پس از گذشت دوماه از آغاز انقلاب زن، زندگی، ازادی که به گونه ای خستگی ناپذیر از آن می گذرد و ناتوانی حکومت در مواجهه با آن – چه از طریق تلاش برای فرسایشی کردن و چه از طریق سرکوب- روش تازه ای برای پایان بخشیدن به این خیزش برگزیده شده است. امروز شاهد گسیل نیروهای نظامی جمهوری اسلامی برای سرکوب وحشیانه کردستان و میلیتاریزه کردن منطقه که تداعی گر شرایط جنگی است، هستیم. این یادداشت کوتاه به چند نکته کلیدی برای خنثی کردن توطئه حکومت اسلامی برای منزوی کردن کردستان از طریق سرکوب خشن تر آن اختصاص دارد که دربرنامه صفحه آخر مهدی فلاحتی روز جمعه ۲۵ نوامبر به آن اشاره کردم.
۱. حمله نظامی به کردستان به قصد پایان بخشیدن به جنبش زن، زندگی، ازادی در کل کشور است که امروز کردستان پر فروغ ترین مشعل آن به شمار می رود. در انقلاب تقاطعی و چند لایه ای ایران (هم پوشی جنبش زنان، اتنیکی، کارگری، دانشجویی، جوانان، ال جی بی تی و… ” گویا گلوله های جمهوری اسلامی هم تبعیض آمیز است و در مناطق اتنیکی تحت ستم همچون کردستان و زاهدان جان بیشتری می ستاند! حکومت می کوشد به ویژه با سرکوب خشن تر و تحریک احزاب کردی و مردم کردستان، انان را به رویارویی مسلحانه بکشاند تا بتواند با به اصطلاح اتنیکی کردن و مسلحانه کردن رویارویی ها، در همبستگی عمومی ایرانیان شکاف ایجاد کرده و حتی به قیمت سوریه ای کردن ایران، مانع از پیروزی انقلاب سراسری زن، زندگی، ازادی شود. هم از این رو خویشتن داری و تاکید بر مبارزات خشونت پرهیز، نقش مهمی در خنثی کردن این توطئه حکومت دارد. واکنش خردمندانه رهبران احزاب کردی که دائما به مردم کردستان هشدار می دهند در تله حکومت اسلامی نیافتاده و بر مبارزات خشونت پرهیز خود ادامه دهند، نشانگر هشیاری در خنثی کردن این توطئه حکومت اسلامی ایران است. مبارزات خشونت پرهیز نقش مهمی در فراگیر کردن هرچه بیشتر این جنبش داشته و دارد.
۲ در خیزش مردم کردستان، تاکید بر همبستگی عمومی با دیگر بخش های ایران برای خنثی کردن تلاش حکومت برای منزوی ساختن کردستان اهمیت کلیدی دارد. این حقیقت که احزاب کردی فراخوان های اعتصاب های عمومی خود را در آغاز خطاب به منطقه تحت نفوذ خود آغاز کردند مانع از آن نشد که ضرورت همبستگی با خیزش همگانی در کل کشور مورد تایید قرار گرفته و امروز بیش از پیش ایرانیان در دیگر شهرهای ایران به حمایت فعالانه از مردم کردستان فراخوانده شوند. تاکید مکرر رهبران احزاب کردی در همبستگی با خیزش سراسری ایرانیان و تلاش آنها برای نزدیکی با دیگر بخش های اپوزیسیون نشانگر درک اهمیت تحکیم و گسترش همبستگی در جنبش زن، زندگی، ازادی در کل کشور است. بدین گونه می توان تلاش های مذبوحانه حکومت را از ترفندهای آن نظیر ادعای “خطر تجزیه کشور” و… خنثی سازد. همبستگی بی نظیر سراسری دمکراتیکی که به یمن انقلاب زن، زندگی، ازادی در کل کشور شکل گرفته باید تقویت شود.
۳ تا آنجا که به دیگر بخش های ایران بر می گردد، حمایت از کردستان به فوری ترین وظیفه بدل شده است. این حمایت برای عملی کردن شعار “کردستان، زاهدان، چشم و چراغ ایران” تنها از طریق دامن زدن به تداوم اعتراضات و اعتصابات در دیگر شهرها ممکن است. هرچه این اعتراضات گسترده تر و غیرمتمرکز تر باشد، توان حکومت را در تمرکز بر سرکوب کردستان می کاهد. چنین حمایت های گسترده ترای چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور از سوی همه ایرانیان، اعتماد مردم کردستان را به ایستادگی خود و همبستگی با دیگر ایرانیان افزایش می دهد و با فراگیرتر کردن مبارزات سراسری، جان تازه ای به انقلاب زن، زندگی، ازادی می دهد.
۴ در انقلاب زن، زندگی ، ازادی در ایران که تقاطعی و چند لایه ای است سوژه همبستگی و وحدت در کثرت برای بالا بردن توان این جنبش به قصد پایان بخشیدن به چند دهه نکبت، فقر، تبعیض و تحقیر و سرکوب و کشتار و پایان دادن به عمر استبداد دینی در ایران کلیدی است. درک آن که همه ما در این انقلاب رنگین کمان در یک کشتی نشسته و هم سرنوشتیم برای تقویت حس همبستگی کلیدی است. هم از این رو گسترش همگرایی چه در داخل و چه در خارج نقش مهمی در شعله ور نگاه داشتن جنبش زن، زندگی، ازادی دارد!
برای شنیدن این گفتگو می توان به دقیقه ۱۴ تا ۲۲ لینک زیر رجوع کرد:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.