قدر متیقن در هرزمینهای با هر روشی که باشد اگر افراط باشد در پی آن تفریط هم وجود دارد. برای نمونه، در خصوص هولوکاست از جملات و عبارت های تند و پرخاشگرانه استفاده می کنند، بدون اینکه به فایده و هزینه آخرش فکری کنند مبنی بر اینکه آیا این ما را به نتایج خودمان میتواند نزدیک بکند یا نه؟
در نتیجه مشاهده میشود که به هنگام مخاطره آمیز شدن وضعیت، میگویند:« ما دوست مردم اسراییل هستیم. »در حقیقت میتوان گفت: «آن در مقابل این است.» یعنی آن افراط این تفریط را هم میآورد!
از این بیش ماجراجوییهای جهانی بود که در سال( ۱۳۹۲)، روحانی با شعار گفتگو و توافق با جهان اقبال عمومی را به خود جلب کرد. برای پرهیز از شعارهای افراطی و غیرکارشناسی که در نهایت جز شکست، سرافکندگی و خفت تفریط دستاوردی نخواهند داشت. یک سال پس از دومین انتخاب روحانی اما همه امور واژگونه شده است.
به نحوی که به رغم ادعاها و رویه پیشین روحانی، ادبیات پرخاشگرانه ی وی با ادعای بستن تنگه هرمز بیشتر به تهدیدات «سرهنگ»ها شباهت دارد تا استدلالهای قانونی یک «حقوقدان»! بدتر آنکه، اگر محمود احمدینژاد با تمسخر هولوکاست و تهدید اسراییل، تنها این کشور و حامیاناش را به خشم میآورد و ای بسا همزمان اندکی محبوبیت در دل مسلمانان منطقه پیدا میکرد، تهدیدات کور و چشم بسته روحانی تمامی کشورهای منطقه را خطاب قرار داده است.
تنها عربستان نیست که نفت میفروشد. قطر، کویت، عراق و بسیاری دیگر از همسایگان ما که اگر در فهرست دوستان نبودهاند، حداقل دشمنی هم نداشتهاند با چه نگاهی به این تهدیدها خواهند نگریست؟
آیا این پرخاش روحانی چیزی بجز تهدید مستقیم نظامی علیه تمامی همسایگان خودش بود؟
و البته فراموش نکردهایم که باگذشت دستکم یک سال از دومین پیروزی انتخاباتی روحانی، او به هیچ یک از وعدههای خود در زمینه سیاست داخلی عمل نکرده است. نه تنها کابینهاش را با حضور زنان یا اهل سنت تقویت نکرد و نه تنها در برابر سرکوبهای معمول شهروندان مقاومتی نشان نداد، بل، عملا وزارت اطلاعات خودش به شاکی پرونده دانشجویان بدل شد تا موجی از سنگینترین احکام دانشجویی با شکایت مستقیم دولت او صادر شود.
از دیگر فراز، تصمیمات شتاب زده و عاری از تامل، بیپشتوانه و دستوری در حوزه اقتصاد و نرخ ارز، نه تنها یادآور تصمیمگیریهای قجری و شخصی احمدینژاد بود، بل، درست به همان میزان که پیشبینی میشد به مبنای اصلی گسترش فساد و رانتخواری در دل دولت بدل شد؛ و چه تکرار مفتضحانه و کُمیکی بود که این همه سال توجیه «جمشید بسمالله» را از محمود احمدینژاد به سخره گرفتیم، اما دولت روحانی نیز آشفتگی بازار ارزی را دوباره به سوداگری دلالان نسبت داد و به جای ترمیم تیم ناکاردان اقتصادی خود، دستور بازداشت فلهای در چهارراه استانبول را صادر کرد!
همه این نقایص در حوزه سیاست داخلی و ناکامیهای پیاپی اقتصادی را میشد با توجیه «بزنگاه حساس بینالمللی» تحمل کرد، با این اشتراط که خیالمان آسوده باشد به جای یک مجنون ماجراجو، به واقع سکان هدایت دیپلماسی کشور به دست گروهی حقوقدان و دیپلمات سپرده شده است! امیدی که با سخنرانی اخیر یکسره نقش بر آب شد.
تهدید آمریکا توسط حسن روحانی
«.دشمنان باید خوب بفهند که جنگ با ایران مادر جنگها و صلح باایران مادر صلح هاست و ما هیچ وقت از تهدید نترسیده و در برابر تهدید، تهدید خواهیم کرد.». و البته در این مسیر خساراتی ببینیم اما منافعی هم خواهیم داشت.»!
[آقا] ی حسن روحانی همچنین با اشاره به سخنان مقامهای آمریکایی در خصوص جلوگیری از صادرات نفت ایران گفت: آمریکاییها «خیال میکنند وقتی ما میگوییم هنگامی که نفت ایران صادر نشود، هیچ کس نمیتواند نفت صادر کند، به دنبال بستن تنگه هرمز هستیم. در صورتی که راههای فراوانی وجود دارد و بستن تنگه هرمز روش ساده آن است، اما بسیاری تنگههای دیگر برای این کار در اختیار داریم».
و این در شرایطی است که وزیر امور خارجه آمریکا، در تاریخ( ۱۹) تیرماه سال (۹۷) در خصوص تهدید ایران به بستن تنگه هرمز گفته بود ایران «باید بداند که امریکا متعهد به باز نگهداشتن راه های دریایی و ادامه جریان نفت برای همه جهان است.»
تنگه هرمز یکی از راهبردیترین مسیرهای کشتیرانی در جهان است و حدود یکپنجم نفت مورد نیاز جهان، یعنی نزدیک به( ۱۸،۵) میلیون بشکه نفت در روز، از آن عبور میکند.
از یک سو واشینگتن می کوشد در راستای بازگرداندن تحریمها علیه تهران، مشتریان نفتی ایران را نیز از خرید نفت این کشور منصرف کند.
از دیگر فراز[آقا] ی خامنهای در حضور سفرای ایران از طرح روحانی برای بستن تنگه هرمز تمجید کردﻨﺪ.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نیز در پاسخ به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران که گفته بود آمریکا “با دم شیر بازی نکند” و جنگ با ایران “مادر جنگها خواهد بود” در واکنشی تند گفته است که ایران دیگر آمریکا را تهدید نکند، چون آمریکا تحمل نخواهد کرد.
آقای ترامپ در توییتر خود نوشته است: ” به رئیس جمهور ایران، روحانی: هرگز و هرگز ایالات متحده را تهدید نکن، وگرنه بلایی سرتان خواهد آمد که کمتر کسی در تاریخ متحمل شدهاست. ما دیگر آن کشوری نیستیم که حرفهای جنونآمیزتان درباره خشونت و مرگ را تحمل کنیم. حواست را جمع کن.”
تعریف تهدید و توسل به زور از منظر حقوق بین الملل
بند( ۴) از ماده(۲) ﻣﻨﺸﻮر ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﻪ ﺻﺮاﺣﺖ دوﻟﺖ ﻫﺎ را از ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ ﻋﻠﯿﻪ دوﻟﺖ دﯾﮕﺮ ﻣﻨﻊ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ، ﺻﺮﻓﻨﻈﺮ از اﯾﻨﮑﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ یاد شده در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﯾﺎﺑﺪ ﯾﺎ ﻧﯿﺎﺑد. تهدید به زور را باید از :۱-«ﺗﺪارک» و ۲-«ﻃﺮاﺣﯽ» تمییز داد. (Yearbook, 1950, P.59) .
ﺣﺎﻟ آنکه در ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪارک ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور، ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻻزم ﭘﯿﺶ از وﻗﻮع ﻓﻌﻞ مورد نظر اﺗﺨﺎذ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻗﺼﺪ از ﺗﻬﺪﯾﺪ، ﺗﺪارک ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور ﻧﯿﺴﺖ، ﺑل اﺑﺰاری اﺟﺒﺎر آﻣﯿﺰ و ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور اﺳﺖ. ﺗﻔﺎوت دﯾﮕﺮ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ دوﻟﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾستی اﻃﻤﯿﻨﺎن ﯾﺎﺑﺪ ﮐﻪ دوﻟﺖ ﻫﺪف از ﻗﺼﺪ او ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﻨﺘﺞ ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ای اﺟﺒﺎری ﮔﺮدد، آﮔﺎه اﺳﺖ، ﺣﺎل آﻧﮑﻪ ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪارک اﻏﻠﺐ ﻣﺨﻔﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ.
و اما در خصوص اطلاقِ جمله ی تهدیدآمیز رئیس جمهور، نظام استبدادی اسلامی:«مادر جنگ ها…»
در این خصوص «برتراند راسل» می گوید:« آغاز تشکیل جوامع مادرسالار که قدرت مطلق در دستان زنان بود، نام مادر را بر فرزند می نهادند، نه نام پدر ؛ زیرا که تنها مادر را مولد فرزند می دانستند. پس از اینکه قدرت به دست مردان افتاد، مادر همچنان تولید کننده اصلی فرزند شمرده می شد. نام مردانِ همخونِ خانواده را که نزدیک ترینشان، برادرِ مادر بود، بر فرزند می نهادند. زیرا که میانِ شوهرِ مادر یا حتی پدرِ مادر با فرزندِ مادر قائل به رابطه ی همخونی نبودند.»
وی در جایی دیگر ادامه میدهد که:« میتوان تصور کرد که کشف نَسَبِ پدری جوامع بشری را در رقابت
بیشتری وارد کرده و آن را فعال تر و پُر جنب و جوش تر از جوامع مادرسالاری نموده است.»
ویژگیهای جامعه ی مادر سالار
یکی از برجستهترین تاریخ سازی هایِ فمینیست ها، نظریه مادرسالاریِ اولیه و نخستین است. این نظریه توسط مردم شناس مائه نوزدهم به ویژه «مورگان» پایه گذاری شد.
وی بر این امر تأکید داشت که «برابری خواهی بر جامعه های نخستین» حاکم بود و هیچیک از نابرابریهای جامعه امروزین که بر پایه خانواده، مالکیت خصوصی و دولت بنیان نهاده شده است؛ وجود نداشت.
در این باره نگاهی به نظریه «انگلس» می افکنیم که به ظهور «مالکیت خصوصی» اشاره دارد؛ مبنی بر اینکه «ظهور مالکیت خصوصی» آغاز سقوط منزلت زنان بود. تولید بیرون از خانواده به مراتب سریعتر از تولید درون خانواده گسترش یافت…» همچنین جوامع اولیه، جامعه هایی مادرسالار بود که زنان در تولید و زندگی اجتماعی جایگاه رهبری را بدست داشته و از ارج و ارزش بسیاری برخوردار بودند که البته بتدریج و با جایگزینی اقتصاد کشاورزی به جای اقتصاد شکار، سیستم مادرسالاری، به سیستم پدرمحوری بدل گشت.
و این در حالی است که شغل کشاورزی یکی از کُهن ترین مشاغل زنان بوده که همواره به آن پرداخته و بدان وسیله معیشت خود و خانواده را تأمین میکرده اند. کشتزارها را شخم می زدند، دانه افشانی میکردند وذرت درو می نمودند. اگرچه در تاریخ به این موارد کمتر پرداخته شده است.
به نظر میرسد که زنان در گروههای مادرتبار از قدرت سیاسی برتری نسبت به مردان برخوردار بوده و زن سالاری بر آنها حکم فرماست.
افزون بر آنچه پیش گفته در خصوص، تهدید آمریکا توسط [آقا] ی روحانی و اطلاق جمله تهدید آمیزی چون:«… مادرجنگ هستیم…» به باور این قلم:« خوانش دوباره تاریخ دردوران معاصر این نتیجه را تائید می نماید که دوران «مادرسالاری» یا «مادرسَری» به عنوان یکی از دوران های «صلح و امنیت» در تاریخ بشری برشمرده شده اند و در حقیقت «صلح طلبی» و«برابری خواهیِ» زنان از ویژگی های جامعه هایِ «امنِ» به ویژه در تاریخ سرزمینمان محاسبه شده است. برای نمونه « شهرو» دختر تورانی و مادر برزویه است، زنی مقتدر و کاردان که «جنگ » را بدل به « صلح» نمود. [آقا] ی روحانی و نظامش تاریخ ایران را نخواسته اند تا خوانش کنند!»
به هر روی تصویری که امروز میبینیم تحقق گزنده ترین سناریوی قابل تصور است. روحانی چهار سال تمام بین فشارهای سپاه و کانون قدرت از یک سو و مطالبات حامیان و رای دهندگاناش در نوسان بود و حتی مقاومت کرد، اما سرانجام به نظر رسید که تصمیم خودش را گرفته و درست در بحرانیترین شرایط کشور، به جای آنکه اقبال به مردم و پشتوانه آرای دموکراتیک را انتخاب کند، یک سره به جانب نظامیان چرخیده تا درست به مانند احمدینژاد به سخنگو و تدارکاتچی سیاست سرکوب در داخل و لافزنی در جهان بدل شود.
پایان سخن
ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور را ﻣﯽ ﺗﻮان، اﻋﻼم ﺻﺮﯾﺢ ﯾﺎ ﺿﻤﻨﯽ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ آﺗﯽ و ﻋﻠﯿﻪ دوﻟﺖ دﯾﮕﺮ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﻤﻮد ﮐﻪ ﺗﺤﻘﻖ آن ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ اراده ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ .ﮔﺮﭼﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﻬﺪﯾﺪات ﺻﺮﯾﺢ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺗﻤﺎم ﺣﺠﺖ آﺳﺎن اﺳﺖ، اﻣﺎ اﺣﺮاز ﻣﺎﻫﯿﺖ واﻗﻌﯽ اﻋﻼﻣﯿﻪ ﻫﺎی دو ﭘﻬﻠﻮ و ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺧﯽ اﻗﺪاﻣﺎت، ﻣﺸﮑﻞ اﺳﺖ .
ﻧﻤﺎﯾﺶ ﻗﺪرت از ﻗﺒﯿﻞ ﻣﺎﻧﻮرﻫﺎی ﻧﻈﺎﻣﯽ ﯾﺎ ﺗﺠﻤﻊ ﻧﯿﺮوﻫﺎ در ﻣﺮز، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ آﻣﺎدﮔﯽ ﺗﺠﺎوز، ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور ﯾﺎ ﯾﮏ اﻗﺪام ﮐﺎﻣﻼ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ .
در حقیقت آﻧﭽﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور را از دو وﺿﻌﯿﺖ دﯾﮕﺮ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، وﺟﻮد ﻗﺼﺪ ﺗﻬﺪﯾﺪ در دوﻟﺖ ﻣﺮﺗﮑﺐ اﻗﺪاﻣﺎت مورد نظر اﺳﺖ .ﯾﻌﻨﯽ وﺟﻮد ﻗﺼﺪ اﻋﻤﺎل ﻓﺸﺎر ﺳﻮء ﺑﺮ دوﻟﺖ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﺪون ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻗﺒﻠﯽ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور .
ﭼﻨﯿﻦ ﻗﺼﺪی را ﻣﯽ ﺗﻮان از اﻋﻼﻣﯿﻪ ﻫﺎ و اﺳﻨﺎد رﺳﻤﯽ و از ﺷﺮاﯾﻂ واﻗﻌﯽ ﻫﺮ ﻣﻮرد و در ﭘﺮﺗﻮ زﻣﯿﻨﻪ رواﺑﻂ دوﻟﺖ ﻫﺎی ذﯾﺮﺑﻂ، اﺣﺮاز ﻧﻤﻮد. روﯾﻪ دوﻟﺖ ﻫﺎ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎی ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺑﻪ وﺿﻮح ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور (ﻣﻨﺸﻮر، ﻣﻨﺘﺞ از ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻋﺮﻓﯽ اﺳﺖ .
اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ ﮐﻪ ﭼﻨﺪ دوﻟﺖ،به موجب بند( ۴) از (۲) مﻘﺮر در منشور ملل متحد ﻣﺸﺮوﻋﯿﺖ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور را ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺣﻔﻆ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﯿﺖ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ و ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﯾﺎ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮐﺮدن ﻧﻘﺾ ﻗﻮاﻋﺪ آﻣﺮه، ﺗﺎﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ، ﻣﺎﻧﻊ از اﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور، ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻗﺎﻋﺪه آﻣﺮه را ﮐﺴﺐ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
تنها ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﺠﺎوز ﮐﻪ ﻣﺨﺮج ﻣﺸﺘﺮک روﯾﻪ و اﻋﺘﻘﺎد ﺣﻘﻮﻗﯽ ﮐﻠﯿﻪ دوﻟﺖ ﻫﺎ اﺳﺖ، ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻗﺎﻋﺪه آﻣﺮه دارد. در ﭼﺎرﭼﻮب ﺣﻘﻮق ﻣﻌﺎﻫﺪات، ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور ﻫﻤﺎن آﺛﺎر ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور را در ﭘﯽ دارد. ﻣﻌﺎﻫﺪاﺗﯽ ﮐﻪ اﻧﻌﻘﺎد آﻧﻬﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﯾﺎ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ زور ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ، از اﺑﺘﺪا ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ .
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ دوﻟﺖ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ اﺳﺘﻤﺮاری داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺑﻪ ﺗﻮﻗﻒ اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺧﻼف، دادن ﺗﻀﻤﯿﻦ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﻋﺪم ﺗﮑﺮار و در ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ در اﺛﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺧﺴﺎرات ﻣﺎدی ﯾﺎ ﻣﻌﻨﻮی ﺑﺒﺎر آﻣﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺑﻪ ﭘﺮداﺧﺖ ﻏﺮاﻣﺖ ﮐﺎﻣﻞ اﺳﺖ.
ﺳﺮاﻧﺠﺎم اینکه، ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﺠﺎوز ﺑﺮ ﺧﻼف ﻃﺮاﺣﯽ، آﻣﺎدﮔﯽ و اﻗﺪام ﺑﻪ ﺗﺠﺎوز، ﺟﻨﺎﯾﺖ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻧﺒﻮده و ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﮐﯿﻔﺮی ﻓﺮدی را در ﭘﯽ ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ.
در ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﮐﯿﻔﺮی ﻣﻌﺎﺻﺮ، ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﺠﺎوز تنها در ﺻﻮرت ﻋﻤﻠﯽ ﺷﺪن ﯾﺎ ﺣﺪاﻗﻞ ﺗﻼش ﺟﻬﺖ ﻋﻤﻠﯽ ﺷﺪن و ﺻﺮﻓﺎً ﺑﻪ ﻋﻨﻮان دﻟﯿﻞ ﯾﺎ ﻋﻨﺼﺮ ﻃﺮاﺣﯽ، آﻣﺎدﮔﯽ، ﺷﺮاﮐﺖ ﯾﺎ ﺗﻮﻃﺌﻪ در اﻗﺪام ﺑﻪ ﺗﺠﺎوز، ﻗﺎﺑﻞ اﺳﺘﻨﺎد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
دوﻟﺖ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ وﺿﻌﯿﺖ را ﺑﻪ ﺷﻮرای اﻣﻨﯿﺖ ارﺟﺎع ﻧﻤﺎﯾﺪ، اﻗﺪام ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺜﻞ ﯾﺎ اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻏﯿﺮ ﻗﻬﺮ آﻣﯿﺰ و ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻧﻤﺎﯾﺪ، ﺑﺪون آﻧﮑﻪ ﻣﺎده(۲) ﻣﻨﺸﻮر را ﻧﻘﺾ ﮐﻨﺪ .
واﮐﻨﺶ ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ زور تنها در ﭼﺎرﭼﻮب دﻓﺎع ﻣﺸﺮوع ماده( ۴) و ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺷﺮوط ﻗﻀﯿﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﮐﺎروﻟﯿﻦ ﺗﺤﻘﻖ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد .ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻓﻮری و ﻗﻄﻌﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﮔﺰﯾﻨﻪ دﯾﮕﺮی ﻣﻮﺟﻮد ﻧﺒﻮده و ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮای ﻣﺬاﮐﺮه ﻧﺒﺎﺷﺪ .از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ، واﮐﻨﺶ ﻗﻬﺮ آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ ﻏﯿﺮ ﻓﻮری و ﻣﺤﺘﻤﻞ، ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻣﻤﻨﻮع اﺳﺖ.
منابع فارسی در زمینه تاریخ مادرسالاری
– کتاب: « زن، کلیسا و دولت، اثر ماتیلدا گِیج»
– کتاب: « ادبیات چیست؟» مولف؛ ژان پل سارتر، ص،۱۲۳
– Johann – Jacob Bachofen؛ یوهان یاکوب باخوفن، اثر» «حق مادری»
– « جان فرگوس مک لنان، حقوق دان اسکوتلندی، مؤلف «ازدواج ابتدایی،۱۸۲۴-۱۸۸۱»
-Sir Henry Main، حقوق دان انگلیسی، استاد حقوق در دانشگاه کمبریج ۱۸۲۲- ۱۸۸۸ نویسنده اثر:«قوانین باستان،۱۸۶۱»
– ویل دورانت، مولف» «تاریخ تمدن»(۱۳۷۹ – ۵»
– کتاب: «مردی ها، ۱۳۸۴ به نقل از ماتیلدا گِیج؛ ۱۸۹۳،صص۲۱-۳۲»
– مقاله «مادرسالاری»، نیره انصاری، ۲۰۱۶ میلادی
منابع فارسی تهدید از منظر حقوق بین الملل
– نصرت الله حلمی، تدوﯾﻦ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ :ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ،(۱۳۸۷)
– محمدرضا ﺿﯿﺎﯾﯽ ﺑﯿﮕﺪﻟﯽ،ﺣﻘﻮق ﻣﻌﺎﻫﺪات ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺗﻬﺮان :ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﮔﻨﺞ ،((۱۳۸۳
–ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ، داﻧﺶ. : ﺣﻘﻮق ﮐﯿﻔﺮی ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺣﺴﯿﻦ ﭘﯿﺮان و دﯾﮕﺮان، ﺗﻬﺮان ،(۱۳۸۷) – ﮐﺴﺴﻪ، آﻧﺘﻮﻧﯿﻮ، اﻧﺘﺸﺎرات ﺟﻨﮕﻞ.
منابع لاتین
Advisory Opinion on the Legality of the Threat or Use of Nuclear– Weapons, ICJ Reports 1996.
Blechman, B.M.& Wittes, T.C., (1999), “Defining Moment: The Threat and Use of Force in America Foreign Policy”, in: Caraley, D.J. (ed), The New American Interventionism, New York: Columbia University Press.
Bothe, M., (2003), “Terrorism and the Legality of Preemptive Force”, European Journal of International Law, No. 14.
Brownlie, I., (1963), International Law and the Use of Force by States, Oxford: Clarendon Press.
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
۲۳،۷،۲۰۱۹
۱،۵،۱۳۹۸
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.