۳ و توماس سکین۴، اقتصاددآنهای مارکسی ژاپنی تکمیلاش میکند. [مصداق تجربی این نظریهپردازی، رویداد تاریخی کالاسازی اولیهی نیروی کار در بریتانیا است.] بخش چهارم بینشهایی را بر اساس این بحث نظری در مورد مسائل کالاسازی نیروی کار ذیل حرکت گرایشهایی که با حسنتعبیرْ تحت عنوان جهانیسازی توصیف شده است به کار میبندد. بخش پنجم بهمیانجی اصول نظریهپردازی کالاسازی نیروی کار که در بخشهای پیشین مورد پذیرش قرار گرفته است به تحلیل پیکربندی پردشوار کار در چین مبادرت میورزد. بیتردید، همواره این نگرانی وجود دارد که گویا نویسنده بهدنبال آن است تا قلمروهای موضوعی مختلف را در یک مقالهی واحد بههم بپیوندد. در این مورد، این مقاله مبتنی بر نظریهی اقتصادی مارکسی و محیطی تجربی است که مقولات اقتصادی مارکسی ابتدا در آن تشریح شدهاند؛ سپس، بهطور خلاصه، فرایندهای اقتصاد جهانی مورد بحث قرار میگیرند که با حسنتعبیرْ تحت عنوان جهانیسازی توصیف شدهاند، تا متعاقباً مسائل مطرحشده در مفهومپردازی کالاسازی نیروی کار تکمیل شوند. در نهایت، این مقاله به روابط اجتماعی تولید در چین باز میگردد. بنابراین، ملاخظه میشود که روش معینی (در این مقاله) دنبال میشود. چنین نگرش جامعی میتواند برای شناختْ بسیار سازنده باشد. این مقاله سرشار از این باور ژرف است که در زمانهای چون عصر حاضر، در حالیکه اقتصاد جهانی دستخوش دگرگونیهای جدی و سرنوشتساز است، بسیار حیاتی است که بهدقت دربارهی کاربست مقولات مفهومی بیاندیشیم. چین یک «آزمایشگاه» مهم جدید برای این کوشش عرضه میکند (برنشتاین ۲۰۱۵).
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.