غزال مرادی

دیگری: در این نوشتار سعی بر آن است که مقایسه‌ای میان هدی شعراوی فعال زنان از مصر و مهر انگیز منوچهریان از ایران صورت بگیرد. مهمترین علت انتخاب این دو شخصیت تاثیرگذار، شباهت خواسته‌ی آنها برای اصلاحات اساسی در قوانین بوده است وهمین طور شباهت ماهوی میان کشورهای خاورمیانه به دلیل داشتن یک شریعت وموقعیت استراتژیک وشباهت هایی میان جنبش‌های آنها است
جنبش‌های حقوق زنان در منطقه خاورمیانه از دو سده پیش وجود داشته‌است و هر کشور یا قوم به فراخور شرایط اجتماعی و سیاسی خود شاهد جنبش‌های اجتماعی برای به دست آوردن حقوق زنان و از بین بردن موقعیت فرودست زنان بوده‌است. قدمت جنبش زنان مصرهمانند ایران به اوایل سده ۱۹ (م) بازمی‌گردد. در اوایل سده ۱۹ اولین اتحادیه‌ها و روزنامه‌های زنان در این کشور تاسیس شد. مانند «اتحادیه فمینیستی مصر» که بعدها به همکاری با «اتحادیه بین‌المللی» برای حق رای زنان پرداخت، سازمانی «فمینیستی بود و از اولین سازمان‌های فمینیستی خاورمیانه به حساب می‌آید». (لیلا احمد، ۲۰۰۱). درایران هم در سال‌های بعد از انقلاب مشروطه و جنگ جهانی اول انجمن‌های مستقل و فمینیستی با هدف }احقاق}حقوق زنان به طور مستقل تأسیس شدند که بیشتر به تأسیس مدرسه‌های دخترانه و انتشار نشریه‌های زنان می‌پرداختند. (توحیدی، ۱۳۸۹)
در دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰ (م)، ایران تجربه دموکراسی پارلمانی را به شکلی کوتاه از سر گذراند. در این دوران تحرکات سیاسی و حزبی گسترش یافته بود و احزاب مختلف به صورت رسمی فعالیت می‌کردند. با توجه به فضای سیاسی باز نسبی که در این دوران ایجاد شده بود، شمار انجمن‌های زنان و نشریات زنان به سرعت افزایش یافت. مانند انجمن «جمعیت زنان ایران» که آن را بدرالملوک بامداد هدایت می‌کرد و در همین دوران نشریه‌های دیگری مانند «زن امروز»، نشریه «بانو» نیز و نشریه «حقوق زنان» منتشر شدند.
در سال ۱۹۴۲ (م) «حزب زنان ایران» با هدایت صفیه فیروز و فاطمه سیاح به راه افتاد و نشریه «زنان ایران» به سردبیری دکتر فاطمه سیاح و نویسندگانی همچون فروغ حکمت، زهرا خانلری، سیمین دانشور، و… در میان نشریات زنان می‌درخشید. می‌دانیم که در این دوره محور فعالیت جنبش زنان، درخواست «حق رای برای زنان» بود. بنابراین اکثر سازمان‌ها و نشریات زنان برای گرفتن این حق، تلاش می‌کردند و البته در این میان، برخی از احزاب سیاسی نیز این درخواست را مورد حمایت قرار می‌دادند. از جمله حزب دموکرات به رهبری احمد قوام و نیز حزب توده. اما بخشی از روحانیون محافظه کار مخالف حق رای برای زنان بودند. (توحیدی، ۱۳۸۹)

بنابراین به لحاظ تاریخی و شکل گیری انجمن‌ها وهمین طور احقاق حقوق زنان از جمله حق رای زنان دو کشور ایران ومصر شباهت‌های زیادی به هم داشته‌اند، بنابراین شاید بتوان بستر فعالیتی این دو کنشگر را مشابه یکدیگر دانستو بنا به گفته توحیدی زنان در این دو کشور مانند دیگر کشورهای اسلامی روزانه و مستمر با روابط جنسیتی مردسالار و موروثی جان سخت، آداب و رسوم و رویکردهای جنسیتگر‌ی مردمحور و قوانین کهنه و خشونت زا و تبعیض آمیز که توسط نیروهای افراطی مذهبی تقدس یافته‌اند، دست به گریبانند (توحیدی، ۲۰۱۱)
از سوی دیگر گفتمان تجدد در دوکشور مصر و ایران هم زمان بوده است. درایران با روی کار آمدن مشروطه و در مصر با روی کار آمدن احزاب و تلاش برای استقلال، بنابراین یکی از تاثیرات گفتمان تجدد این است که زنان در این کشورها خواهان دست‌یابی به حقوق طبیعی مدنی و سیاسی باشند. در آن دوران درایران ومصر همزمان حق رای برای زنان وجود نداشت.
شعراوی بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۵۰ میلادی فعالیت داشته است در حالی که مهرانگیز منوچهریان تقریبا از سال‌های ۱۹۵۰ به بعد فعالیت خود را آغاز کرد. فعالیت‌هایش در چارچوب حقوق وقوانین بود. در حالی که هدی شعراوی مایل به تغییرات بنیادی در اوضاع زنان بوده و تغییر اوضاع تحصیلی زنان تلاش می‌کرد در دوره منوچهریان زنان امکان تحصیل داشتند. در زمان فعالیت منوچهریان کشف حجاب درایران اتفاق افتاده بود ولی که شعراوی خود در سال (۱۳۰۲ شمسی) ۱۹۲۳میلادی، در حرکتی نمادین، حجاب خود را در بازگشت از کنفرانس زنان در رُم به نشانه حمایت از جنبش فمینیستی با اهداف گسترده‌تر برداشت و به دریای مدیترانه انداخت. شعراوی و منوچهریان هردوبا زبان‌های عربی و فرانسه آشنایی داشتند. منوچهریان که به زبان‌های فرانسه و انگلیسی مسلط بود و با زبان‌های آلمانی و عربی آشنایی داشت، شعراوی نیز سه زبان ترکی، فرانسه و عربی را آموخت اما بعدها بیشتر به زبان عربی گرایش پیدا کرد.
شعراوی ومنوچهریان هر دو در عرصه سیاست فعالیت داشتند. شعراوی در ۱۹۱۹ (م) هم‌زمان با حرکت‌های ملی گرایانه و ضداستعمار بریتانیا در مصر، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و وارد حزب «وفد» شد و نقش مهمی در سازماندهی زنان در تظاهرات علیه انگلستان ایفا کرد. او نقش مهمی در تاسیس کمیته‌ی مرکزی زنان طرفدار حزب وفد درسال ۱۹۲۰ (م) داشت که به عنوان نخستین رئیس این کمیته انتخاب شد. مهرانگیز منوچهریان نیزجزء نخستین زنان سناتور ایرانی بود و از از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۱ (ش) و از دوره چهارم تا ششم مجلس سنا در آن عضویت داشت. در دوره چهارم مجلس سنا، با انتصاب شاه به مجلس سنا راه یافت. درواقع از شصت نماینده مجلس سنا، سی نفر انتخابی و سی نفر انتصابی بودند که مهرانگیز منوچهریان یکی از دو سناتور زن انتصابی شاه محسوب می‌شد.
شعراوی و منوچهریان به لحاظ موقعیت خانوادگی مرفه بودند و ثروت آنان نقش قابل توجهی در پیشبرد اهداف‌شان داشته است. بنابراین موقعیت و توان بهتری در مداخله واعمال خواست در مناسبات اجتماعی داشته‌اند.
شعراوی به عدم اعطای حق رای به زنان اعتراض داشت وهمچنین خواهان اصلاحات اساسی در قوانین مربوط به ازدواج بود او همچنین رهبر بسیاری از زنان فمینیست از جمله «امینه سعید» و «دریه شفیق» وهمچنین «زینب الغزالی» بود. فمینیسم شعروای از نظر سیاسی ناسیونالیست بود. منوچهریان هم که سال‌ها استاد دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران بود، شاگردان بسیاری تربیت کرد که برخی از آن‌ها خود از چهره‌های نامدار برابری‌خواه و فعال در حوزه‌ی حقوق بشر و زنان شدند. مهرانگیز کار و شیرین عبادی، دو وکیل ایرانی که سال‌ها در راستای حقوق‌بشر و برابری زن و مرد فعالیت حقوقی داشتند، هر دو از شاگردان او هستند که دوره‌ی کارآموزی وکالت خود را نیز در دفتر حقوقی منوچهریان گذراندند. (سیفی، ۲۰۱۳)
موفقیت سازمانی و سیاسی جنبش فمینیستی به رهبری هدی شعراوی و اعضای «اتحادیه فمینیستی مصری EFU» برای زنان دستاوردهایی داشت. شعراوی اتحادیه را در ۱۶مارس ۱۹۲۳تأسیس کرد که بر اساس یک روایت به دلیل عدم تمایل وفد در پذیرش حق رأی زنان بود. وفد در ۱۹۲۳استقلال مصر را از بریتانیا به دست آورده بود، هر چند بریتانیاییها حق سلطه مطلق در برخی موارد شامل دفاع ملی و حفاظت از منافع خارجی را حفظ کردند. قانون اساسی آوریل ۱۹۲۳حق رأی را محدود به مردان اعلام کرد و شعراوی اتحادیه را با هدف مبارزه برای حق رأی زنان به وجود آورد وسرانجام حق رای زنان در مصر درسال ۱۹۵۳ تصویب شد.
در ایران درسال ۱۳۴۲ (م۱۹۶۳) قانون انتخابات در چهارچوب انقلاب سفید اصلاح شد و دست آورد اصل پنجم انقلاب شاه و مردم، شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار نقش بازی کنند و حق رای به دست آورند. زنان بالاخره پنجاه سال بعد از مشروطیت، به مجلس سنا و شورای ملی راه یافتند و برای اولین‌بار توانستند در انتخابات رای دهند. این امر اگرچه «موهبت ملوکانه» خوانده شد، اما بدون سابقه‌ی مبارزاتی پنجاه ساله زنان برای حق رای ممکن نبود. مهرانگیز منوچهریان اما به حق رای بسنده نکرد. او در همان هفته‌های اول ورود به مجلس سنا خواستار الحاق ایران به «موافقت‌نامه‌ی حقوق سیاسی زنان» شد. منوچهریان در نطق‌های خود در مجلس سنا بر این تاکید می‌کرد که اعطای حق رای به زنان، تنها گام اول برای کسب حقوق سیاسی زنان است و تاکید داشت که با الحاق به این موافقت‌نامه‌ی سازمان ملل، زن ایرانی خواهد توانست حق برابر در مشاغل سیاسی و اداری و مناسب سیاسی را به دست آورد. علی‌رغم تلاش‌های پیگیر منوچهریان دولت ایران هرگز به این موافقت‌نامه‌ی بین‌المللی نپیوست و تلاش‌های او بی‌نتیجه باقی ماند. همچنین منوچهریان به دنبال نابرابرهای قانونی دیگری بود مانند مرد بودن ولیعهد در واقع او با انتشار کتابی با عنوان «انتقادبه قانون اساسی و مدنی و کیفری ایران از نظر حقوق زن به انتقاد از قوانین پرداخت. (سناتورص۳۲۹)
شعراوی در اعتراض به عدم اعطای حق رای به زنان توسط مردان ملی گرا و تازه استقلال یافته مصری، از آنجا که دولت حزب وفد به مسایل زنان توجه نمی‌کرد و سیاست‌های مردسالارانه‌ای در پیش گرفته بود، سال ۱۹۲۴از عضویت در کمیته مرکزی حزب استعفا داد. در ۱۹۲۳‌م (۱۳۰۲) «اتحادیه فمینیستی مصر» را بنیان نهاد و نخستین رییس این سازمان شد که هدف‌های اصلی آن، اعطای حق رای زنان، افزایش تحصیلات زنان و تغییر قوانین به نفع زنان بود. این اتحادیه از اولین سازمان‌های فمینیستی منطقه به حساب می‌آید.
مهرانگیز منوچهریان نیز در سال ۱۹۷۲‌م (۱۳۵۱) در اعتراض به قانون گذرنامه در مجلس سنا، از سناتوری استعفا داد و با وجود اصرار مقامات و خواست دربار، حاضر به بازپس گیری آن نشد. قانون گذرنامه مسافرت زنان به خارج از کشور را مشروط به اجازه همسر می‌دانست و مهرانگیز منوچهریان، در اعتراض خود به این قانون، آن را با ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر – که دولت ایران آن را امضا کرده بود – در تعارض می‌دانست. او پس از استعفا، با پیشنهاداتی چون وزارت دادگستری، آموزش و پرورش، و ریاست دانشکده حقوق دانشگاه تهران رو به رو شد که همه را رد کرد. (به نقل غیر مستقیم از کتاب سناتور)

هدی شعراوی «مجمع فکری زنان مصری» را در سال ۱۹۱۴ تاسیس کرد. همچنین اتحادیه‌ای که شعراوی موسس آن بود یک نسخه قانون اساسی تهیه کرد و هیاتی از گردانندگان به همراه یک کمیته اجرایی را برای پیگیری اهداف آن برگزید. این اهداف عبارت بودند از پرورش فکری و اخلاقی زنان مصری و توانمندکردن آنان برای دستیابی به برابری سیاسی، اجتماعی، و حقوقی. اهداف خاص عبارت بودند از: دسترسی زنان به آموزش در تمامی سطوح، اصلاح قوانین ازدواج و به ویژه قانون تعددزوجات و طلاق، و تعیین حداقل سن ازدواج دختران برای ازدواج در ۱۶سالگی. تأمین مالی اتحادیه در ابتدا و به مدت چند سال عمدتا با شعراوی بود که ثروت هنگفتی در اختیار داشت. اتحادیه تا پایان دهه ۱۹۲۰میلادی، ۲۵۰ عضو داشت. در ۱۹۲۳پارلمان در پاسخ به تقاضای اتحادیه، قانونی را گذراند که حد اقل سن ازدواج برای دختران شانزده سالگی و برای پسران هیجده سالگی بود. اما هیچ پیشرفتی برای اصلاح قوانین ازدواج حاصل نشد (لیلا احمد، ۲۰۱۲: ۱۹۲). مهرانگیز منوچهریان نیز «اتحادیه زنان حقوقدان ایران» را در سال ۱۳۴۰ تاسیس کرد. در اساسنامه این اتحادیه آمده بود که هدف اتحادیه تساوی حقوق زن و مرد بر پایه و اساس اعلامیه جهانی بشر و رعایت قانون اساسی کشور و سایر مصوبات قوه مقننه است. درباب عضویت افراد نیز اشاره کرده بود که تنها زنان و دختران دانشجوی رشته حقوق و یا فارغ التحصیل از آن می‌توانند به عضویت اتحادیه در بیایند.
مهرانگیز منوچهریان با انتشار کتاب «انتقاد بر قانون اساسی ایران از نظر حقوق زن» کوشید تا جامعه ایرانی را متوجه نقص‌های وضع حقوق زنان بکند و می‌خواست دولتمردان را با قوانین کشور بیشتر آشنا سازد. این کتاب که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی منتشر شد (زمان محمد رضا شاه) سبب شد اداره نگارش وزارت فرهنگ او را مورد تعقیب قرار دهد. هدی شعراوی نیز کتابی با عنوان «عصر الحریم» داردکه به مذاکرات میان زنان ویادداشت‌های آنان اشاره دارد افزون بر آن او نشریه‌های زن مصری و المصریه را درسال‌های ۱۹۲۵ و۱۹۳۷ تاسیس نمود. (احمد، ۲۰۱۲)
کتاب منوچهریان بعد از اعلام تساوی حقوق زن درسال ۱۳۴۲ به تعداد کثیری درایران منتشر شد. همچنین او طرح قانون حمایت از صغار را داد که در مجلس سنا تصویب شد ولی در مجلس شورای ملی راکد ماند. منوچهریان به عنوان یک حقوقدان در دولت منصور طرح حمایت از خانواده را به دولت داد که با مخالفت اعضای دولت روبرو شد. وزیر دادگستری وقت گفت که قصد اصلاح قانون حمایت خانواده را ندارد. پاسخ منوچهریان به وزیر دادگستری موجب شد که سه ماه به تفرش تبعید شود. در دولت هویدا طرح قانون حمایت خانواده منوچهریان با حمایت نمایندگان زن در مجلس شورای ملی تصویب شد.
به همت شعراوی اتحادیه در اواخر دهه ۱۹۲۰زنان جوان را با بورس تحصیلی به اروپا می‌فرستاد. همچنین یک مدرسه ابتدائی را هم اداره می‌کرد که هزینه‌ای برای دانش آموزان تقریبا رایگان بود. اتحادیه برنامه‌ای هم برای کمک به زنان بیوه داشت که کمک‌های موقتی ماهانه به آنها می‌داد، هزینه فرستادن فرزندانشان به مدرسه را تأمین، و برایشان دارو و درمان تهیه می‌کرد. اتحادیه برای دختران فقیر کلاس‌های آموزش حرفه‌ای دائر کرده بود و به آنها خیاطی و قالیبافی می‌آموخت. درمانگاهی هم برای زنان و کودکان احداث کرده بود. تا ۱۹۲۸این درمانگاه نوزده هزار بیمار مبتلا به بیماری‌های داخلی، چشمی، و بیماری‌های زنان و مادران حامله را معالجه کرده بود. این برنامه‌ها به هزینه هدی شعراوی و دیگر اعضای سازمان و کمک‌های داوطلبانه انجام می‌شد. ارتباط با فمینیست‌ها و وکلای غربی نیز همواره نقطه قوت شعراوی بود. اتحادیه از هنگام تأسیس به طور منظم هیأت هایی را به میتینگ‌های بین المللی زنان می‌فرستاد. خلق و خوها ومهارت‌های سازمانی‌ای که از این رهگذر به دست می‌آمد، بعداً در رشد فمینیسم عربی به کارآمد.
در دهه ۱۹۳۰که مسائل فلسطین شدت گرفت، شعراوی از زنان عرب حاضر در کنفرانس فمینیستی «شرق» خواست آرمان فلسطین را مطرح کرده و از آن دفاع کنند. این کنفرانس در ۱۵اکتبر ۱۹۳۸در قاهره بر پا شد و هیأت هایی از هفت کشور عربی در آن حاضر بودند. آنها نخستین قطعنامه را در حمایت از فلسطینیان صادر کردند و در عمل نیز جمع آوری پول برای فلسطینیان راسازماندهی کردند. در، ۱۹۴۴در دومین کنفرانس زنان عرب، اتحادیه فمینیستی عربی تأسیس شدکه هدی شعراوی را به ریاست برگزید. (لیلا احمد، ۲۰۱۲: ۱۹۳)
در ایران، زنان اتحادیه از اولین زنان سنت شکنی درتهران بودند که در رفراندوم سال ۱۹۶۳ میلادی به پای صندوق‌های رای رفتند. و تابوی عدم شرکت زنان در انتخابات را شکستند. منوچهریان پس ازانتصاب به سناتوری در مجلس سنا و عضویت در کادر رهبری حزب ایران نوین، طرح قانون حمایت خانواده ابداعی خود را ابتدا به صورت ضمیمه کتاب «وضع حقوق زن در جهان» چاپ کرد. منوچهریان در گام بعدی خود، در راستای احقاق حقوق زنان طرح قانون حمایت خانواده ابداعی خود را به نخست وزیر وقت حسن علی منصور ارایه داد و از دولت خواست که ان را بررسی و سپس به صورت یک لایحه به تصویب برساند. در سال ۱۳۴۳ طرح پیشنهادی مهرانگیز منوچهریان برای اصلاح قانون خانواده با مبنای برابری زن و مرد از سوی وزیر دادگستری وقت وتو شد. منوچهریان اما به تلاش‌های خود ادامه داد، در گفتگو با رسانه‌ها تلاش کرد تا افکار عمومی را با خود همراه کند و بالاخره در سال ۱۳۴۵ لایحه با اصلاحاتی در کمیسیون قضایی به تصویب رسید. همچنین دغدغه کودکان، برای او بسیار جدی بود و زمینه گسترده‌ای از کارهای او را مورد پوشش قرار می‌داد. از جمله مسائلی که او به طور جدی به آن پرداخت، بحث «طفل خارج از ازدواج» بود. او در یکی از مجامع بین المللی به قوانین بسیاری از کشور‌ها درباره اطفالی که در چارچوبی خارج از ازدواج به دنیا آمده‌اند، انتقاد می‌کند و می‌گوید: «در قانون بسـیاری از کـشور‌ها، آنـان را به ناحق «فـرزندان نامشروع، حرام‌زاده یا والدالزنا» می‌نامند در حالی که کلیه اطفالی که به دنیا می‌آیند خواه از نکاح، خواه به خارج از نکاح، مشروع‌اند. طفل نامشروع نمی‌تواند وجود داشته باشد و کلمات موهن والدالزنا، حرام‌زاده و نامشروع باید از کلیه قوانین حذف شود.
درپایان می‌توان گفت که هدی شعراوی و مهرانگیز منوچهریان از جهات مبارزاتی شاید متفاوت از هم بوده‌اند اما پیگیری مطالبات و همین طور تلاش آنها برای احقاق حقوق زنان جامعه‌شان منجر به تغییراتی در جامعه شد. اگرچه درایران ومصر به دلیل سلطه بنیادگرایی برخی از این دستاوردها از بین رفته یا کمرنگ شده است اما میراث شعراوی و منوچهریان برای جنبش‌های زنان بسیار ارزشمند است چرا که آنان شاگردان بسیاری تربیت کرده و راهگشای زنان زمان خود و بعد از خودبوده‌اند.

منابع:
۱. احمد لیلا مترجم فاطمه صادقی، زنان وجنسیت در اسلام ریشه‌های داخلی جدال امروزی، صفح۱۸۸-۲۰۳
۲. علی‏ محمد حاضری؛ نعیما محمدی، تحلیل جامعه‌شناختی تنوع جنبش زنان در کشورهای اسلامی منطقۀ خاورمیانه مقاله ۲، دوره ۶، شماره ۲، تابستان ۱۳۹۱، صفحه ۳۰-۵۳
۳. ساناساریان، الیز. جنبش حقوق زنان در ایران (طغیان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ تا انقلاب ۱۳۵۷). چاپ اول. تهران: نشر اختران، ۱۳۸۴ ص. ۵۷ تا ۸۳ص. ۱۱۵
۴. سیفی فرناز مهرانگیز منوچهریان، سناتوری که به “حق رای” زنان اکتفا نکرد (۲۰۱۳) دویچه وله
۵. توحیدی، نیره اهمیت «دکتر مصدق» برای جنبش زنان و جنبش دموکراسی خواهی ۱۳۸۹ مدرسه فمنیستی
۶. توحیدی، نیره؛ فراتر از فمینیسم اسلامی؛ ترجمه آزاده دواچی ۲۰ ژولای ۲۱۱ مدرسه فمنیستی
۷. دولتشاهی، مهرانگیز، (بی تا)، جامعه؛ دولت و جنبش زنان ایران ۱۳۲۰- ۱۳۵۷ (جلداول)، چاپ اینترنتی، افخمی، غلامرضا (ویراستار)، انتشارات بنیاد مطالعات ایران

تلگرام دیگری:

دیگری آغاز به کار کرد

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com