امروز داشتم فلسفه سیاسی فمینیستی می خواندم. گرچه به نظرم نمی توانم با هرآن چه در فلسفه سیاسی فمینیستی (و کلا فلسفه فمینیستی) گفته می شود همدل باشم، ولی نمی توانم انکار کنم که بعضی فرازهای سخنان فلاسفه فمینیست برایم واقعا جالب است. متفکران فمینیست بعضا بر نکاتی دست می گذارند که فلاسفه سیاسی مرد کمتر بدان توجه کرده اند. به عنوان مثال در آنچه امروز می خواندم سخن خانم آنتته بایر (Annette Baier) در مقاله “اعتماد و ضد اعتماد” برایم جالب بود که می گفت چون اکثر فلاسفه غربی کلاسیک در یک محیط مذهبی و مردانه که در آن تفکیکی جنسیتی می شده بزرگ شده اند، اندیشه هایشان برخی نکات را که مورد توجه و اهمیت زنهاست (همچون صمیمیت، اهمیت مراقبت…) را در نظر نمی گیرد.
فمینیستها محیط تربیت دوران کودکی یک فیلسوف را در نوع نگاه او به جهان و زن موثر می دانند. این سخن به نظرم در مورد روشفکران و اندیشمندان ایرانی هم، از دینی و غیر دینی، از گذشتگان تا معاصران، صادق است.
برای کسانی که علاقمند هست در مورد فلسفه سیاسی فمینیستی مطالعه کنند مطالعه کتاب خوب و نسبتا جامع زیر را توصیه می کنم (از سایتهای دانلود کتاب فابل دسترسی است). خوبی این کتاب در آن است که درش شاخه های مختلف فلسفه فمینیستی (نه تنها یک شاخه) معرفی شده است:
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
خانم های ایرانی با داشتن الگوی هایی مانند آزرمی دخت و پوراندخت ملکههای ساسانی نیازی به فمینیسم ندارند. فمینیسم ایدئولوژیی غربی ست برای جوامع غربی مناسب است. تاز اگر مناسب باشد. زنان ایرانی نیازی به این چیزها ندارند . همانطور که کارگران ایرانی نیازی به مارکسیسم نداشته و ندارند. هر چقدر هم که زور بزنید نمی توانید این اندیشه ها را در ایران بومی کنید.
یکشنبه, ۲۷ام اسفند, ۱۳۹۱