زمان واندیشه(۱۶)استبداد—————————————————–
*زمان و اندیشه سلسله مطالبی است که در نشریه توانا(بعدا تعطیل شد)در موضوعات مختلف توسط اینجانب بانام مستعارعلی میثمی به چاپ می رسید.این قسمت درشماره ۴۱در ۷ تیر ۱۳۷۸هفته نامه توانا درج شده است.که اینک برای استفاده و دسترسی کاربران به ترتیب و به شکل جداگانه مرتب در تریبون زمانه چاپ خواهم کرد. این شانزدهمین قسمت است.
امام خمینی : رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود آن رژیمهای جمهوری هم که استبدادی هستند در اسم جمهوری هستند درمحتوا سلطنتی هستند.( صحیفه نور ج ۲ ص ۲۰۵ – ۳/۸/۱۳۵۷ )
آیهالله خامنهای: استبداد واضحترین نشانه حاکم طاغوتی است. معنای استبداد این است که آن کسی که اداره جامعه بدست اوست فقط به رأی خود و میل خود متکی باشد، رأی دیگران میل دیگران مخصوصاً میل مردمی که زمام امور آنها بدست اوست در تصمیم گیریها او تاثیری نداشته باشد مهم نیست برای او که مردم چه میگویند و چه میخواهند. مهم این است که رأی و نظر خود او چیست، او چه میگوید و چه میخواهد.(نماز جمعه ۱۶/۱۰/۱۳۶۲کتاب در مکتب جمعه ج ۷ ص ۳۳۶ )
آیه الله مکارم شیرازی : چرا دشمن مارا متهم به استبداد میکند و چه کنیم به استبداد متهم نشویم؟ ملت ما دربرابر مسئله استبداد آن چنان حساسیت پیدا کرده که کارش حتی به وسواس کشیده است. و باید به او حق داد که چنین باشد! چرا که استبداد همه چیزش را ویران ساخت. آشکارا میگویند که ما انقلاب نکردیم که استبداد تازهای جایگزین استبداد پیشین کنیم! و یا بیایند ببینند که یک ساواک تبدیل به سه ساواک شده! البته این بسیار طبیعی است که یک اکثریت نیرومند و قاطع را در معرض چنین اتهامی قراردهند. زیرا این بهترین وصلهای است که دشمن میتواند بچسباند و روی آن تکیه کند و نیز طبیعی است که گه گاهی قاطعیت که برای پیشبرد هر مبارزه انقلابی شرط است با استبداد اشتباه شود زیرا مرز این دو کاملاً به هم نزدیک میباشد. باید به کوچک و بزرگ توصیه کرد که از هرگونه خشونت دربرابرهر کس بپرهیزند.
مخصوصاً باید مسائل مباحثی منطقی را بالاخص درمورد مطبوعات جانشین هر کاری که بوی سانسور و تحمیل عقیده میدهد کرد. چه قدر لذّت بردم هنگامی که چند لحظه پیش از ورود حضرت آیهَ الله العظمی خمینی به سالن فرودگاه درحالی که صفوف مستقبلین هر کدام درجای خود ایستاده بودند این سخن را از بلندگو شنیدم باید سنتهای طاغوتی رادرهمه جا حتی درمراسم استقبال بشکنیم. و سنتهای اسلامی را جایگزین کنیم. لذا مردم نباید هنگام ورود معظم له دست به سینه بگذارند، یا تعظیم کنند، کاملاً ساده و طبیعی بایستند و نیز چه جالب بود مراسم دیگر استقبال که درنهایت سادگی برگزار شد و از طاق نصرتهای گران قیمت و پرخرج جبّاران و اتومبیل های تزئینی و پر زرق وبرق شاهانه! و مانند آنها هیچ اثری درآن به چشم نمیخورد.(مقاله «استبداد اتهام بزرگ روز» – روزنامه اطلاعا ت ۱۸/۱۱/۱۳۵۷)
دکتر عبدالکریم سروش : در جامعه ما، آزدای و دمکراسی از جادۀ دین عبور میکند. استبداد و دیکتاتوری نیز از همین جا میگذرد. درک مستبدانه از دین نظام مستبدانه ودرک غیر مستبدانه ازدین نظام غیر مستبدانه پدید می آورد.
من ازبدو تفکردینی ام همیشه با استبداد مخالف بودم و استبداد دینی را بدترین نوع استبداد میدانستم . گفتهام که انواع دیگراستبداد، استبدادی است که درآن شخصی مستبد استبداد ورزیدن را حق خود میداند، اما دراستبداد دینی شخص مستبد استبداد ورزیدن را تکلیف الهی خودش میداند واین به مراتب خطرناکتر وعظیم تر و زیان آورتراست.( روزنامه آریا ۳۱/۱/۱۳۷۸).
دکتر علی شریعتی : دیکتاتوری یک نظام سیاسی است که اقتضای جبری یک نظام اقتصادی استعماری است و به حرف بنده و سرکارهم تغییررویه نمیدهد. آن چه رهبری را از دیکتاتوری جدا میکند فُرم نیست، محتواست واقعیت محسوس آشکار اجتماعی است. حضور قدرتهاست و مرگ و زا د نظامها و بنیادها و روابط و فرهنگ و زندگی وتولید و توزیع و شرایط و امکانات و برخورداریها و حتی آدمهایی که جانشین زبان و فرهنگ و زندگی و … حتی آدمها یی دیگرمیشوند نه آنچه در کتابهای قانون اساسی مینویسند. (مجموعه آثار ۲۶– ص ۳۰۵ فروردین ماه سال ۱۳۴۸ ).
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.