شش شهروند اهل “خلفیه” اهواز که اکنون در زندان کارون اهواز به سر می برند در حد فاصل بهمن تا اسفند سال ۱۳۹۰ توسط ماموران اداره اطلاعات اهواز دستگیر شدند. در شعبه ۲ دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی سید محمد باقر موسوی که در اواخر خرداد ماه ۱۳۹۱ برگزارشد پنج تن از آنها به اتهامات محاربه، مفسد فی الارض، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به اعدام محکوم و متهم ششم به نام رحمان عساکره به ۲۰ سال حبس محکوم شد. شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور در تاریخ ۲۰ دی ماه سال گذشته حکم اعدام ها را تایید کرد و اکنون هر لحظه امکان اجرای حکم وجود دارد.
کامل آلبوشوکه، یکی از نزدیکان ۶ زندانی عرب که ۵ نفر آنها محکوم به اعدام شده اند به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران خبر داد که از روز شنبه ۱۲ اسفند ماه(۱۳۹۱) ۶ زندانی خوزستانی که پنج تن از آنها به اعدام و یک تن به ۲۰ سال زندان محکوم شده اند، دست به اعتصاب غذا زده اند. به گفته کامل آلبوشوکه آنها در اعتراض به نحوه رسیدگی به پرونده و حکم خود ۲۴ روز است که در زندان کارون اهواز دست به اعتصاب غذا زده اند «تا جهانیان صدایشان را بشنوند و حداقل کسی بپرسد که چرا به این وضع آنها شکنجه می شوند!»
کامل آلبوشوکه، پسر عموی دو زندانی از این ۶ زندانی عرب که اکنون ساکن لندن است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« آنها تا ۱۴ روز پیش در اعتصاب غذای خشک بودند تا اینکه ۱۴ روز پیش وقتی خانواده ها برای ملاقات شان رفته بودند ماموران زندان از خانواده ها خواستند تا بچه ها را از ادامه اعتصاب منصرف کنند. خانواده ها هم با آنها صحبت کردند. آنها از آن روز آب و شیر می خورند اما غذا هنوز نمی خورند.»
شش شهروند اهل “خلفیه” اهواز که اکنون در زندان کارون اهواز به سر می برند در حد فاصل بهمن تا اسفند سال ۱۳۹۰ توسط ماموران اداره اطلاعات اهواز دستگیر شدند. در شعبه ۲ دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی سید محمد باقر موسوی که در اواخر خرداد ماه ۱۳۹۱ برگزارشد پنج تن از آنها به اتهامات محاربه، مفسد فی الارض، اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به اعدام محکوم و متهم ششم به نام رحمان عساکره به ۲۰ سال حبس محکوم شد. شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور در تاریخ ۲۰ دی ماه سال گذشته حکم اعدام ها را تایید کرد و اکنون هر لحظه امکان اجرای حکم وجود دارد.
مشخصات متهمان پرونده دستگیری شش زندانی اهوازی که پنج تن از آنها به اعدام و یک تن به بیست سال زندان محکوم شده به این شرح است: محمد علی عموری نژاد، ۳۴ ساله و فارغ التحصیل مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی اصفهان، هادی راشدی، ۳۹ ساله، فوق لیسانس شیمی از دانشگاه آزاد امیدیه و معلم شیمی در دبیرستان خلفیه، هاشم شعبانی نژاد، ۳۲ ساله، لیسانس ادبیات عرب و معلم ادبیات عرب در دبیرستان خلفیه، جابر آلبرشوکه، ۲۸ ساله و شاغل در کارخانه سنگ تراشی، مختار ۲۶ ساله سرباز و فوق دیپلم کامپیوتر و رحمان عساکره، ۳۴ ساله، متاهل و دارای ۵ فرزند، فوق لیسانس علوم اجتماعی و معلم در خلفیه اهواز.
پسر عموی دو زندانی عرب محکوم به اعدام در خصوص دلیل اعتصاب غذای این ۶ نفر گفت:« آنها در اعتراض به حکم اعدام و در اعتراض به وضعیت زندان کارون اهواز که وضعیت تغذیه و بهداشتی افتضاحی دارد و همین طور به دلیل اینکه دسترسی به پزشک ندارند دست به اعتصاب غذا زده اند. در بازداشتگاه اطلاعات آنها شکنجه های وحشیانه ای شده اند که لگن خاصره هادی راشدی شکسته، جابر طی شکنجه فک و دندانش شکسته، مختار از بیماری روحی و روانی رنج می برد، فراموشی و لرزش دست دارد و بقیه شان هم حالشان خوب نیست و از آن زمان تا کنون که دو سال می گذرد دسترسی به پزشک نداشته اند. هادی راشدی هم که حالش بدتر از بقیه است، علاوه بر دردهای دوران شکنجه، از رماتیسم قلبی و ناراحتی کبدی رنج می برد و احتیاج به دکتر دارد. او قبل از زندان مرتب تحت معالجه دکتر متخصص بود اما الان دو سال است که دسترسی به دکتر ندارد.»
کامل آلبوشوکه گفت:« همه اینها دست به دست هم داده تا آنها را به جای برساند که فکر کنند اعتصاب غذا تنها کاری است که می توانند انجام دهند تا جهانیان صدایشان را بشنوند و حداقل کسی بپرسد که چرا به این وضع آنها شکنجه می شوند!»
آقای آلبوشوکه در خصوص درخواست خانواده ۶ زندانی عرب که ۵ نفرشان به اعدام محکوم هستند، گفت:« اعترافات گرفته شده از آنها دروغ است. آقای لاریجانی می گوید که اینها می خواسته اند نظام را سرنگون کنند خب آخر این چه نظامی است که با ۶ نفر سرنگون می شود. درخواست خانواده ها بسیار ساده است، آنها می خواهند یا حکم اعدام شکسته شود و بچه ها آزاد شوند و یا در دادگاهی منصفانه در تهران و نه در اهواز و با حضور قضات با تجربه و بدون دخالت اداره اطلاعات اهواز و با حضور نماینده ای از سازمان ملل که همان احمد شهید است بچه ها محاکمه شوند. ما مطمئن هستیم اگر چنین دادگاهی برگزار شود آنها آزاد می شوند.»
کامل آلبوشوکه با اشاره به اینکه به قومیت و زبان عربی آنها نیز توهین می شود به کمپین گفت:« آنها در بازداشتگاه اطلاعات علاوه بر اینکه به دلیل اتهامات شان شکنجه شده اند به قومیت و زبان شان هم توهین شده است و همین طور در زندان کارون هم به علت عرب بودن، حرف زدن به زبان عربی و اعتقادت شان توهین می شوند. اینها افکار فاشیستی است. بلا نسبت شما به آنها عرب خر، عرب سوسمار خور، عرب پاپتی گفته می شود. هر کسی و هر قومیتی احترام دارد و این افکار فاشیستی و نژاد پرستی است. خانواده ها به مسولان قضایی در تهران گزارش داده اند که بچه ها در این شرایط به سر می برند اما هنوز که کسی جواب نداده است. همه اینها باعث اعتصاب غذای بچه ها شده است. امیدوارم فعالان حقوق بشر صدای این بی گناهان را گزارش بدهند.»
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
درود … من خودم اهوازی ام و مطمئن باشید این حداقل مجازات برای کسانیست که مدعی هستند پایتخت زمستانی هخامنشیان (خوزستان)باید از ایران بزرگ جدا شود .
شما هم لطفا نادانسته و بیرون از گود سنگ دشمنان وطن را به سینه نزنید
سه شنبه, ۶ام فروردین, ۱۳۹۲
کاملا با نظر آقا یا خانم (میهن پرست) موافقم، منم بچه اهوازم ، ۳۲ سالمه و متولد اهوازم، پدر ، پدربزرگ…تا هفت پشتمونم اهواز بودن، حرف این اعراب چیز دیگه ایه … ادعایه استقلال و جدایی طلبی رو دارن، آخه مگه میشه…؟
همینا بودن که هفت هشت ساله پیش تو سطح شهر اهواز و مرکز خرید کارون و چند تا اداره و استانداری رو بمب گذاری کردن و مرد و زن و کودک بی دفاع رو به کشتن دادن و دهها نفر هم نقص عضو شدن….. عربها در اهواز بجز هرج و مرج و بی فرهنگی هیچ چیز دیگه ای ندارن….
اون از زمان جنگ که نقش ستون پنجم رو برای دشمن بازی میکردن….اینم از الانشون که بدون دعوت وارد کشور شدن و از تمام امکانات کشور دارن استفاده میکنن و میگن ما ایرانی نیستیم و خوزستان مال ماست….
درضمن گفتم من ۳۲ ساله تو اهواز زندگی میکنم، ، مطمین هستم و نشنیدم که اهواز محله ای بنام خلفیه داشته باشه…
شما هم لطفا نادانسته و بیرون از گود نشسته سنگ دشمنان وطن را به سینه نزنید..
سه شنبه, ۶ام فروردین, ۱۳۹۲
با سلام. بنظر حقیر موضوع آنچنان که دوستان نظر داده اند نیست. دوستان و هم میهنان عرب ما نه به دنبال جدایی بلکه به دنبال احقاق حقوق پایمال شده خود میباشند. بنده از سه نسل قبل در اهواز ساکن و گرچه دزفولی الاصل میباشم اما در محلات عرب نشین زندگی کرده و با اعراب حشر و نشر داشته ام. البته در اعراب هم مانند دیگر اقوام مرز نشین هستند کسانی که داعیه استقلال داشته اما قاطبه این مردم خواهان زندگی بهتر و متناسب تر با منابع و ثروت این استان اند. دوستان فراموش نکنید که تا عرب و لر و دزفولی و بهبهانی … در مطالبه این حقوق با هم متحد نشوند خوزستان کماکان به همین فلاکت باقی خواهد ماند. فراموش نکنید که اصفهان و تهران و مشهد و تبریز با ثروت استحصال شده از این استان ثروتمند اما بسیار محروم اکنون به این پیشرفت و آبادانی رسیده اند. خواهشمندم بجای حمله به دوستان عرب زبان، به امکانات و تسهیلاتی بیندیشیم که از صد سال پیش از کلیه ساکنین این استان مضایقه شده است.
پنجشنبه, ۸ام فروردین, ۱۳۹۲
بیست و دومین روز اعتصاب غذای ۶ زندانی عرب:«مگر صدایشان را جهانیان بشنوند »
یکشنبه, ۱۹ام خرداد, ۱۳۹۲