اشاره: اکنون احتمالاً جهنم را خصوصی‌سازی می‌کند. این جمله‌ای است که مخالفان «بانوی آهنین» بعد از مرگ مارگارت تاچر می‌گویند. تاچر می‌گفت بدیلی وجود ندارد و چیزی به عنوان جامعه نداریم و تبلور کلیشه‌هایی بود که اقتصاددانان نولیبرال در هر گوشه‌ی جهان امروز تحمیل کرده‌اند. یادداشت کوتاهی که می‌خوانید نشان‌دهنده‌ی شدت نفرت از نولیبرالیسم در جامعه‌ی قطب‌بندی شده‌ای است که حاصل سیاست‌هایی است که بانوی آهنین تبلور آن بود. تاچر مرد، اما تاچریسم زنده است و اکنون در قالب سیاست‌های ریاضتی در کشورهای اروپایی به حیات خود ادامه می‌دهد.

تاچر مرد. بدون شک در چند روز آینده سیاستمداران وست مینستر ومطبوعات محافظه‌کار درباره‌ی این‌که چه شخص بزرگی بوده، چه‌گونه «بریتانیا را نجات داد»، «بانوی آهنین» و جز آن داد سخن خواهند داد. ما می‌گوییم «خوشحالیم که ازش خلاص شدیم!». او تبلور واکنش حزب محافظه‌کار در دهه‌ی ۱۹۸۰، خصوصی‌سازی‌ها، یورش به حقوق اتحادیه‌ها، تعطیلی معادن، صنعت‌زدایی از بسیاری نقاط کشور، کاهش خدمات عمومی، زدن چوب حراج بر مسکن اجتماعی، تعطیل‌کردن بیمارستان‌ها، بیکاری گسترده‌ی جوانان و مواردی از این دست بود. او به روش‌های مختلف، زمینه‌ساز بسیاری از حملاتی است که دولت کنونی در دست انجام دارد.

با این‌که، برخلاف رهبران حزب محافظه‌کار، ریشه‌های طبقاتی‌اش به ثروتمندان برنمی‌گشت، با دسیسه‌چینی برای کنارگذاشتن ادوارد هیث،[۱] رهبری محافظه‌کاران را به دست آورد. وی تا حدود بسیار زیادی دست‌پرورده‌ی سرمایه‌ی مالی بود، لایه‌ای که بر حزب محافظه‌کار چیره شد. او همراه با رونالد ریگان به نماد جهانی ضدانقلاب سرمایه‌داری در برابر دستاوردهای دوران پس از جنگ تبدیل شد. با این‌که او در سه انتخابات در سال‌های ۱۹۷۹، ۱۹۸۳ و ۱۹۸۷ برنده شد، طرح مالیات سرانه‌[۲] منجر به شکست وی شد. چنان فضای عمومی علیه این مالیات منفی بود که حزب محافظه‌کار به‌شدت از هراس شکست در انتخابات بعدی نگران شد و با دسیسه چینی در وست مینستر وی را از دفترش بیرون انداختند. سپس جان میجر به قدرت رسید و در پی کارزار انتخاباتی مفتضح حزب کارگر، با فاصله‌ی کمی در انتخابات ۱۹۹۲ برنده شد. با این حال، نتوانستند زمانی طولانی در شکست محتوم و  قاطعشان در انتخابات به تأخیر اندازند و در ۱۹۹۷ سخت شکست خوردند.

Thatcher-dead-620x349

ما سوگوار درگذشت او نیستیم. اقدامات دولت او و سیستمی که تاچر مدافعش بود، به فروپاشی زندگی میلیون‌ها نفر از طبقه‌ی کارگر انجامید. در آن هنگام (همچون اکنون) برعهده‌ی ما بود که مقاومت کنیم. نبرد با شکوه معدنچیان، مبارزه‌ی شورای شهر لیورپول[۳] و کارزار علیه مالیات سرانه نشان داد که می‌شد در برابر او ایستاد. نباید امروز در مبارزه با میراث تبه‌کارانه‌ی وی این را از یاد ببریم. شاید تاچر رفته، اما سیستم فاسد او همچنان باقی است. باید هرچه سریع‌تر به آن پایان بخشیم. [۴]

یادداشت بالا ترجمه‌ای است از:

Socialist Appeal (Britain) Monday, 08 April 2013.


[۱] – Edward Heath

[۲] – Poll Tax مالیات ثابت سرانه که بر اساس آن تمامی افراد بدون ارتباط با سطح درآمد باید مالیات مشخصی بپردازند

[۳] – اشاره به مبارزات شورای شهر لیورپول در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷ در برابر سیاست‌های کاهش هزینه‌های عمومی و دیگر سیاست‌های نولیبرالی دولت تاچر است که به عقب‌نشینی دولت در اجرای این سیاست‌ها انجامید.

[۴] – توجه به جهت گیری رسانه‌های جریان اصلی در این گونه موارد با اهمیت است. در حالی که چند هفته پیش‌تر و در پی مرگ هوگو چاوز، مدام تلاش می‌کردند اوضاع اجتماعی و اقتصادی ونزوئلا را برخلاف واقعیت‌های موجود و حتی آمار و داده‌های نهادهای مالی بین‌المللی چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول چنان نشان دهند که گویی اوضاع بدتر از گذشته شده است، پی‌آمدهای سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خانم تاچر و تاچریسم و نولیبرالیسم که دستاوردهای مبارزاتی طبقه کارگر را نه تنها در انگلستان بلکه در سرتاسر جهان مورد تهاجم قرار داد و آثار مخرب این سیاست ها بر زندگی توده‌های مردم کاملاً بی‌اعتنایی می‌شود. هیچ اشاره نمی‌شود که «بانوی آهنین» همان کسی بود که نلسون ماندلا را یک کمونیست تروریست می‌دانست. از موضع‌گیری ضد انسانی او در برابر خواست ابتدایی بابی ساندز و یارانش برای اینکه آن‌ها را زندانی سیاسی محسوب کنند، نه تبهکار عادی، هیچ صحبتی نمی‌شود و بسیاری دیگر (م.)

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com