جمهوری اسلامی با شدت بیشتری در بحرانهای داخلی و خارجی فرو میرود، او این را می داند و برای نجات و خرید فرصتهای بیشتر به تلاش و کوشش خود می افزاید، در مقابل بحرانها بیشتر فشار میآورند.
هستهی مرکزی این نظام بعد از آزمودن اصلاح طلبی طی ۱۵ سال گذشته درک کرده است،حداقل فعلا” هیچ امکان نجاتی از این طریق وجود ندارد، یک لحظه کوتاه آمدن مساوی با فرو پاشی کل نظام است، او میداند که سرنوشتش از طریق حرکتهای داخلی تعیین خواهد شد، راه نجات ر ا در مقطع کنونی دادن باج و امتیاز بیشتر در سیاست خارجی، به جناحهای مختلف سرمایهی جهانی و کسب فرصت برای سرکوب بیشتر در سیاست داخلی میداند. داخل نیز طی ۳۵ سال مبارزهی بیوقفه با اشکال گوناگون ثابت کرده است، هیچگونه سازش و یا کوتاه آمدن را نمیپذیرد. جریانات و گروهها مختلف طی دهههای گذشته وارد گود مبارزه شدند و ثابت کردند که به تنهایی توان مقابله با جمهوری اسلامی را ندارند، طبقهی کارگر به طور دائمی اما بیبرنامه و پراکنده در حال نبرد بوده، اما هنوز با تمام قدرت و برنامه ریزی شده با جمهوری اسلامی گلاویز نشده است.
جمهوری اسلامی سرمایه داری میداند، طبقهی کارگر با تمامی طبقات و گروهها متفاوت است، این طبقه مبارزهاش مقطعی نیست، بنابراین شکست یا فریب خوردن برای طبقهی کارگر دائمی نیست، با هیچ شکستی از دور مبارزه خارج نمیشود، به دلیل وجود تضاد میان کار و سرمایه، رفرم ها نیز در بلند و میان مدت پیروزی محسوب نمیشوند، آنچه برای کارگران قابل لمس و معنا دار است، پیروزی است، نه شکست.
چون طبقهی کارگر ماهیت وجودی خود را از وجود جامعهی طبقاتی و تضاد میان کار و سرمایه کسب میکند، تا زمانی که جامعهی طبقاتی و طبقهی سرمایه دار وجود دارد، وجود طبقهی کارگر و به طبع آن مبارزه علیه سرمایه داری و دولتهای آن اجتناب ناپذیر است.
حاصل جنایات و استثمار جمهوری اسلامی چندین برابر بیشتر از دیگران حکومت های سرمایه داری است ، تعیین حداقل دستمزد خود جنایت علیه کارگران است، و زمانی که پنج برابر کمتر از خط فقر تعیین می گردد، جنایت مضاعفی است که باعث فلاکت و فقر روز افزون می گردد، در همین حین وقتی تاثیر تشدید بحران های جهانی و داخلی و همچنین اثرات حذف یارانه ها وتحریم های اقتصادی را بر آنها بافزایم پی آمد وضعیت نا هنجاری است که با هیچ واژه وکلامی قابل بیان نیست.
زنان بخصوص زنان کارگر و سرپرست خانواده به خاطر وجود و حاکمیت قوانین و اندیشه های عقب مانده و ارتجاعی اسلامی چندین بار بیشتر دچار ستم هستند، بخاطر فشار های اقتصادی ، عدم امنیت شغلی و بیکاری های گسترده خانواده ها از هم می پاشند ، کودکان خیابانی ، کودکان کار، معتادان، تن فروشی و فروش اعضای بدن، انواع بیماری های مسری و سرطان بر اثرسوء تغذیه و توزیع مواد غذایی آلوده توسط باند های وابسته به دولت ،ستم بر ملیت ها و اقوام، تخریب محیط زیست از جمله تبدیل چنگل ها به بیابان و خشکاندن رودخانه ها و دریاچه ها مانند زاینده رود ودریاچه ارومیه، بطو ر تساعدی رو به افزایش است، همه ای این موارد باضافه صدها مورد دیگر نتیجه حاکمیت جمهوری اسلامی سرمایه داری است، هرکسی بخواهد با سر چشمه و عاملین این جنایات مبارزه کند مانند بسیاری از کارگران و فعالین سیاسی از جمله شاهرخ زمانی ، محمد جراحی ، پدارم نصرالهی ، رسول بداغی ، مهدی فراهی شاندیز ، قنبری وهزاران نفر دیگر دستگیر ، محاکمه و زندانی می شود.
در این راستا مبارزهی کارگران و کمک بقیه طبقات ونیروهای انقلابی به کارگران که آزادی تمامی انسان ها را می تواند تضمین کند در حیطهی تسلط و موجودیت جمهوری اسلامی برای کسب مطالبات مختلف تنها و تنها با نابودی جمهوری اسلامی نتیجه اصولی و منطقی کسب خواهد کرد، در نتیجه این رژیم ضمن اینکه برای مقابله با تمامی اپوزیسیون آماده میشود، اما میداند، آخرین و قویترین حریف، طبقهی کارگر است، که جز پیروزی چیز دیگری را نمیشناسد، پس بیشتر برای مقابله با کارگران آماده می شود.
اکنون جمهوری اسلامی مجبور شده به برنامهریزیهای کوتاه مدت دست بزند، او بیشتر از هر چیزی به فکر نتایج و حرکتهای جانبی و حاشیهی انتخابات ریاست جمهوری است تا حاصل خود انتخابات، در نتیجه برای جلو گیری از احتمالاتی که باعث می شوند اختیار عنان را از دست بدهد برنامهریزی میکند.
تعهد گرفتن از فعالین جنبش کارگری در سال ۱۳۹۱ که تا پایان انتخابات اعلام تجمع نکنند، چنگ و دندان نشان دادن با اعلام اینکه ۵/۱ میلیون نیروی سپاهی و بسیجی برای برگزاری انتخابات آماده شدهاند و تهدید و بعضا” دستگیری فعالین کارگری و سیاسی و همچنین تهدید زندانیان سیاسی و خانواده آنها و… نشان از برنامهی افزایش سرکوب دارد.
جمهوری اسلامی دچار شکاف عمیق درونی است حتی در صورت تمایل نیز قادر نیست تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری از مواضع خود عقب بنشیند و تمامی توان و هستی خود را برای کنترل جامعه در انتخابات و جلوگیری از هرگونه اعتراض تودهای بکار خواهد گرفت. از طرفی برای جمهوری اسلامی تا انتخابات ریاست جمهوری در کوتاه مدت و به طور اکتیو یک فرصت مثبت ، چند مناسبت که می توانند تحت شرایط های مختلف به فرصت یا ضد فرصت تبدیل شوند، از جمله آماده شدن مردم برای سالگرد اعتراضات و کشته شدن معترضین خرداد ۱۳۸۸ و مراسمهای سالگرد مرگ خمینی همچنین یک ضد فرصت وجود دارد، فرصت مثبت او مذاکرات آلماتی است، که با طولانی کردن زمان نتایج آن و در نهایت دادن کم و بیش امتیازاتی پنهان و آشکاری، آمادگی خود را برای سرکوب داخلی بیشتر میکند، و ضد فرصت قبل از انتخابات روز جهانی کارگر است، شکی نیست جمهوری اسلامی از هم اکنون برای جلوگیری از آن برنامه ریزی کرده و در حال اجرای مقدمات نقشههای خود است.
در چنین اوضاع پیچیدهای نیروهای فعال کارگری در داخل لازم است با دقت بیشتر و دور از چشم و گوش رژیم سازماندهی برنامه های خود را در دو جهت مقابله با طرحها و نقشههای سرکوبگرانهی رژیم و جهت برگزاری مراسم آگاه گرانهی روز جهانی کارگر همراه با طرح مطالبات مشترک تودهها که از جهت عینی برای هر گونه اعتراض و پراتیک رادیکال آمادهاند، پیش ببرند، اما با توجه به شدت سرکوب سیستماتیک و طولانی مدت و نبود سازمانهای تودهای و سیاسی نمیتوان از نیروهای فعال داخلی انتظار معجزه داشت، نباید آنها تمامی قدرت و هستی خود را در چنین وضعیتی بحرانی که هر لحظه ممکن است خیزش اعتراضات خود به خودی شروع شود، برای یک برنامه مصرف نمایند، بنابراین فعالیت نیروهای خارج از ایران در جهت تبدیل شدن به صدای داخل نقش پررنگی به خود می گیرد .
ما در این راستا از تمامی نیروهای فعال ایرانی و حامیان بین المللی آنها میخواهیم، با هماهنگی بیشتری رسانندهی صدای طبقهی کارگر ایران به طبقهی جهانی کارگر باشند، این وظیفه را در دو جهت باید انجام داد: اول اینکه همه جانبه خود را برای افشای سرکوبهای فعلی و مواردی که با نزدیک شدن به روز جهانی کارگر بیشتر اتفاق خواهند افتاد آماده نماییم، دوم در جهت افشای هر چه بیشتر جمهوری اسلامی و سرمایهداری در ایران و مشکلات مستمر و دائمی طبقهی کارگر ایران تلاش کنیم، و این کارها را باید گسترده و متحدانه و با پرهیز از خرده کاری و پراکندگی انجام داد.
ما در کمیتهی حمایت از شاهرخ زمانی در راستای چنین وظیفهای می خواهیم برای روز جهانی کارگر و انجام وظایف گفته شده آماده شویم، بنابراین از تمامی ایرانیان مستقر در ترکیه و دوستان ترکیهای آنها دعوت میکنیم، تا جهت برگزاری روز جهانی کارگر و رساندن پیام کارگران ایران متحدانه و گسترده اقدام به برنامهریزی مشترک نماییم، در این راستا از تمامی دوستان و رفقا می خواهیم جهت هماهنگی با رفقای نامبرده در زیر در تماس باشند، ضمنا” از تمامی دوستان و رفقا میخواهیم وضعیت طبقهی کارگر ایران را به دوستان ترک دقیق توضیح دهند، آنها را نیز برای حمایت آماده کنند.
ما از این طریق میتوانیم، حمایتهای گستردهای از فعالین داخل به عمل آوریم، فراموش نکنیم، بیشتر حوزهی عمل ما در جهت کسب آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی قرار دارد، و در کنار این باید به افشای دیگر موارد سرکوب و مشکلات کارگران از جمله نبود حق تشکل و حق اعتصاب و بیکاری و اخراج و… بپردازیم.
ما از تمامی دوستان و رفقا میخواهیم در هر فرصت مناسب با نشریات و رسانههای دوستان و رفقای ترک مصاحبه کنند، پیامهایی در رابطه با مبارزات و وضعیت مردم از جمله کارگران ایران را برسانند و دست به افشاگریهای لازم بزنند، ما به سمت آیندهای در حرکت هستیم که سرنوشت مردم منطقه هرچه بیشتر به هم گره میخورد.
ما در کمیتهی حمایت از شاهرخ زمانی در انتظار دریافت پیشنهادات و برنامههایی در جهت برگزاری مراسم روز جهانی کارگر هستیم،برنامههای جمع بندی شده را نیز در بیانیه های بعدی و توسط هماهنگکنندگان اعلام خواهیم کرد.
اسامی هماهنگ کنندگان، دوستان و رفقا عبارتند از :
۱- علی افشاری (در ترکیه)
۲- حسین حمیدی
۳- مرتضی شریفی
۴- شجاع ابراهیمی
۵- محمد اشرفی
۶- علیرضا بیانی
|
۷- اشرف عبودزاده بریهی (رویا)
۸- حمیدرضا کوهینی تفرشی
۹- ایده ترابی بابا اسکندری
۱۰-اندیشه ترابی بابا اسکندری
۱۱-الیاس ترابی بابا اسکندری
|
نظرات
نظر (بهوسیله فیسبوک)
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.