مثلا در همین فقره شاهددوستی و تنگی رعیت برای شاه، پسرِ پسرِ رضاشاه قرار است فردای آزادی قدم سر تخم چپ چشم این خاک و محتویات ناقابلش بگذارند و در قواره دولتِ ملت خدمت کنند که اتفاقا هواخواههای زیادی هم پیدا کردند. ملت که غیر از فحش هیچ نصیبشان نشد و با شبرنگهای سبز فسفری و وصلههای ناجور طرفداران حکومت غیرشاهی یا چندشاهی از میدان به در شدند و با وجود خوردن حرف و عقیده قلبیشان، آرزوی دیدن دوباره شاهشان را ته قلبشان قایم کردند و با زبان بیزبانی میگویند شما که درس خوانده هستید و زیر و توی سیاست را گشته و وارد هستید بگویید چه صلاح؟ اصلا حالا ما چهکار کنیم که به شاه و خانواده شاهی بد و بیراه و ناسزای بدبد گفتید و ما هم پشت شما همانها را قرقره کردیم؟ حالا که شاه را از ما گرفتید، ما را بیگزینه برای فردای براندازی ول کردید روی هوا که هیچ، دستمان توی پوست گردو، ولمان کردید به امان خدا. آی شما که کاری کردید ملت شاهدوست به تنها بازمانده از تبار شاهان فحش میدهند و با بدبینی تمام زل میزنند به چشم آدمهای مودب توی برنامههای توی ماهواره و دیگر از تحریمهای آمریکا با آن رییس جمهور زالِ بورش هم ذوق نمیکنند؛ بگویید قدم بعدیتان چیست؟ فعلا ملت تا همینجا بحث را در محافلشان پیش میبرند و برخلاف میل تاریخیشان به حالت پایرویدل به شاهالله فحش میدهند اما تا چانهشان گرم میشود و راه میافتد به گفتن بالا تا پایین آن سلسله عزیز، رشته کلام توی مغزشان فرار میکند: مثل سر نخ آویزان از دهنه چاه سیاه بیانتهای توی خلا که به هیچ وصل باشد. و تازه یادشان میآید که ای دل غافل فقط تا همینجایش را بلدیم. لابد به خودشان میگویند این روشنفکرهای ناقلا باز روی هوا حرف زدند. کاری کردند ما به شاه موزهایمان فحش دادیم و با بدوبیراههای تحمیلی قلب همایونی را آزردیم و لابد فردای براندازی اعدام توی شاخمان است چون دیگر نه این دنیا را داریم و نه آن آخرت را. خدا لعنتتان کند، اگر امروز در سختی هستیم لااقل به فردای آزادی زیر سایه حضرتِ اعلا دلخوش بودیم، چه کردید با امید ما از خدا بیخبرها؟ ما که کاری با شما نداشتیم، مالیات میدادیم، قبض آب و تلفن پرداخت میکردیم، شناسنامهمان هم از صدقهسری انتخابات و پای صندوق رای پر از مهرهای جورواجور شده، چرا نانمان را آجرکردید؟ چرا حرف نمیزنید؟ مگر نه میگفتید ایرانیها از جور ظلم و ستم توی خودشان فرو میروند و از جهان اطرافشان با تمام سختیها و گشنگیهاش سلوک میکنند به جهان عرفان و فضای درویشمسکلی و جوکیگری و هزار مکافات؟ ما هم مثل مار توی خودمان پیچیدیم، طوری توی خودمان فرورفتیم، زگیلی شدهایم بدجا و زشت که اطرافان را بدشکل کردهایم. حتما باید مثل جوش چرکی بترکیم و خودمان، دورووریهامان و هوای مقدس اطرافمان را به گه بکشیم نامسلمانها؟ اصلا نکند با آنوریها ساختوپاخت کردید و ما خبر نداریم؟ شاید میخواهید با این حرفها ما را از سفره بپرانید و خودتان مثل مرغ کُرُک جایمان را بگیرید؟ زهی خیال باطل، سفره مبارک را چه نیازی به آدمهای جَلَب و چیزدان و زرنگی مثل شما؟ شاه ملت نجیب با هفهشتا بچه قد و نیمقد که مف سبز از دماغشان آویزان شده و از قضا همهشان هم کونپتی هستند را با هزارتا زباندراز مثل شما عوض نمیکند. فردا که انداختنتان زندان و چوب توی پاچه شلوارتان کردند نگویید رعیت نگفت و ما را ول کرد توی هوا. هرچند رعیت قدرنشناس نیست و حواسش هست و هنوز خاطره روزنامه خواندن واقعیهاتان در قهوهخانه و سواد یاد دادنشان را کنج حافظه تیپا خوردهاش نگه داشته است، تازه آنهاییتان که حسابشان توی زندان به چوب و اشیای دیگر افتاد را با احترام یاد میکند. منتها واقعیت این است که آن چندنفری که زیر بار سفارشات مدیر مسئول مجلسنشین نرفتند و از کار بیکار شدند و ذوقشان بدل به کلوخ شد در خاطر رعیت نماندهاند. چاره چیست از این قِسم آدمها دورمان پر است. بگذریم؛ حواس ما بهتان هست و اتهام کممحلی به حرفهاتان جسارتا چرند است، منتها حواس خودتان هم به حواس خودتان باشد خواهشا. درست است ما رعیتجماعت سواد درست و حسابی نداریم اما سن و سالی ازمان گذشته و حاشا که نطق کوبنده آقای دکتر توی منقلخانه زیرِ نگاری راجع به پتانسیل نهفته در وجود رعیت زحمتکش و آمریکای بیناموس یادمان برود. ببنید اعصاب ما را خرد میکنید لامذهبها؛ میخواهم خدمتتان بگویم ما قصه انقلاب رعیت علیه شاه در شوروی خدانیامرز و خونخواری آمریکا و رفقایش در همین سالها و کمی قبلترش را از بَریم ولیکن گفتن و شنیدن حرفهای تکراری و پیچیدن همان نسخه علاج چاره سفره خالی من و اهل و عیالها نیست و جانمان را هم از چنگمان در میآورد، پس از ما بگذرید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.